با سلام
من رضام در۱۹سالگی با یه خانومی ک دو سال ونیم از بنده بزرگتر بود ازدواج کردم و این تابستون رفتیم خونمون الان پنج ساله زن و شوهریم تویه دوران عقد اختلاف زیادی داشتیم اونا به تیپ،رفتار رک مصمم و با غرور من،اخلاق هایی مانند درون گرایی و…گیر میدادن و منم از این فضولیا ناراحت میشدم چندین بار هر دوتامون حرف جدایی زدیم تا سال پیش که مسئله سیگار کشیدن من براشون قطعی شد من تمام چیزا رو بهشون گفته بودم اما روی نمیدونم چه حسابی نادیده گرفتن خلاصه که بخاطر فساد اخلاقی پدرشون مشکلاتی پیش اومد ک ایشون ب مادرش پناه برد ک یجورایی راهنمایه ایشونم هست و گفت نمیخاد بعد ی مدت قهر سه ماهه ای پیش اومد ک نمیدونم چی شد که باز مو همیشه رفتم عذر خاهی ازش تا امسال ک بعد چار ماه عروسی شرایط خونه یجوری شد ک بحث طلاق توافقی پیش اومد و از بنده یه وکالت بلاعزل طلاق گرفتن و الان دو ماهه که ندیدمش و مشاورمون تموم شده هر راهی ک فکر کردم انجام دادم تا برگرده اما انگار نسائل کوچیک براش انقدر بزرگ شده ک ازم متنفره حتی التماسش کردم گریه کردم راضی نمیشه نمیدونم چطور برشگردونم حاضرم همه چیزایی ک میخاد حتی اونایی ک غیر منصفانه اس رو براش براورده کنم اما عین خیالش نیست