ازدواج
سلام خسته نباشی من من سال ۹۵ ازدواج کردم من ۲۲ سال داشتم خانومم هم ۱۲ سال اوایل همدیگرو خیلی دوست داشتیم تا اینکه همسرم در دوران نامزدی خواست برایش گوشی بخرم که ای کاش نمیخریدم واین شد که اوایل فهمیدم دوست پسر پیدا کرده وچند بار هم بهش گفتم وبخشیدمش ولی بعد از چندبار بی توجهی به والدینش گفتم واونا هم چند روز موبایل ندادن ولی با التماس وغلط کردن گوشیرو گرفت تا اینکه من خدمت رفتم بعد از اولین مرخصی اموزشی خانوم رو به خنمون بردم اویل شب بهونه شکم دردی میگرفت که اگر به سرویس رفت من بهش شک نکنم ولی بعد از چند ساعت رفت بیرون و من بعد از ۵ دقیقه فهمیدم که رفته بیرون ورفتم بیرون نزدیک خونمون یه حیاتی بود هرچی اینور اونورو گشتم ندیمش تا اینکه از داخل حیاط یه سر دیدم رفتم اونجا پسره که فرار کرد ودختر رو بردم خونه از بس گریه کردم پدر ومادرم هم اومدن گفتن چی شده من هم قضیه رو گفتم دیگه فرداش بردم خونشون گفتیم باهم نمتونیم بسازیم بعداز ۴ ماه طلاق توافقی گرفیم ولی این قضیه فقط خودمون میدونستیم وبه هیچکس حتی به پدر ومادرش هم نگفتیم چون پدرش دقیقا همین اتفاق براش افتاده بود وزن اولش رو طلاق داد واومد مادر همسر من رو گرفت وخیلی تو این قضیه حساس بود خلاصه دقیقا یک سال پیش بعد از یک سال نیم دختر بهم زنگ زد وحلالیت خواست وگفت پشیمون هست وهر شرطی رو قبول میکنه چون میدانست خیلی دوستتش میداشتم ولی پدر ومادرم میگه این امتحانشو پس داده ولی اگه تو بخای برای تو میریم ولی بلاهایی که به سرت اوردن هم یاداوری بکن خدایش مادرش اذیتم کرده بود ولی برام مهم نبود چون همسرمو دوست داشتم استخاره هم کردم سه بار خوب اومده از دوباره شروع کنیم الان موندم لطفا راهنمایی کنید
با سلام خدمت شما دوست عزیز
احساسات شما در برابر اتفاقات رخ داده و در شرایط کنونی که وصف کردید کاملا قابل درک است.
این نکته هم که تاکید کردید ایشان را با وجود تمام این موارد دوست دارید هم قابل درک و قابل احترام است.
اما نکته ای باید به آن دقت داشته باشید این است که با توجه به توضیحاتی که مطرح کردید ایشان در سن نوجوانی هستند و در این سنین هویت افراد در حال شکلگیری است و ممک است خیلی از رفتارها و تصمیماتی که در این دوران گرفته می شوند ممکن است چندان با ثبات نباشند.
بنابراین انگیزه ایشان هم از این تصمیم مهم است، آیا به خاطر ترس از والدینشان و فرار از شرایط نامساعد کنونی می خواهند دوباره با شما ازدواج کنند؟
آیا بخاطر ناامیدی از فردی که با او در ارتباط بوده اند دوباره بازگشته اند و تا چه حد این تصمیمشان از روی پختگی و حل مساله درست صورت گرفته است؟
این موارد و سوالات و موضوعاتی از این قبیل باید مشخص شوند تا بتوانید تصمیم درستی بگیرید.
بنابراین به شما پیشنهاد می شود در فرایند تصمیم گیری عجله نکنید و کمی به خودتان و ایشان فرصت بیشتری بدهید و حتما از یک فرد متخصص مشاوره پیش از ازدواج دریافت کنید تا تمام این موارد و دیگر مسائل مهم در این زمینه کاملا مورد بررسی قرار گرفته و به تصمیم درست و مناسب منجر شود.
نه خودش که می گفت پدرش گفته تا ۲۰ سالگی نمیذاره عروس بشه ولی پدرش منو خیلی دوست داشت واینکه نفری که باهاش بود چند سال از من بزرگتر بود واینکه اصلا قصد بودن با اون رو نداشت فقط برای دوستی میخواست باهاش باشه ما اصلا در مورد کارش با هیچکس صحبت نکردیم واینکه ما مذهبی هستیم و مایشون هم اصلا دختری مظلوم بود اوایل یک مردی بهش تیکه انداخته بود تا شب گریه میکرد اصلا فکرشو نمیکردم این اتفاق بیفته الان ۱۶ سال سن داره اون موقع ۱۳ سال داشت یعنی پخته نشده ویک چیز رو من فهمیدم که ایشون خیلی وابسته به دوستاش هستند مثلا دوره نامزدی یه دوست داشت از همین کارا میکرد به این روز انداخت مارو ولی الا باز بایه دختر خانواده مذهبی دوست شده رفتارشو میگه عوض کرده حالا نمیدونم چون دوره نامزدی دروغ میگفت ولی الان نمیدونم درست میگه یا راست واینکه با من که تماس گرفت فقط خواست حلالیت بخاد نه چیزی دیگه چون هنوز مهرش به دلم هست نمیدونم بازم اعتماد کنم یا نه
لطفا اگه میشه نام کاربری رو حذف کنید وناشناس بزنید پدر ایشون گفته تا ۲۰ سالگی عروس نمیکنه واصلا هیچ اجباری نداره واز اخرین تماسشون دقیقا یک سال میگذره وتا الان هیچ ارتباطی نداشتیم و بعد از اخرین تماس شماره منو بلاک کرد ایشون زمان نامزدی خیلی دروغ میگفت الان نمیدونم چجور هست راست میگه یانه
دوست عزیز علایق شما قابل احترام می باشد اما همانطور که همکارم خدمتتون عرض کرد ایشان در آن زمان تنها یک کودک بوده اند و در زمان فعلی نیز در نوجوانی هستند و بیشتر تصمیم گیری ها بر پایه تخیل و تصمیم هیجانی می باشد بهتر است سعی کنید در کنار احترامی که برای ایشان قائل هستید شرایط سنی ایشان را مد نظر داشته باشید چون اینگونه تصمیم گیری ها و شمکلات در دوران نوجوانی که هنوز فرد هویت کاملی ندارد زیاد دیده می شود و بهتر است هم به خودتان و هم به ایشان اجازه بدهید که در شرایط رشد سنی بالاتر در این موراد تصمیم گیری کنید .
در این مسیر با توجه به مشکلاتی که تجربه شده است این ازدواج می تواند مشکلات زیادی را به دنبال داشته باشد و بهتر است در این مسیر اگر بازهم تصمیم به ادامه گرفتید حتما مشاوره پیش از ازدواج را تجربه کنید تا سبک شخصیتی و دیدگاها ، توقعات و سن رشدی ایشان مورد بررسی دقیق تر قرار گیرد .