سوالتو بپرس
X

خودکشی

خسته نباشید 4 سال پیش من میخواستم بالاترین نمره دیپلم بگیرم میخواستم توی کنکور موفق بشم اما جامعه کارشو دقیق انجام داد اطرافیان کارشونو دقیق انجام دادن و مانع این موفقیتا شدن بعد از اون تو یه ارگان دولتی عضو شدم اونجا ذهنمو شستشو دادن و زندگیمو تباه کردن همه کارشونو دقیق انجام دادن وبه اون نتیجه ای که میخواستن رسوندن واقعا من دیگه باید دلیلی برای زندگی کردن داشته باشم بری کسیکه مسایل من براش پیش نیومده و خود من زمانیکه این مسایل برام پیش نیومده بود مسخره بود که به دلیل اینکه محیط ممکنه جلوی آدمو بگیره و من نتونم به اون چیزی که میخوام برسم چون محیط از من خیلی قویتره و من حتی با کمک خانوادم هم هرچقدم دقیق باشم(مثل خود من) نمیتونم جلوشو بگیرم،اما این اتفاق برای من افتاد و من دیدم جامعه چقدر دقیق کارشو انجام داد و من با همه ی باهوشیم نتونستم مانعش بشم حرف من اینه که جامعه زندگی منو تباه کرد و به خاطر همین تجربه دیگه زندگی برام غیر قابل تحمله من با خودکشی هم به احتمال ضرر رسوندن جامعه پایان میدم هم به رنج وغمی که تو سینمه.

Amir12:

نمایش نظرها (2)

  • با سلام.
    من پسری 34 سالم، نمیدونم مشکلاتمو از کدوم و چی جوری شروع کنم، مگه یه آدم چقدر میتونه ظرفیت داشته باشه، راستش یه جورایی دارم آخرین شانسمو واسه خودکشی نکردن امتحان میکنم واسه همین اومدم اینجا.
    من زندگیم پر از پستی بلندی بودی، گرچه بهتره بگم پستی. واقعا نمیتونم به صورت توضیحی بگم مشکلات و دعواهای خانوادگی، اختلاف هر روزه پدر مادرم، مصرف مواد مخدر از 14 سالگی تا 31 سالگی، از دست دادن نامردم و عشقم ( عاملش خودم بودم اعتیادم) ور شکستگی مالی ( من تا سه سال سی تا کارمند، خونه، زمین ماشین خارجی حساب بانکی....) دچار شدن به بیماریهای شدید روحی روانی بخاطر مصرف مواد، تنهایی، طرد شدن از فامیل عمو عمه خاله دایی و...،
    بخاطر ورشکستگی م دیگه از شغلی که 12 سال عمرم رو واسش گذاشتم متنفرم و الان بیکارم و البته بی کس.
    من با وجود این زندگی حتی در زمان مصرف سعی میکردم و میکنم درست زندگی کنم، مال حلال کسب کنم، فعل حرام نکنم، دل نشکنم و در کل انسان باشم. اما نمیدونم چرا یه سالی هست که ظرفیتم پر شده، تو گلوم احساس میکنم یه گلابی گیر کرده، شبها و در تنهایی ها نفس کم میارم، ( آزمایش و چکاب کامل دادم میگن فیزیک ت سالمه) هر روز و هر روز خدا صد بار ازش میخوام فقط مرگم رو بده، هیچی حالمو نمیتونه خوب کنه، تنها چیزیکه یه کم فشارم رو کم میکنه گریه ست. اگر یکی دو روز یه بار یه نیم ساعت گریه نکنم میترکم، گاهی فکر میکنم دیوونه شدم، یا اصلا با بقیه فرق دارم،فقط یه امید دارم که بتونه زندگی رو بهم برگردونه، اونم یه همدم همسر خوب، من واقعا آدم احساسی عشق بازی ام،
    احساسم این روزا میگه تو همه چی رو باختی، پس بی خیال این زندگی، واقعا خسته م، خسته.
    تو رو خدا راهی جلو پام بزارید
    گرچه قدرت اراده و تصمیم گیری ندارم، حتی توان اجرایی امور ساده زندگیمو ندارم چه برسه به یه تغییر، اما میخوام شانس م رو امتحان کنم

    • در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      021-22354282

      021-88422495

      021-88472864

      021-22689558