سلام من دوسال پیش از طرف یکی از همکلاسی هام درخواست دوستی و ازدواج داشتم که به علت نبود موقعیت ازدواج صورت نگرفت و باعث رابطه اشنایی به صورت مجازی شد ما طی دوسال با هم به صورت مجازی صحبت میکردیم از همه مسائل هم اگاه بودیم تا این که این هم کلاسی با یکی از هم کلاسی های دیگه بیرون رفته بودن که به گفته خودشون مجبور شده بودن و تو رو در بایسی گیر کردن که این باعث شد بذر شک و دو دلی در قلب من کاشته بشه از طرفی هر خاستگاری که برا من میومد من به علت دوست داشتن ایشون رد میکردم و ایشون ناراحت میشدن که خاستگار میومد برای همین دلیل من به علت عدم ناراحتی ایشون مورد های خاستگاری رو اعلام نمیکردم و مخفی نگه میداشتم و میگفتم اتفاقی نیوفتاده تا این که ایشون درخواست ازدواج استاد بنده رو به من میفهمن و میگن که تو دروغ گفتی و … و قصد جدایی میککنننو من هر کاری کردم که ایشون دلیل من مبنی بر مخفی کاری رو بفهمن قبول نکردن و اکنون با همان هم کلاسی ازدواج کردن حالا من احساس بد بختی وپوچی و افسردگی دارم نمیدونم چکار کنم چجوری این فرد رو فراموش کنم چجوری حس خانتی که به من شده و عمر تلف شدمو جبران کنم درخواست کمک دارم امیدوارم کمکم کنید