6
ترديد در ازدواج
سلام دختري 24 ساله هستم عاشق پسري شدم كه 27 سال داره ما حدود سه سال با هم رابطه خوبي داشتيم تا اينكه به من پيشنهاد ازدواج داد ولي من تا حالا موضوع رو با خانوادم مطرح نكردم پسر خوبيه ولي دانشجوست و شغل رسمي نداره و از نظر فرهنگي هم خانواده هامون با هم متفاوت هستندو به خاطر مدتي كه با هم بوديم و وابستگي كه بينمون به وجود اومده و از طرفي هم شرايط منو نداره درازدواج با ايشون دچار ترديد شدم.اين آقا يه بار شكست عشقي خورده و نميخوام دوباره ضربه بخوره .تو روخدا اگه ممكنه منو راهنمايي كنيد كه چكاركنم
به نظر من رابطه هايي كه بدون اطلاع خانواده ها شكل ميگيره هر چقدر هم منطقي باشه ولي رابطه درستي نيست و در پايان اينجور رابطه ها هر دو طرف ضربه روحي شديدي ميخورن و نميشه گفت كدوم يك از دو طرف مقصر هستن
سلام به نظر من يه ليستي از معيارهاتون براي ازدواج اماده كنيد و اگه با معيارهاتون همخواني داشت خانواده رو در جريان بزاريد و ادامه راه رو كامل زير نظر خانواده پيش برين
به نظر من براي تموم كردن رابطه نبايد عذاب وجداني داشته باشيد آشنايي و دوستي شما به نيت ازدواج نبوده و شما هيچ تعهدي به هم نداديد
خب دوست عزیز اینکه شما خواهان ایشون هستید بخاطر وابستگیه وگرنه شما هیچ مجه مشترکی ندارید و بهتره درست و منطقی فکر کنید
Man be shedat asheghe ye pesari hastam ounam to daneshgah kheyli hey miyomad tarafam meselan yebaresh 1 saat roberom neshaste bod begam mikard alan ke daneshgametamom shode mibinamesh nemidonam chekar konam har khastegari miyad nemitonam began joz oun kasi ra entekhab konam har kari mikonam az zehnam kharej nemishe na rom mishe beram maghazash na oun miyad tarafam faghat mano mibine haminjori zol mizane negam mikone yebaram oumad tarafam man tarsidam ounam chizi nagoft chekar konam
دوست عزیز خواهشا” فارسی تایپ کنید