ازدواج با مرد مطلقه
سلام خسته نباشید دختری هستم ۲۰ ساله که مدت یک سال با اقایی۲۹ ساله و تک فرزند خانواده در ارتباطم و علاقه و وابستگی زیادی بهم پیدا کردیم ایشون قصد ازدواج دارن و از هر لحاظ با معیارهای من برای ازدواج جور هستن اما مشکلی که وجود داره این هست که ایشون تقریبا ۶ سال پیش ازدواج کرده و ۳ سال پیش از همسرشون به دلیل اختلاف های خانوادگی و خیانت جدا شدن.من تو این مدت به خوبی روی ایشون شناخت پیدا کردم و به هم علاقه مند شدیم ولی نمیدونم چجوری باید موضوع طلاق این اقا رو با خانوادم در میون بگذارم چون صد درصد مخالفت میکنن؟چجوری راضیشون کنم به این ازدواج؟ و آیا ازدواج دختر با مرد مطلقه درست است یاخیر؟(با اینکه میدونم بهترین موقعیت ها به سراغم میان ولی نمیتونم از این اقا بگذرم و با معیارهای من جور هستن)
سلام دوست عزیز
صرف مطلقه بودن یا نبودن زن یا مرد دلیل بر خوب یا بد بودن طرف مقابل نیست.
اگه واقعا ایشون همه معیار های شما رو دارن و ب هم نیز علاقه متقابل دارید با خانوادتون در میون بذارید و قانع شون کنید.
یادتون باشه شما ب هیچ عنوان نمیتونید این موضوع رو از خانوادتون کتمان کنید.
البته سعی هم کنید بفهمید دلیل واقعی جدایی دوست تون از همسر سابقشون چی بوده.
ازدواج با مردان مطلقه
یادتان باشد که طلاق در بهترین حالت یکی از تلخترین اتفاقات زندگی برای هر انسانی است.
خواستگار شما هم از این قاعده مستثنی نیست و مثل همه آدم ها برای عبور از فرآیند سوگ مربوط به طلاقش نیاز به زمان دارد.
*چه مدت از طلاق او گذشته است؟
یادتان باشد که طلاق در بهترین حالت یکی از تلخترین اتفاقات زندگی برای هر انسانی است.
خواستگار شما هم از این قاعده مستثنی نیست و مثل همه آدم ها برای عبور از فرآیند سوگ مربوط به طلاقش نیاز به زمان دارد.
نمیشود برای همه افراد مدت زمان مشخصی را تعیین کرد ولی معمولاً توصیه میشود که دست کم بین یک تا دو سال بین طلاق با ازدواج مجدد فاصله باشد .
تا فرد بتواند در طی این مدت خودش را بازسازی کند و تکلیفش را با زندگی قبلیش یکسره کند.
اگر خواستگارتان به تازگی طلاق گرفته لازم است شما با حواس جمع تری با این قضیه برخورد کنید.
چون او احتمالاً هنوز از التهابات هیجانی سوگواری طلاقش بیرون نیامده است و این به نفع شما و زندگیتان نخواهد بود.
*علت طلاق را بپرسید.
مهم است که از زبان خود آن فرد علت طلاق را بشنوید و البته از تحقیقات بیشتر هم غفلت نکنید.
به خاطر بسپارید که به سراغ همسر قبلی او رفتن، پیش پاافتادهترین راه تحقیق است که البته همیشه هم راه درستی نیست.
یکی از بهترین راههای تحقیق، مراجعه به یک مشاور ازدواج خبره است. یادتان باشد هیچکس در هیچ سنی برای ازدواج بینیاز از مشاوره نیست.
*خانواده تان را وارد قضیه کنید.
خانواده باید در جریان مسائل مهم زندگی شما باشند.
اگر خواستگارتان به طور فردی از شما درخواست ازدواج کرده است و برای علنی کردن آن دست دست میکند.
با تعیین کردن یک محدوده زمانی تکلیف خودتان را مشخص کنید مثلاً با قاطعیت بگویید.
«اگر شما تا پایان هفته این مسئله را با خانواده من مطرح نکنید، از نظر من خواستگاری منتفی خواهد بود».
*چه چیزهایی از زندگی قبلی به گردنش است؟
تحقیق کنید آیا بچه هم دارد؟ قرار است بچهها را پیش خودش نگه دارد؟ اگر بچهها پیش مادرشان هستند.
هر چند وقت یکبار با او خواهند بود؟ آیا او ملزم به پرداخت مهریه به همسر قبلی است یا خیر؟
چقدر از درآمدش را باید صرف فرزند و پرداخت مهریه کند؟ پرسیدن این سوالات به شما کمک میکند.
تا تصور واقعیتری از زندگی مشترک احتمالیتان پیدا کنید.
در برخورد با خواستگار مطلقه چند تا کار را نباید بکنید:
تا وقتی که رسماً عقد دائم نکردهاید (و به دلایلی مثل صیغه محرمیت) وارد رابطه جنسی نشوید.
اگر خواستگارتان به خاطر ناکامی جنسیای که از ازدواج قبلیاش مطرح میکند برای شما شرط و شروط میگذارد، حواستان را حسابی جمع کنید.
۱. عجله. به خاطر ترس از مجرد ماندن در ازدواج عجله نکنید.
۲. تست جنسی. تا وقتی که رسماً عقد دائم نکردهاید (و به دلایلی مثل صیغه محرمیت) وارد رابطه جنسی نشوید.
اگر خواستگارتان به خاطر ناکامی جنسیای که از ازدواج قبلیاش مطرح میکند برای شما شرط و شروط میگذارد، حواستان را حسابی جمع کنید.
۳. از هول حلیم به دیگ نیفتید. بعضی از دختران مجرد فکر میکنند که خواستگاران مطلقه چون تجربه یک زندگی را داشته اند، پختهترند.
خانه و ماشین دارند و خیلی مزایای دیگر. یادتان باشد لزوماً همه مردان مطلقه پختهتر و منطقیتر نیستند ضمن اینکه به مال دنیا هم اعتباری نیست.
اول پذیرش، بعد ازدواج
وقتی همسر یک مرد مطلقه می شوید باید چند نکته را از قبل پذیرفته باشید:
۱. فرزند او… اگر او از ازدواج قبلی بچه داردچه با شما زندگی کند و چه نکند باید فرزند را به عنوان یکی از اعضای خانواده تان بپذیرید.
اگر هم فرزند با مادرش زندگی می کند باز هم باید بپذیرید که همسرتان هرازگاهی به خاطر فرزندلازم است با همسر سابقش تلفنی صحبت کند و یا او را ببیند.
۲. خانواده او… شما باید بپذیرید که خانواده و آشنایان او تا مدتی شما را با همسر قبلی او مقایسه خواهند کرد.
۳. تعهدات او… شما باید بپذیرید که او ملزم است هر ماه بخشی از درآمدش را به عنوان مهریه به همسر قبلی بدهد. اگر هم که بچه دارد باید مخارج او را هم بپردازد.
۴. محافظه کاری او… ممکن است او تا مدتی به صورت محافظه کارانه با شما برخورد کند. این به معنای بیمار بودن او نیست بلکه دفاعی است که او از خودش در برابر تکرار آسیب های قبلی می کند.
ببخشيد ولي به اقايون مطلقه نميگن
مطلقه براي خانوم به كار ميره
سلام دختر٢٤ساله هستم با مردي ٣٩ساله ارتباط دارم ك از همسرش جدا شده
به صورت ديوانه وار عاشقشم اونم خداييش خيلي دوسم داره بگم نفس نكش نميكشه خيلييييي هم ادم پاك و محجوبي
ميخايم باهم ازدواج كنيم اما همش ميترسم از زندگي قبلش از اون خانوم ك باهاش بوده
ي فرزند هم داره كه من ازش متنفرم حقيقتش و هيچ جوره زير بار نميرم ك اين بخاد مسوليت داشته باشه در مقابلش
سرزنش نكنيد من و توروخدا
اونم قبول كرده
ولي حالم خيلييييي بده با علاقم با دلم چيكار كنم نفسم به نفس هاش بنده
اينا ميپرستم ب هيچ مردي عير اينم اعتماد ندارم و اعتماد هم نميكنم
پسرا همشون دروغگو و هوس بازن ولي من اين و واقعا قبول دارم
ولي از اينكه گذشتش نزاره من نفس بكشم زنش و بچش بخان تو زندگيمون باشن بدم مياد و ميترسم 😭😭😭😭سرزنش و نصيحت نكنيد و اينكه تركش كنم و نفرماييد
برام مقدور نخاهد بود😭😭
ازدواج با مرد طلاق گرفته
دوست عزیز بهتره از همین الان با واقعیت هایی مواجه بشید .
* اینکه این مرد فرزندی داره و چه بخوایت و چه نخوایت این رابطه از طریق فرزند با همسرش برقرار خواهد ماند.
* اینکه به پسری اعتماد ندارید توجیح شخصی شماست برای اینکه این مسیرو راحت تر برید و توجیح درستی نیست .
همین ترس امروز شما ارامش و آسایش زندگی رو از بین خواهد برد .
و در برخی موارد دیده شده مرد به خاطر فرزندش دوباره به همسر اول رجوع کرده.
تمام این موارد میتونه اتفاق بیفته و میتونه هیچ وقت رخ نده .
همگی بستگی به نوع درک و خواسته دوطرف داره .
*هر چند ممکنه خانواده شما هم با چنین ازدواجی موافق نباشند.
* در ضمن باید مطمئن بشید ایشون واقعا از همسرش بوطر قانونی جدا شده .
*باید بدونید تا چند سال بدهکار مهریه همسر اولش هست .
و باقی موارد …
چون زندگی که شما امروز تصور میکنید با واقعیت تفاوت داره و باید صبور باشید.
پس اگر تمام این موارد و نگرانی هارو میدونید و دوستش دارید اقدام کنید .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر شریعتی:
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه
با سلام
دختری ۳۵ ساله هستم، تاحالا ازدواج نکردم اما رابطه جنسی رو تجربه کردم، لیسانس هستم و کارمند و درآمد نسبتاً خوبی هم دارم، همسر خواهرم برادری دارن که از من درخواست خواستگاری کردند و من حدس می زنم با اصرار خواهرم این درخواست رو از من کرده، ایشون ۵۲ ساله هستن و یک فرزند پسر ۱۷ ساله از همسر قبلیشون دارن که حدود ده سال پیش طلاق گرفتن، دکترا دارن و وضع مالی نسبتاً خوبی هم دارن،اما من راغب به ایشون نیستم(در واقع هیچ کشش احساسی و جنسی به ایشون ندارم) و خانواده ام اصرار دارن که ازدواج کنم،
می خواستم نظر مشاور هم داشته باشم که تصمیم درستی بگیرم
با سلام خدمت شما دوست عزیز
دقت کنید که در این مورد نیاز می باشد که شما معیارهایتان را مورد بررسی قرار بدهید و در کنار این موارد سعی کنید دقت به تفاوت سنیتان نیز داشته باشید چون این میزان تفاوت سنی می تواند تفاوت های زیادی در دیدگاهای شما با یکدیگر ایجاد کند و همچنین اینکه داشتن فرزند ایشان برای شما مورد پذیرش می باشد؟
۲٫ ایشان به معیارهای شما نزدیکی دارند؟
۳٫ دلیل خانوادیتان برای قبولی این ازدواج چیست؟
۴٫ چرا فکر می کنید که خواهرتان با اصرار از ایشان این درخواست را داشته اند و این موضوع در تصمیم گیری شما تاثیری دارد؟
با توجه به اینکه فرزندشون با خودشون زندگی میکنند، بنابراین فکر می کنم مشکلاتی با پسرشون پیدا کنم از اونجایی که با مادرش هم ارتباط داره و مشکلات روحی و عاطفی هم پیدا کرده به این لحاظ فکر می کنم خیلی نمی تونم پذیرای فرزندشون باشم، ایشون هم گفتن که یه خانه مجزا برای پسرشون فراهم می کنند.
۲- من به لحاظ شخصیتی انسان آرامی هستم ولی مواقعی هم پیش آمده که انرژی بسیاری داشتم برای انجام کارهایی که هیجان انگیز هستند. اما ایشون روحیه ای آرام و ساکنی دارند، حتی ورزش هم فقط علاقه دارند که پیاده روی کنند، البته ایشون به خاطر عمل قلبی هم که داشتن بیشتر محافظه کار شدند و به این خصوصیتشون بیشتر اضافه شده.
۳- خانواده به خاطر اصل و نصب و تحصیلات و همینطور خلق و خوی آرامشون خیلی تمایل دارند به این ازدواج.
۴- در واقع خودشون گفتند که خیلی تمایل به ازدواج نداشتند و وقتی خواهرم بهشون گفتند که من و معرفی می کنند، ایشون هم موافقت کردند.
۵- دلیل خودم برای اینکه با ایشون نمی تونم ازدواج کنم اینه که اول ایشون دیگه دوست ندارن بچه دار بشن، دوم از لحاظ جنسی خودشون ابراز کردن که توانایی جنسیشون پائین هست، سوم اختلاف سنیشون خیلی تو چشم هست چون من جثه ریزی دارم و صورتم هم خیلی کمتر از سنم نشون می ده ولی ایشون برعکس هستن، چهارم، خواهرم یکی از دلایل هست چون ایشون روحیه دخالت گری دارن و وقتی با ایشون جاری بشم به احتمال خیلی زیاد در زندگی من دخالت می کنند، پنجم، با شناختی که از ایشون تو این چند سال داشتم ایشون به لحاظ محافظه کاری و ملاحظه کاری شدیدشون کنترل و اداره زندگیشون همیشه دست شخص دیگری مثل مادر یا برادرش بوده.
با توجه به دلایلی که برای مخالفت با این ازدواج دارید و دلایل مهم می باشد چون از نظر جنسی اگر ایشان نتوانند به اندازه نیاز با شما همراهی کنند ممکن است مشکلات دیگری نیز رد زندی مشترکتان پیش آید چون هم از نظر سنی نیاز جنسی ایشان کاهش یافته است و هم بیماری ایشان در این مورد می تواند تاثیر گذار باشد و از نظر اینکه ایشان مسئولیت زندگیشان را به افراد دیگر در این سن داده اند بهتر است که با دقت بیشتری گام بردارید .
و اینکه شما هنوز در سنی قرار دارید که می توانید تجربه مادر شدن داشته باشید و اینکه این موضوع چه میزان برای شما اهمیت داشته باشد می تواند در مسیر تصمیم گیری شما نقش داشته باشد .
بهتر است تنها بخاطر افزایش سن و یا دیدگاه خانواده خود را مجبور به ازدواجی که شرایط مورد نظر شما را ندارد نکنید و سعی کنید بررسی دقیق تری انجام بدهید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید .
مشاوره پیش از ازدواج در این مسیر می تواند به هردوی شما در تصمیم گیری کمک کند.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۱۹۸۳۲
با سپاس فراوان از پاسخ تون.
مواردی که فرمودید را حتمن مد نظر قرار می دم.
با سلام من دختری ۳۲ سال هستم که به تازگی با یم آقای ۳۸ ساله آشنا شدم من قبلا خودم ایشان رو دیدم و ولی ایشون من را ندیدن در واقع یادشون نمی اد ولی خوب چیزی که هست من از اون دسته ادمهایی بودم که خیلی سخت روابط مربوط به جنس مخالف رو می پذیرفتم ولی وقتی شروع به صحبت با ایشان کردم قضیه فرق داشت و دوست داشتم ادامه بدم درواقع این اولین بار که از یه نفر خوشم امده است نکته ای که هست ایشون تمایل به داشتن رابطه جنسی هستن که با توجه به اینکه من تا به حال با کسی رابطه نداشتم اصلا علاقه ای به تجربه کردن این روبط در دوران دوستی دارم من این اقارو واقعا دوست دارم ولی نمی تونم با ایشان رابطه داشته باشم و می خوام خیلی رک حرفمو به ایشون بزنم ومی خواستم نظر شما بدونم به نظرتون کار درستی میکنم
با سلام خدمت شما دوست عزیز
داشتن رابطه جنسی در دوران دوستی مورد تایید نمی باشد چون می تواند آسیب های زیادی را برای هردوی شما به دنبال داشته باشد .
بهتر است با ایشان رد آرامش در مورد هدفشان از رابطه صحبت کنید چون اهدافی که هریک از شما دنبال می کنید از این رابطه به نظر متفاوت می باشد و وقتی هدفها متفاوت باشد توقعات و سبک رفتاری نیز فرق خواهد کرد .
بهتر است اگر هدف هردوی شما ازدواج می باشد هم باز از رابطه جنسی تا زمان رسمی شدن رابطه خوداری کنید چون بر روند تصمیم گیری هردوی شما مخصوصا زن تاثیر زیادی دارد.