سوالتو بپرس
X

بحث آزاد : حذف خیانت از زندگی

با سلام
میخواهم باب جدیدی را باز کنم تا بلکه مفید و موثر واقع شود. در زمدگی روزمره ما که اینترنت – گوشیهای هوشمند – تلگرام و …… وجود دارد و از طرفی اکثر مردان و زنان جامعه برای امرار معاش و زندگی وقت سر خاراندن ندارند بیاییم تجارب و اتفاقاتی که خدای ناکرده رنگ و بوی خیانت میدهد را در اختیار یکدیگر بگذاریم . چه از طرف آقایان و چه از طرف خانمها . مسلما” بدرد همدیگر میخورد و میتوانیم یکدیگر را کمک و یاری کنیم. شاید زندگی بهتری برای خود بسازیم . اگر موافقید لطفا” اعلام نمایید ممنون

بی طرف: مردی هستم 53 ساله دارای 2 فرزند . متاسفانه بعد از 23 سال زندگی زخمی خیانت شدم . شرایط بسیار بحرانی دارم.

نمایش نظرها (9)

  • نمی‌دانم چطور می‌شود از خیانت‌های زوجین به یکدیگر حرف زد ولی بی اعتنا از کنار فیسبوک و گوگل پلاس و انواع شبکه‌های اجتماعی گذشت که امروزه مانند قارچ سر از فضای مجازی بیرون می‌آورند. اگر تا دیروز، تا قبل از ورود نرم و دوست داشتنی اینترنت به خانه‌های ما، خیانت یک عمل شنیع دور از دسترس بود که انجام آن دشواری‌های خاص خود را داشت و در زمان کوتاهی صدای تشت رسوایی خائن تمام شهر را پر می‌کرد اما امروزه و به برکت اینترنت، خیانت هم مانند پرداخت قبوض و ثبت نام دانشگاه و … تبدیل به یک عمل در دسترس و آسان شده است! آن قدر در دسترس که زن و شوهر می‌توانند زیر یک سقف و در کنار هم، آرام و بی صدا به یکدیگر خیانت کنند و دیگری نیز متوجه نشود.

    کارشناسان اجتماعی و روانشناسان دلایل متعددی را برای خیانت ذکر می‌کنند؛ از انتقام جویی همسران از یکدیگر گرفته تا بی تفاوتی زوجین نسبت به هم و تنوع طلبی و زیاده خواهی آنها. اما یکی از دلایلی که غالبا نیز از آن غفلت می‌شود نیازهای عاطفی زوجین است که پاسخی برای آنها از طرف همسر خود دریافت نمی‌کنند. در همین زمینه، یکی از مسائلی که به لحاظ روانی می‌تواند زمینه ساز و بستر ساز گرایش زنان به خیانت شود رسانه‌ها هستند. زنان جوامع مدرن مانند سایر اقشار جامعه، دیگر فقط از رسانه‌ها استفاده نمی‌کنند بلکه با رسانه‌ها زندگی می‌کنند و روز و شب در معرض انواع پیام‌های رسانه‌ای قرار دارند و به وسیله سریال‌های تلویزیونی و ماهواره بمباران می‌شوند.

    کافی است نگاهی به سریال‌های تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی و سریال‌های ماهواره‌ای بیندازیم تا ببینیم محتوای غالب این آثار، تبلیغ عشق‌های شورانگیز و رمانتیکی است که دیر یا زود مخاطب را به صرافت تجربه این عشق‌ها می‌اندازد و عطشی را در او ایجاد می‌کند. تصور کنید مخاطبی که امروزه با رسانه زندگی می‌کند وقتی به طور مداوم در معرض این پیام‌های رسانه‌ای قرار می‌گیرد، به تدریج برای داشتن این تجارب عاشقانه احساس نیاز خواهد کرد. به قول یکی از اساتید، امروزه رسانه‌ها فقط به نیازهای مردم پاسخ نمی‌دهند بلکه خودشان تولید نیاز می‌کنند. نیازهایی که گاهی آن قدر برای مخاطب جدی می‌شوند که مخاطب به تدریج، کاذب بودن و اولویت نداشتن آنها را از یاد می‌برد و آنها را مانند نیازهای اولیه زندگی خود ضروری می‌پندارد و برای رفع آنها تلاش می‌کند. مشکل از آن جایی شروع می‌شود که این احساس نیاز، در زن متاهلی شکل می‌گیرد که با شوهری بی تفاوت سر و کار دارد، شوهری که توجه چندانی به نیازهای عاطفی همسرش ندارد و شاید اصلا متوجه وجود چنین نیازی نیز در همسر خود نباشد و همین بی توجهی‌ها و بی تفاوتی‌هاست که به تدریج همسران را از هم دور و دورتر کرده و روح آنها را آماده انجام کارهایی می‌کند که نباید.

    در این میان، اینترنت نیز می‌تواند نقش یک میانجی را بازی کند، یک میانجی که پلی می‌شود برای گذر از واقعیت تلخ جهان فیزیکی و ورود به عالم رویاگونه جهان مجازی. اینترنت محدودیت‌های زمان و مکان را از میان برداشته و ما را وارد یک دنیای آزاد کرده است؛ دنیای آزادی که در آن هر کس می‌تواند در عین گمنامی و فارغ از هنجارهای اجتماعی و قید و بندهای جهان واقعی، آن گونه باشد که هست و می‌خواهد باشد. در این فضا و بخصوص در شبکه‌های اجتماعی روابط به قدری گسترده و در عین حال آزاد هستند که این فضا می‌تواند تبدیل به فضایی برای تحقق رویاهای انسان شود و جای بسیاری از کمبودهای زندگی را برای او پر کند.

    حال تصور کنید زنی که زمان زیادی از وقت خود را در شبکه‌های اجتماعی سپری می‌کند و دقت و سخت‌گیری چندانی نیز در مصاحبت‌های خود ندارد و از طرف دیگر از بی مهری شوهر و یکنواختی زندگی خود رنج می‌برد و بار کمبودهای عاطفی را نیز به دوش می‌کشد هنگامی که در شبکه‌های اجتماعی با لحن گرم و صمیمانه کسی مواجه می‌شود که به او آرامش و امید می‌دهد دوست دارد باز هم آن فضا را تجربه کند و آن رابطه را ادامه دهد. هر چند شاید این روابط در ابتدا به صورت چت کردن و پیرامون مباحث بسیار ساده و پیش پا افتاده یا اتفاقات اجتماعی و سیاسی باشد که همه جامعه درگیر آنها هستند اما همین روابط به ظاهر عادی به تدریج طرفین را به یکدیگر وابسته کرده و حتی ممکن است زمینه‌ساز دیدار افراد و ارتباط آنها با یکدیگر در فضای زندگی واقعی نیز بشود. در واقع، می‌توان در اینجا از دو نوع خیانت نام برد؛ یکی خیانت احساسی که فرد در آنجا از نظر احساسی و عاطفی به دیگری وابسته می‌شود و روابطی صرفا مجازی و عاطفی بین آنها شکل می‌گیرد ولی او را نسبت به زندگی زناشویی خود دلسردتر و نا امیدتر از گذشته می‌کند و دیگری خیانت فیزیکی و جنسی که متعاقب همین خیانت احساسی بوجود می‌آید و به طور کلی پایه‌های زندگی مشترک را فرو می‌ریزد.

    نمی‌توان و نباید به راحتی در مورد دیگران و روابطشان قضاوت کرد، نمی‌توان و نباید بیش از حد به خود و روابط خود مطمئن بود؛ چون همه چیز به تدریج و به آرامی اتفاق می‌افتد. هر چند که هیچ توجیهی برای خیانت یک زن به همسرش وجود ندارد اما اطرافیان و به ویژه همسران نیز نباید نقش خود را در شکل‌گیری این بی وفایی نادیده بگیرند؛ چون هیچ مرد و زنی خیانت‌کار از مادر متولد نمی‌شود و هیچ مرد و زنی هم معصوم نیست. فقط گاهی سهل انگاری‌ها و بی توجهی‌ها به روابط خود و اطرافیان خود شرایطی را فراهم می‌کند که موجب بن‌بست در زندگی زناشویی می‌شود و مهر بی وفایی و خیانت را بر پیشانی هر یک از زوجین می‌نشاند.

    • من هم حرفم همین است . جناب راهنما ولی باید این را قبول کرد که در زندگی بایدها و نبایدهایی هم وجود دارد. منظور من این است که چه تصمیمی بگیریم که بهترین و منطقی ترین باشد. بعنوان مثال : خود من در اوایل ازدواج متوجه خیانت همسرم شدم بماند که چه ها برمن گذشت . آنموقع اگر جدا میشدم خیلی خیلی بهتر بود تا اینکه الان بعد از گذشت 20 سال و 2 فرزند نوجوان بازهم دارد تکرار میشود. چه کنم؟ وقتی فردی نمیخواهد درست شود و لاابالی گری در خون و سرشت اوست . بخدا درست نمیشود. خوب حالا این تصمیم را گرفتم ولی چه عواقب وحشتناکی دادر. چه روحی چه عاطفی و چه اجتماعی و معنوی .... از شما و سایر اعضاء تقاضا دارم حال که به لطف دست اندکاران مهربان این سایت برقرار شده بایستی تجربیات و نکات ریزی را از سرمان گذشته را در اختیار یکدیگر بگذاریم........ممنون.

  • با سلام
    بخدا خیلی سخته. بدونی همسرت داره خیانت میکنه و نتونی ثابت کنی. من میگم خانمها چون خانمها رو بهتر میشناسن لطفا" نظر بدن.ما باهم 9 سال تفاوت سنی داریم . علیرغم اینکه من براثر فشار کاری و بلاهایی که سرم اومده داغون شدم همسرم خیلی خیلی کمتر از سنش نشون میده . با کوچکترین حرف وحرکتی پیش بچه ها تحقیرم میکنه و نیش و کنایه میزنه. روز نیست که از منزل خارج نشه. به بهانه کلاس ورزش - پیاده روی - مجلس خانمها- خرید و......... (قبلا" اینطور نبود). چندین لباس جدید پوشیده ازش پرسیدم ازکجا آمده با حالتی جبهه گیرانه گفته: دوستم بهم هدیه داده. اس ام های مشکوک تو گوشیش دیدم میگه دوستمه . کنجکاو که شدم همه رو پاک کرده. درحالی که نزدیک یکسال بود همه پیام هاشو پاک نکرده بود. روز جمعه به بهانه پدرش که تنهاست رفت منزل پدرش وشب هم نیومد. فردا که شنبه بود من در خانه تنها بودم رفتم بالکن دوباره دیدم روی بند لباسهایی وجود داره که من هنوز ندیده بودم. ساعت 1 رفتم حمام از حمام که اومدم بیرون دیدم همون لباسها رو بند نیست. غروبش که مثلا" از خانه پدرش برگشت منزل از بچه هام پرسیدم من حموم بودم شما اومدید خونه؟ جواب دادند : نه . خانمم رنگش پرید و سریع بلند شد رفت. و این درحالی بود که پسرم گفت من غروب رفتم خونه بابابزرگ و با مامان برگشتیم. مطمئن شدم که ظهراز خونه پدرش اومده خونه و دوباره برگشته اونجا و اینکارو مخفیانه کرده. و جالبتر اینکه اون لباسی رو که رو بند بود دیگه ندیدم. یه روزم موقعی که از منزل خارج میشد چند لحظه ای جلوی درب خانه منتظر وایساد و نگاه کرد ببینه من تعقیبش میکنم یا نه ؟ و وقتی مطمئن شد رفت. جدیدا" بخودش خیلی میرسه . و مرتب از مکمل های تقویتی و کرم های خارجی و ویتامنهای خارجی استفاده میکنه.
    فقط افسوس میخورم که چرا شهامت گرفتن تصمیم ندارم. تو رو خدا راهنمایی ام کنید.

  • سلام. یک علت خیانت همسر نزد خود ماست. بنظرم کی علتش اینه که ما خودمان رو جلوی همسر کوچک و خوار کرده ایم .

  • سلام من 2ساله ازدواج کردم متاسفانه تو دوره دبیرستان یکم بازیگوش بودم ولی هیچ وقت دوس پسر نداشتم شوهرم منو از خیلی وقت پیش میشناسه وبه خاطر علاقه به من باهام ازدواج کرد اما احساس میکنم بهم شک داره و خیلی بهم گیر میده درحالی که من واقعا جز به زندگی و درسم به چیزی دیگه ای فکر نمیکنم اینارو گفتم که به این برسم که گاهی مردها با سختگیری ها و شکاکی های بی مورد زنارو نسبت به زندگی بی میل میکنند و زن فکر میکنه باید نیازهای زندگیشو و احساس نادیده گرفته شو در جای دیگری زنده کنه و به همین خاطر از محیط خونه بیرون میاد و محبتو از بیرون جستجو میکنه.البته اینم همیشه درست نیس ولی من به همه ی مردهایی که هنوز اشتباهی از زنشون ندیدن توصیه میکنم سعی کنن زنارو از نظر عشق و علاقه سیراب کنن و بدون دلیل بهشون گیرندن.همیشه یه نکاتی هس که شاید ازنظر مردها بی ارزش باشه ولی برای ما زنها خیلی مهمه مثل وقتی که یه لباس تازه میخریم و دلمون میخواد همسرمون اونو ببینه فقط کارکردن و پول در اوردن ملاک نیس .درهرحال به نظر من خیانت یک اشتباه از جانب دو طرفه

    • شک از آن موضوعاتی است که در زندگی همه انسان‌ها وجود دارد اما گاهی می‌تواند حسابی دردسرآفرین شود و زندگی را ویران کند پس باید با آن برخورد کرد. اگر همسری شکاک دارید یا خودتان شکاک هستید و شک به همسر دارید یا قصد ازدواج دارید، این مطلب را بخوانید.

      دو محور اصلی و بسیار مهم هر رابطه‌ای و به‌ خصوص در زندگی مشترک ، اعتماد و احترام است‌ و اگر هرکدام از این دو محور آسیب ببینند ممکن است رابطه کاملاً از بین برود. در حقیقت این دو ،خط قرمز‌هایی هستند که هیچگاه نباید از آنها عبور کرد. به محض اینکه بی‌اعتمادی در رابطه‌ای به‌ وجود بیاید رابطه به سمت ویرانی می‌رود. شک به همسر از آن چیزهایی است که می‌تواند هم احترام و هم اعتماد را در زندگی زناشویی از بین ببرد و به‌ تدریج پناهگاه امن خانه و زندگی مشترک را به جهنمی تبدیل کند. هر‌کدام از ما دست کم یکبار در زندگی شک را تجربه کرده‌ایم ولی شک در هیچ کجا مثل زندگی مشترک و شک به همسر نمی‌تواند مخرب باشد.

      شک به همسر عشق را می‌کشد
      وقتی آدم‌ها همدیگر را دوست دارند، به هم عشق می‌ورزند و به هم اعتماد دارند اما از لحظه‌ای که شک به همسر و عدم‌ اعتماد و کنترل در رابطه‌ای به‌ وجود می‌آید ذره ذره عشق بین زوجین رو به زوال می‌رود و دو طرف از هم دور می‌شوند. البته اگر هر دو طرف دست از شک و کنترل هم بر‌دارند دوباره می‌توانند باز به هم نزدیک ‌شوند چون هیچ‌گاه عشق با نیت‌های منفی، عدم‌اعتماد و سوءظن نمی‌تواند در یک جا جمع شود.

      صورت مسئله را پاک نکنید
      متاسفانه ترس و نگرانی را در مکالمات اکثر آدم‌ها می‌بینیم. این روزها وقتی با آدم‌ها حرف می‌زنیم می‌بینیم که ترس و نگرانی پشت اکثر حرف‌ها و رفتارهای آن‌ها وجود دارد، در حقیقت از یک چیزی نگران هستند! حال اگر این نگرانی‌ها وارد زندگی مشترک شود، ‌مثلاً یکی از زوجین با خود مدام فکر کند وقتی همسرش از او دور است «مبادا با کس دیگری حرف بزند!»، «مبادا از کس دیگری خوشش بیاید!» و…این مبادا‌ها که خود شخص آن‌ها را در ذهنش می‌سازد همه تبدیل به نگرانی‌های جدیدی در زندگی می‌شوند و فرد برای اینکه از آن‌ها خلاص شود شروع می‌کند به کنترل‌ کردن طرف مقابل. با این رفتارها فرد می‌خواهد صورت مسئله را در بیرون پاک کند، و به سراغ حل مسئله در درون خودش نمی‌رود. در واقع افرادی که سوءظن‌های زیادی دارند ، شک به همسر دارند و یا کنترل گر هستند در بیرون نباید به‌ دنبال چاره باشند بلکه باید در درون خودشان به دنبال راه حل بگردند.

      آنها به‌ خودشان شک دارند
      در همه ما یک حس مالکیت وجود دارد، در واقع آدم‌ها نسبت به هرچیزی که دوست‌ دارند نوعی احساس مالکیت دارند و این حس ناشی از یک ترس درونی است، ترس از دست دادن. در حقیقت پشت رفتارهای کنترل‌گر و سوءظن‌آمیز ، ترس از دست‌دادن وجود دارد. این افراد انگار در وجودشان چیزی را کم دارند و جای چیزی برایشان خالی است و می‌خواهند به نوعی این جای خالی را پر کنند. در حقیقت رفتارهای شکاکانه و سوءظن آمیز آن‌ها نسبت به بیرون و آدم مقابلشان نیست بلکه این شک نسبت به‌ خودشان است و به نوعی طرف مقابل و اتفاقات مختلف آینه‌ای است برای آن‌ها تا خودشان را ببینند.

      وقتی من نسبت به‌ خودم شک داشته‌ باشم یعنی به توانایی‌ ها و دوست‌ داشتنی‌ بودن خودم شک دارم و شک دارم که آنقدر خوب باشم که طرف مقابل حاضر شود با من بماند. ولی اگر من اطمینان داشته باشم که آنقدر خوبم که طرف مقابل با من می ماند دیگر نیازی ندارم با رفتارهای کنترل‌ گر ، طرف مقابل را مجبور کنم که با من بماند. یعنی دارای خود باوری و اعتماد به نفس کافی هستم و باور دارم طرف مقابل به خاطر من در این رابطه می ماند. ولی کسانی که به‌ خودشان و تواناییها یشان شک دارند، لاجرم فرافکنی کرده و دچار شک به همسر می شوند. چون فکر می کنند آنقدرها خواستنی نیستند که طرف مقابل به این رابطه وفادار بماند!

      حریم خصوصی کجاست؟
      هر آدمی یکسری حریم و حدودی دارد که دوست ندارد کسی وارد آن شود. این حریم یک چیز کاملاً نانوشته است که برای هر کسی مهم است اما گاهی بعضی افراد آن حریم را حفظ نمی‌کنند و وارد حریم شما می‌شوند. مسلماً این مورد شما را ناراحت می‌کند و اگر به طرف مقابل تذکر ندهید روز به روز از او دورتر می‌شوید. اگر زن و شوهر هم این حریم را رعایت نکنند ممکن است روز به روز از هم دورتر شوند. حریم‌های شخصی بسیار مهم است. در زندگی هر کدام از ما بخش‌هایی وجود دارد که فقط برای خودمان است و اصلاً دلیلی ندارد فرد دیگری را وارد این حریم‌‌ها کنیم. این حریم شخصی برای افراد مختلف متفاوت است، ممکن است یک فردی ایمیل‌ها و تلفن‌ هایش در حریم شخصی‌ اش باشند و ممکن است برای فرد دیگر مثلا ایمیل‌ هایش در حریم شخصی ‌اش نباشند. به مرور می‌توان حریم شخصی آدم‌ها را فهمید.
      به قول جبران خلیل جبران در کنار هم بایستید اما نه بسیار نزدیک.

      وقتی خودتان مقصر هستید
      اگر از همان ابتدای زندگی زناشویی شروع به کنترل همسرتان بکنید از ترس اینکه مبادا او روزی نسبت به شما غیر متعهد شود، در واقع ناخودآگاه او را به سمت غیرمتعهد شدن سوق می‌دهید، یعنی آنقدر کنترل‌ هایتان همسرتان را از شما دور می‌کند که ممکن است به سمت غیرمتعهد شدن هم برود. اگر همیشه ترس از دست دادن همسرتان را دارید یا شک به همسر دارید، دو راه بیشتر ندارید یکی اینکه از همان ابتدا و در دوران آشنایی آنقدر او را خوب بشناسید تا با توجه به شخصیت او این ترس و شک به همسر برطرف شود و راه دوم اینکه، آنقدر در رابطه و زندگی زناشویی خود عشق و محبت بگذارید که همسرتان نتواند به فرد دیگری فکر کند و کاملا در زندگی با شما سیراب شود.

      روش برخورد با شک به همسر
      گاهی پیش می‌آید که دچار شک به همسر شوید و دارای دلایلی هستید که شک‌تان درست است در این حالت باید با توجه به موضوع و آدم مقابلتان راه‌ حل مناسبی را پیدا کنید. اول از همه باید شروع به جمع‌آوری اطلاعات کنیم، مثلاً اگر کسی به ما زنگ زده و از عدم‌ تعهد شوهرمان خبر داده‌ است نباید حرف او را حجت بدانیم بلکه خودمان باید شروع به تحقیق کنیم. مثلاً شاید با یک یا 2 بار چک کردن طرف مقابل (بدون اینکه خودش متوجه شود) از حقیقت ماجرا با خبر بشویم و در نهایت با روشن شدن ماجرا، موضوع را با همسرمان مطرح کنیم و از او توضیح بخواهیم و 2 نفری مشکل را حل کنیم و اگر نشد با بزرگتر یا مشاوری موضوع را مطرح کنیم . اما اگر مطمئن شدید که شک شما اشتباه است باید روی خودتان کار کنید تا کاملا موضوع را فراموش کنید.

      سه قدم مهم در رفع شک به همسر
      اگر دچار شک به همسر هستید و بعد از مدتی فهمیدید شک‌ شما اشتباه بوده‌ است، اگر همسرتان متوجه شک شما نشده باشد باید روی خودتان کار کنید تا کاملاً شک را فراموش کنید و تنها چیزی که می‌تواند شک‌ها و نا آرامی‌های بین دو زوج را از بین ببرد، محبت کردن بی‌قید و شرط به یکدیگر است. چون در این صورت رابطه دلپذیر می‌شود و در نتیجه دوباره اعتماد و آرامش به زندگی باز می‌گردد. اما اگر همسر شما متوجه شک شما شده باشد، باید اول به اشتباه خود اعتراف کنید و از او معذرت‌ خواهی کنید، بعد به نوعی با رفتارهایتان نشان دهید که کاملا به او اعتماد دارید، یعنی مثلاً کمتر سؤال کنید و… قدم سوم در رفع شک به همسر این است: بدون قید و شرط به او محبت کنید و عشق بورزید.

      وقتی شک به همسر تبدیل به بیماری می‌شود
      بعضی اوقات فرد آنقدر شک به همسر دارد که می‌توان او را بیمار دانست. برای تشخیص بیماری اول از همه باید دید که آیا او همیشه و در تمام مراحل زندگی‌ اش دچار شک بوده ‌است؟ دوم اینکه شدت شک زیاد است یعنی فرد در هر مسئله کوچک و بزرگی به‌شدت و بدون دلیل شکاک است و این شک ‌ها هم خودش را آزار می‌دهد و هم اطرافیانش را. یعنی زندگی فرد تحت‌تاثیر قرار گرفته‌ است و تمام زندگی‌اش تبدیل به بحث و جنجال شده است ولی آدم نرمال فقط گاهی و به ندرت در امور اطرافش شک می‌کند. اگر همسر شما نیز جزو این گروه است باید از او بخواهید که برای حل مشکل به متخصص مراجعه کنیم یا با متخصصین صدای سلامت تماس بگیریم (هیچ‌گاه به او نگویید خودش تنهایی باید پیش متخصص برود چون حتماً جبهه خواهد گرفت) یعنی باید همگام با هم مشکل را حل کنید.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      021-22689558

  • باسلام
    همسر بنده به مدت حدوداً 20 روز با فرد دیگری ارتباط داشته در حد ملاقات با یکدیگر ورفتن 2بار به رستوران اما تا آنجایی که فهمیده ام هیچگونه رابطه جنسی وجود نداشته است حال با توجه به این مساله حکم زنم در این موردچیست؟ ومن در مقابل آن چه باید بکنم؟

    • حکم خاصی قرار نیست در این مورد صادر کنید ... شما اگر قرار به باشه که رابطه رو ادامه بدید پس میتونید در این مورد ازش توضیح بخوایت .... لااقل خوبه حرفهای ایشون رو بشنوید و این کارو در کمال ارامش انجام بدید
      ممکنه رفتار ایشون بازتابی از رفتارهای شما باشه که برای تلافی صورت میگیره ... و ...
      در این مورد حتما" با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

  • من نظرم متفاوته البته در مورد خودم ميگم من هر تغييري در رفتار طرف مقابلم رو حس ميكنم اگه بهم درغ بگه يه حسي بهم ميگه دروغ داره ميگه اونوقته كه شك ميكنم تا الان نشده شك كنم و بعد از بررسي يه مشكل پيدا نكرده باشم ضمنا هميشه دليل خيانت همسر بد رفتاري طرف مقابلش نيست بعضي ادما مريضن