بلاتکلیفی
با سلام
من یک دختر ۴۱ ساله هستم که تا حالا ازدواج نکردم، من ۱۱ سال پیش از یکی از همکارام خوشم میومد من ابراز علاقه کردم ولی اون پسر نامزد داشت و هیچ حسی به من نداشت من و ۳ماه سرکار گذاشت ارتباطمون فقط تلفنی بود بعدم من متوحه شدم همه چی بهم خورد من خیلی ضربه بعدی خوردم چون برای اولین بار بود ارتباط با پسری دلشتم و عاشق شده بودم( فقط این و بگم من با اون پسر فقط تملس تلفنی داشتیم نه چیز دیگه) انقدر برای من سخت بود تحت نظر روانپزشک قرار گرفتم تا ایتکه یکی از هنکارای اقانون که ۹ سالی از من کوجکتر بود فهمید به من کمک کرد شد برلی من یک دوست صنیمی که توی شرکت نسبت به همکارای دیگه صمیمی تر بودم ولی ارتباط ما فقط توی همون محدوده شرکت بود چون نه من بهش علاقه داشتم نه اون تا اینکه ۶ ماه پیش یکی از همکارام بهم ابراز علاقه کرد که ۷سال از من کوجکتر بود من اولش شوکه شدم ولی باهاش حرف زدم یواش یواش بهش علاقه مند شدم چون تمام خصوصیت های پسریکه من برای ازدواج می خواستم داشت خیلی نسبت به سن اش بزرگتر بود شد که من عاشق اش شدم اون به من گفت دوست نداره با اون پسر حرف بزنم حتی هیچی بینتون نیست من کلا رابطه ام با اون پسر قطع کردن فقط با خودش بودم فقط گفت من باید با خاتواده ام صحبت کنم اون با مادرش صحبت کرد مادرش گفت نه ولی در اخر هرکاری که خودت صلاح میدونی انجام بده الان اون پسر می خواهد بعد از ۶ماه همه چی رو بهم بزنه میگه بخاطر مادرم ولی من میدونم دروغ میگه چون چند بار گفته بود من نمی تونم صحبت های تو با اون پسر تحمل کنم من هر چی میگم ما هیچ رابطه ای نداشتیم بعد تو توی همون قسمت بودی همه چی رو میدونستی میگه فکر نمیکردم نتونم فرانوش کنم
الان می خواهد بره خواستکاری برای من بدترین ضربه شده مدام دارم گریه میکنم زندگیم بهم ریخته من کمک می خواستم از شما
با تشکر
سلام به شما دوست عزیز
قابل درک هست که این شرایط برای شما با فشار روحی زیادی همراه شده است اما عزیزم در این مسیر دقت کنید که بهتر است که در همان اول قبل از ایجاد وابستگی زیاد سعی کنید که مسیر مشخص تری را طی کنید و با شناخت پیش بروید چون اگر بخواهید وابستگی عاطفی ایجاد کنید و بعد وارد پروسه شناخت و صحبت با خانواده ها شوید این مسیر می تواند برای شما آسیب زا باشد .
در مورد انتخاب اول خب شما احساسی که داشته اید را بیان کرده اید اما این احساس دو طرفه نبوده است و در یک مسیر باهم همراه نشده اید و این یک فرایند طبیعی در زندگی انسان می باشد و قرار نیست آنچه ما در روان خود تجربه می کنیم با فرد مقابلمان یکسان باشد .
در این مسیر با توجه به توضیحات شما در مورد فرد دومی که در زندگیتان وجود داشته است در اول اینکه بهتر بود با مراجعه به روانشناس در همان اول برای بررسی این اختلاف سنی اقدام می کردید و دوم اینکه اگر واکنش های این آقا را نسبت به همکارتان مشاهده کرده اید خب بهتر بود آن را جدی تر در نظر می گرفتید و در این مورد بررسی دقیق تری صورت می گرفت اما در این مسیر بهتر است به دنبال مقصر و یا سرزنش کردن خودتان نباشید چون باعث می شود که فشار روحی بیشتری را تجربه کنید .
بهتر است در این مسیر به خودتان فرصت بیشتری بدهید و با کمک روان درمانگر احساسات و آنچه در روانتان تجربه می شود و حتی مسیرهای انتخابی و روابط را بررسی کنید تا بتوانید نتیجه گیری بهتری داشته باشید .