10
ترس از تنهایی بیرون رفتن
سلام من یه دختر ۱۷ ساله ام . از تنهایی بیرون رفتن میترسم ینی حتی اگه از گرسنگی تو خونه ام بمیرم حاضر نیستم تنهایی برم بیرون صب تا شب تو خونه ام خانوادمم اصلا براشون مهم نیس اصلا انگار اینطوری راحت ترن ولی من خودم خیلی نگرانم اصلا نمیدونم باید چیکار کنم مدرسمونم مشاور نداره در کل کسی نیس درکم کنه به هرکی میگم مسخرم میکنه میشه لطف کنید راهنماییم کنید.هیچ راهی ندارم واسه اینکه بتونم انرژی درونیمو تخلیه کنم همش مدرسه خونه مدرسه خونه دارم دیوونه میشم دیگه انقدم فکرای مسخره میزنه به سرم گاهی اوقات از خودم متنفر میشم
سلام به شما دوست عزیز
در این مورد اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
۱٫ چند مدت است این ترس را دارید ؟
۲٫ زمانی که با افراد دیگر به بیرون می روید احساس اضطراب یا ترس ندارید؟
۳٫ فکر می کنید چه اتفاقی برای شما رخ می دهد و دیگران بیرون به شما توجه زیادی دارند؟
۴٫ روابط شما در مدرسه با دوستان چگونه می باشدو این مشکل در عملکرد درسی و روابط شما تاثیری داشته است؟
۵٫ همه موقعیت ها این ترس و اضطراب را تجربه می کنید و یا مکان های خاصی مثلا حضور در مهمانی نیز برای شما ترس آور می باشد؟
حدوادا شش سال یعنی از وقتی که دوره دبستان تموم کردم
وقتی با دیگران برم بیرون اینطور نیستم حتی اگر یه بچه کوچیک هم پیشم باشه دیگه ترس ندارم
همش به این فکر میکنم اگر یه ادم مریضی پیداشه بخواد اذیتم کنه چیکار باید کنم
ادم اجتماعی نیستم تو مدرسه ام همش تظاهر به خواب بودن میکنم
مشکل درسی ندارم ینی درسم خوبه
ولی انگیزه ای ام واسه اینده ندارم
مواقعی که تنها میدم بیرون این حسو دارم توی مهمانی هام حس ترس نه ولی خیلیییی خجالتی تشریف دارم و زیاد حرف نمیزنم
سلام مجدد به شما دوست عزیز
با توجه به توضیحات شما امکان فوبیا اجتماعی که نوعی اختلال اضطرابی است برای شما وجود دارد که باعث ترس نامعقول و بیش از اندازه از شرمساری یا تحقیر در مناسبات اجتماعی میشود. افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، در برقراری ارتباط با دیگران، دوست یابی، سخنرانی و اجرا در مقابل جمع دچار مشکل هستند. آنها متوجه این مساله هستند که ترسشان بدون علت و منطق است، اما در مقابله با آن ناموفق هستند. این اختلال با خجالتی بودن کاملا متفاوت است، چرا که خجالت احساسی گذرا است اما فوبیا اجتماعی ترسی پایدار است که زندگی فرد را مختل میکند.
علایم این اختلال شامل موارد زیر می باشد که بعضی از آنها در شما مشاهده می شود :
: ترس یا اضطراب شدید نسبت به یک یا چند موقعیت اجتماعی که در آن، فرد در معرض توجه و دقت دیگران قرار میگیرد. بعضی نمونه ها عبارتند از: تعاملات اجتماعی (مثلاً، حرف زدن با دیگران، ملاقات یا آشنا شدن با دیگران ، رفتن به بازار )، تحت نظارت دیگران قرار داشتن (مثلاً، به هنگام خوردن یا نوشیدن)، یا انجام دادن کاری در جلوی دیگران مثلا حرف زدن.
B: فرد میترسد که طوری عمل کند، یا سمپتوم های اضطراب از خود نشان دهد که باعث شود مردم برداشت منفی از او داشته باشند (مثلاً، مسخره شود، خجالتزده شود، یا تحویل گرفته نشود؛ یا باعث توهین به دیگران یا ناراحت شدن آنها شود).
C: موقعیت (یا موقعیتهای) اجتماعی تقریباً همیشه باعث ترس یا اضطراب میشوند و به صورت موقت و با یک رخ داد خاص نمی باشد
D: فرد فعالانه تلاش میکند تا از موقعیت (یا موقعیتهای) اجتماعی اجتناب کند یا مجبور میشود آنها را با ترس و اضطراب بسیار زیاد تحمل کند.
E: ترس یا اضطراب او با خطری که از طرف موقعیت اجتماعی مورد نظر او را تهدید میکند تناسب ندارد. توجه داشته باشید که ” تناسب نداشتن ” به متن و زمینه فرهنگی- اجتماعی اشاره دارد به این معنا که دلیل قانع کننده ای برای این موضوع وجود ندارد
F: ترس، اضطراب، یا اجتناب مورد نظر، پیوسته و مکرر است و معمولاً ۶ ماه یا بیشتر طول میکشد.
G: ترس، اضطراب، یا اجتناب باعث میشود فرد به رنج شخصی یا نابسامانی شدید و از لحاظ بالینی معنادار در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا سایر جنبههای مهم زندگی دچار شود.
J: اگر یک عارضه پزشکی دیگر وجود دارد (مثلاً، بیماری پارکینسون، چاقی، زشت شدن صورت یا بدن به خاطر سوختگی یا زخم)، ترس، اضطراب، یا اجتناب مورد نظر ربطی به این موضوع که ندارد یا مفرط است.
با توجه به اینکه شما بیان می کنید از دوران ودکی وجود داشته است توجه کنید که ممکن است در سنین پایین تر این مشکل با با گریه کردن، قشقرق راه انداختن، بیحرکت ماندن، کز کردن، یا حرف نزدن در موقعیتهای اجتماعی در شما نشان داده شده باشد .
در این مسیر این طالاعات برای آگاهی بیشتر شما بیان شده است اما به منظور تشخیص گذاری کامل نمی باشد و بهتر است به صورت حضوری به روانشناس مراجعه داشته باشید و پروسه درمانی خود را طی کنید تا بتوانید از نظر روحی در شرایط بهتری قرار بگیرید و عملکرد اجتماعی بهتری را نیز تجربه کنید.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
سلام من یک دختر ۱۵ ساله هستم از بیرون رفتن میترسم و ترجیح میدم بیشتر توی خونه باشم کم کم دیگه احساس میکنم افسرده شدم، حتی بعضی وقتا هم که میخوام با بقیه برم بیرون یک استرسی دارم که تپش قلب میگیرم و فقط بابت بیرون رفتن با خانوادم استرس نمیگیرم، خانوادم با بیرون رفتن مشکلی ندارن. ولی خودم ی ترسی از جامعه دارم. میشه کمکم بکنید؟
سلام به شما مهسا جان
ببین عزیزم این اضطرابی که شما تجربه می کنید از اهمیت زیادی برخودار می باشد چون شما برای اینکه مسیر رشدی خود را طی کنید نیاز است که بتوانید تعامل با محیط اجتماع خود داشته باشید و اگر در این مسیر با مشکل مواجهه باشید خب عملکرد شما نیز به مرور بیشتر تحت تاثیر آن قرار می گیرد.
این علایم می تواند نشان از اضططراب اجتماعی داشته باشد به این معنا که افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی به صورت شدید، مداوم و مزمن از اینکه مورد نگاه و قضاوت دیگران قرار بگیرند و به خاطر رفتار خود تحقیر یا شرمزده شوند، میترسند. ممکن است این ترس آنقدر شدید باشد که کار، درس یا سایر فعالیتهای فرد را مختل سازد. با اینکه بسیاری از افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی درمییابند که ترسشان بیش از اندازه و غیر منطقی است، نمیتوانند بر آن غلبه کنند.
آنها اغلب چند روز یا چند هفته قبل از شروع وضعیتی که از آن میترسند دلشوره میگیرند. به علاوه، معمولا دچار عزت نفس پایین و افسردگی میشوند. علل اضطراب اجتماعی همچنان در حال بررسی است.
اضطراب اجتماعی می تواند با علایم زیر همراه شود:
فرد از یک یا چند موقعیت اجتماعی که در آن مورد بازپرسی و توجه دقیق دیگران قرار بگیرد میهراسد. برای نمونه میتوان به ملاقات با افراد غریبه، نگاه کردن به او هنگام غذا خوردن یا سخنرانی اشاره کرد.
فرد میترسد طوری رفتار کند که شرمنده شود یا مورد قضاوت منفی قرار گیرد.
فرد تقریبا همیشه با قرار گرفتن در موقعیتهای اجتماعی دچار اضطراب شدید میشود.
فرد از موقعیتی که نسبت به آن وحشت دارد میگریزد یا با اضطراب و پریشانی آن را تحمل میکند و سعی در اجتناب از این محیط ها دارد.
ترس یا اضطراب فرد نسبت به خطر واقعی موقعیت اجتماعی غیرمنطقی است و با شرایط محیطی همخوانی ندارد.
ترس یا اضطراب فرد دائمی است و معمولا تا شش ماه یا بیشتر طول میکشد.
اجتناب، اضطراب یا پریشانی به طرز قابل توجهی عملکرد اجتماعی، تحصیلی یا شغلی فرد را مختل میسازد.
از جمله علائم اضطراب اجتماعی به شکل فیزیکی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
سرخ شدن، تعریق، لرزش، بالا رفتن ضربان قلب یا احساس
حالت تهوع یا به هم خوردن مزاج
حالت ایستادن فرد تغییر میکند، با دیگران ارتباط چشمی برقرار نمیکند یا بسیار آرام صحبت میکند.
در این مسیر نیاز است که شما برای بررسی دقیق شرایطی که تجربه می کنید به صورت حضوری به روانشناس مراجعه کنید.
سلام من محمد ۱۵سالمه من ۳بار میخاستم منو بدزدند یعنی ۱بارش ک گوشیمو زدم اولین بار ک این اتفاق افتاد عصر بود داشتم از کوچه رد میشدم ک یهو یه موتوریه دو سرنشین داشت یکیشون منو نگاه کرد چند بار گفت بیا اینجا و منم از ترسم رفتم توی یک مغازه به پدرم زنگ زدم از اون موقع به بعد دیگ میترسم تنهایی برم بیرون واقعا نمیدونم چیکار کنم!
سلام به شما آقا محمد مهدی
در این مورد بهتر است با پدر و مادر صحبت کنید اگر این افراد تکراری هستند خب نیاز است که از طریق پلیس شکایت کنید .
در مورد اینکه بیان می کنی از تنهایی بیرون رفتن می ترسید اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید که این ترس ها با چه علایم و افکار و احساساتی هست در کنار اینکه ایا این شرایط تاثیری بر عملکرد درسی و یا اجتماعیت گذاشته است؟
ببینید من میترسم حتی تنهایی برم سر کوچه احساس میکنم که چند نفر یا تنهایی منو میبینن فک میکنم منو میدزدن من قبلاً خیلی از جاهای شلوغ خوشم میومد مثل مترو شهر بازی و… من باشگاه مون سمت ایستگاه مترو هستش یعنی ۱۰ دقیقه راه داره من حتی از ترسم نمیتونم با مترو برم و با اسنپ میرم حتی احساس میکنم راننده اسنپ هم دزده!!
سلام
من ۱۸سالم هستم.
از تو خونه موندن دارم دیونه میشم،کلافه شدم از این وضعیت که نمیتونم تنها برم بیرون، باید حتما یه نفر باهام باشه از طرفی من کسی رو ندارم که باهام بیاد بیرون و به معنای واقعی تنها هستم . چندبار تصمیم گرفتم برم بیرون ولی به دقیقه نمیرسه خودم رو قانع میکنم که نرم، ببینید یه حس عجبی هست و من نمیتونم دقیق بهتون بگم که چه حالی دارم. همش دارم فکر میکنم چه جوری باید تنها برم دانشگاه و…
من خیلی خیلی میترسم برم بیرون ولی از طرفی بینهایت دوست دارم برم بیرون و بینهایت انرژی دارم ولی نمیدونم چه جوری خودم رو تخلیه کنم، احساس میکنم همش دارم انرژی که دارم رو سرکوب میکنم و به یه آدم منزوی تبدیل میشم …
سلام به شما مهدیه جان
ببین عزیزم خب اینکه شما تمایل به بودن در اجتماع داشته باشید این چیز عجیبی نیست و کاملا با شرایط سنی و رشدی شما هماهنگی دارد اما خب در این مسیر اینکه چقدر شما انرژی روانی بر این موضوع می گذارید و ایا می توانید به مسائل مهم دیگر زندگیتان مانند درس هم رسیدگی کنید یا نه اهمیت دارد.
اما این ترس از بیرون رفتن خب موضوع مهمی می باشد مخصوصا اینکه بر عملکرد شما تاثیر گذاشته است و خب در این مورد بهتر است که به صورت حضوری و یا تلفنی به روانشناس مراجعه کنید چون نیاز است که بررسی کنیم در روان شما چه چیزی تجربه می شود تا بتوانیم کمک کنیم از این مسیر بهتر عبور کنید و عملکرد بهتری را تجربه کنید.