من ٣٥ سالمه و ٥ سال پيش جدا شدم، همسر سابقم پارانوييد داشت دست بزن داشت و خسيس و بيكار و بد دهن و …
بعد ٤ سال با يكي دوست شدم كه قصدش ازدواجم هست يكسال و نيمه دوستيم
بسيار مهربون و با جنم هست
من دوتا مشكل دارم
يكي اينكه بايد مخارج زندگي خانواده اش رو بده
دوم اينكه ايشون گذشته خوبي نداشته بسيار دنبال زندگي پرهيجان بوده و اشتباهاتي داشته مثه جعل مدارك يا اينكه قاچاقي به بيشتر كشورها رفته و در نهايت بخاطر مدارك حعلي يك هفته تو ايران زندان بوده و همينطور هم يبار بخاطر نداشتن مدارك مورد بازجويي بسيج قرار ميگيره و به اشتباه تير به شانه اش ميخوره
من همه اينارو پذيرفتم چون ايشون ديگه ادم سابق نيس داره سالم زندگي ميكنه قرار شد بين خودمون بمونه
تا اينكه خواهرم ما رو بهمراه دوستشون منزلش دعوت كرد و ايشون جعل مدارك زندان رفتن تير خوردن همه رو تو جمع گفت
من خيلي خجالت زده شدم و كلي هم داغون
پيش شوهر خواهرم شرمنده شدم ما بلحاظ خانوادگي تو سطح بالاتري هستيم
با اينكه دوسش دارم اما اين مرضوع داغونم كرده و قصد پايان دادن به رابطه رو دارم
لطفا منو راهنمايي كنيد كه ايا كار درستي انجام ميدم
ممنونم
ايشون تو بازار مغازه داره تاجر ادويه جات هستن