سلام. خانمی 37 ساله هستم که حدود 6 سال است با آقایی که قبلاً همسرشون رو طلاق دادن ازدواج کردم . اوایل ازدواج خیلی بهش گیر می دادم که کجا کار می کردی از کارات چه خبر ؟ کی برمی گردی؟ فردا کجا میری ؟ و …..
(چون دوست دخترای قبلیش مدام زنگ می زدن و یکی یکیشونو اطلاع می داد که ازدواج کرده و رد می کرد) اما دیدم سوالات من فقط من و و اونو اذیت می کنه و زندگیم خراب میشه. و گذاشتم کنار
دیگه زیاد حساس نمی شدم .
در حد عادی که چرا دیر کردی غذا سرد شد و … این حرفا که همه خانوما می زنن
الان بعد از گذشت 5 سال از طرز فکر من . الان ایشون شروع کرده به چک کردنم. موبایلمو مدام چک می کنه. تلگرامم در اختیارشه . میرم دانشگاه میاد بهم سر میزنه (البته در این مورد من مشکلی ندارم)
من معلول جسمی حرکتی هستم و اصلاً اهل این مسخره بازی ها که دوست پسر داشته باشم یا کسی دیگه رو جای شوهرم قرار بدم نیستم.
من اصلاً قصد ازدواج نداشتم اما دیدم این آقا یکبار ازدواج کرده و می تونه یه زندگی رو بسازه و من بهش تکیه کنم.
هر چند خودم سر کار میرم و دانشگاه میرم و تقریباً زندگی دست خودمه
حالا نمی دونم چیکار کنم.
مدام زنگ می زنه میگه کجایی ؟ مدرسه ای ؟ (تو مدرسه کار می کنم) منم با آرامش جوابشو میدم : آره عزیزم کجارو دارم که باشم ؟ این چه سوالیه آخه می کنی ؟
از تلگرام از کانالها و گروه ها حذفم کرده میگه نمیخوام توی هیچ گروهی باشی که آقا توش باشه . و……
حساسیت هاش اذیت می کنه . زندگی رو واسم سرد کرده.
احساس خوبی ندارم.
اما دوستش دارم و دلم براش می سوزه که اینجوری شده و نمی تونه مثل من باهاش کنار بیاد
کمک کنید لطفاً
وضع مالی خوبی ندارم که بتونم مشاوره برم و هزینه هاشو پرداخت کنم