سلام من پسرم
من مدت 2سال و از زمان اول دانشگاه وارد رابطه شدم و این رابطه به قصد ازدواجه. از اوایل رابطه به دلیل این که تازه وارد عرصه جدیدی از زندگیم شدم و خوب برای خودم و دیگران چهارچوب نذاشته بودم و همچنین مشکل عدم قاطعیتم با دیگران . در رابطه دچار مشکلاتی شدم. و این مشکلات و بحث در دو سال این رابطه همراه من و طرفم بود . و کل رابطه داشت با بحث این که ایا من خیانت کار هستم با نیسم میگذشت.و هرماه به مدت دو سال ما با هم دعوا داشتیم و هر دفعه مدت این دعوا ها طو لانی تر میشد به صورتی که اولین دعوا ها یک روزه و آخرین دعوا دقیقا ۲۵روز طول کشید . و تمام این دعوا ها برای من مشکلات ذهنی وسواس فکری و افسردگی به وجود اورد.(این یک موضوع)
موضوع بعد من و طرفم هیچ وقت رابطه جنسی نداشتیم نه باهم و نه در کل دوران زندگی و برای هردومون این رابطه اولین رابطه زندگیمونه
از لحاظ فعالیت جنسی بنده خود ارضایی میکردم و در تصورات همیشه خودم و طرفمو باهم در نظر میگرفتم (این موضوع دوم)
موضوع بعدی این که من و طرفم در کلام بعضی اوقات با هم شوخی هایی داشتیم که مثلا من دختر میشدم و اون پسر یعنی جای جنسیت هامون تغییر میکرد و این موضوع بعد از مدتی وارد فعالیت جنسی من شد یعنی در تصوراتم خودمو دختر میدیدم و اونو پسر و فکر جنسی میکردم …(این موضوع سوم )
مساله بعدی این که در این دوران دعواها این اواخر فعالیت های جنسی من بیشتر شد (خود ارضایی با فکر طرفم ) و البته جایی خوندم این یکی از عوامل افسردگیه یعنی هر چه دعوا هامون طولانی تر میشد تعدادش بالا میرفت و موقع صلح هم همون تعداد میموند
موضوع اصلی این که در دعوای اخر که خیلی دعوای جدی ای بود او به طور جد با من تموم کرد ولی خدارو شکر بع از چند روز برای همیشه همه چی خوب شد منتها بعد از تموم کردن در یکی از روز ها
صبح از خواب بیدار شده بودم و داشتم فکر جنسی میکردم منتها این دفعه این فکر جنسی به این صورت بود که خودم جنسیتم دختر بوده و با مذکری که نه صورت داشت نه قیافه داشت نه اصلا شخصی بود رابطه برقرار کردم و میخواستم طرفم را تصور کنم انگار ذهنم به خاطر این که اون با من تموم کرد اجازه نمداد و به جاش این تصویرو ایجاد میکرد
ایا من خیانت کردم ؟😑😑
چون خودم پسرم
و اون تو اون تصور خودم دختر بودم با شخص خیالی پسر
یعنی علنا من هرگز هیچ وقت دختریو غیر از طرفم تو ذهنم راه ندادم به هیچ گونه و تو هیچ تصوری و اجازه ندادم هیچ کسی جز طرفم تو ذهنم باشه و الان این موضوع و تو دل خودم نگه داشتم و داره از درون منو میخوره و حتی تو رابطه الانمون که خدارو شکر همه مسائلو سو تفاهما تموم شده و خوب شده داره رو رفتار من اثر میکنه چون احساس کناه میکنمو نمدونم این خیانته یا نه
نمایش نظرها (1)
سلام به شما دوست عزیز
احساساتی که هردوی شما بهم دارید قابل احترام هست اما دقت کنید که در این مسیر اگر شماها بخواهید به امید آینده و تغییرات آن و ازدواج پیش بروید ممکن است که با مشکلات زیادی روبرو شوید چون اینده قابل پیش بینی نیست پس بهتر است برای ازدواج زمانی تصمیم گیری کنید که شرایط ازدواج و رسمی کردن رابطه را در همان زمان دارید .
در مورد دیگر اینکه باید دانست اینکه شماها جاهای جنستی خود را باهم عوض می کنید برای هریک از شما چه کارکردی دارد چون این موضوع هم برای شما و هم این خانم می تواند با معناهای خاصی باشد در مورد این خانم ما اطلاعی نداریم اما بهتر است که حتما در مشاوره پیش از ازدواج به این موضوع و گرایشات جنسی که هردویتان دراید پرداخته شود .
اما در مرود موضوع خیانت خیانت زمانی رخ می دهد که شما در یک رابطه رسمی قرار داشته باشید و از قبل نیز بدانید که در ذهن فرد مقابل شما خیانت چه معنایی دارد در یک رابطه دوستی چون هنوز تعهد رسمی شکل نگرفته است هرگونه رابطه خارج از رابطه دو نفر بی تعهدی محسوب می شود در کنار اینکه این خیالپردازی شما نه خیانت می باشد و نه بی تعهدی بلکه نشان از افکار جنسی نامتعارفی دارد که نیاز است حتما به کمک درمانگر دلایل آن مشخص شود چون هم می تواند شرایط روحی خود شما را تحت تاثیر قرار بدهد و هم اینکه در آینده در زندگی و روابط مشترک شما را با مشکل مواجهه کند.
پس بهتر است در اولین گام برای بررسی گرایشات جنسی و فانتزی های جنسی که دارید که البته با توجه به اینکه میزانی از آن را با این خانم تجربه می کنید دیگر فانتزی محسوب نمی شود چون دارد به عمل تبدیل می شود بررسی شود تا بتوان در این مورد به شما کمک کرد که با شناخت بهتر خودتان و نیازها و احساساتی که دارید در مسیر رشدی خود اقدام کنید .
برای تصمیم گیری در مورد ازدواج نیز بهتر است در همین دوران شناخت برای مشاوره پیش از ازدواج اقدام کنید چون این درگیری ها و مشکلاتی که تجربه می کنید می تواند حتی بعد زا ازدواج نیز اگر بررسی و رفع نشود ادامه داشته باشد .