سلام من ۱۹ سالمه پشت کنکوریم اما هر دوسال قبلیو وامسالو نخوندم ۶ ماه دیگه کنکور دارم همه بهم میگن باید بخونم خودم هم متوجه هستم اما واقعااااا نمیتونم بخونم نکه همیشه اینجور بوده باشم قبلاسال اول دوم دبیرستان ادم درس خونی و با اراده ای بودم همیشه هم شاگرد اول بودم وهوشم خوبه من شدیدا ادم کمال طلبی هستم ینی یا صد یا صفر و فک میکنم وقتی استرسی میشم مثلا شمارش معکوس ک برا خودم بکنم بجای سریع شدن کند میشم و عملا هیچ کاری نمیکنم از سال سوم که بیمار شدم مشکل گوارشی داشتم و قرصایی ک دکترم واسم داد یه جورایی ارامش بخشو خواب آورو و واسه اعصاب بود سال سوم که نهایی بود و باید میخوندم من یه ادم فوق العاده تنبلی شدم و بی تفاوت به درس شدم البته یه مدت کوتاه با یه پسری ارتباط داشتم اما تموم شد تابستان و اوایل سال چهارم حال روحی خوبی نداشتم که چندان به این موضوع بی ربط نیس نکه عاشق شده باشم اصلااااا اما یه موضوعاتی در همین بین پیش اومدو چون از اول نخونده بودم کلا گذاشتم واسه سال بعدش .خلاصه از سال سوم فک میکنم مثل قبلم نشدم از هر لحاظ نکه همیشه غمگینو افسرده باشم اما حال روحیم شدیییداا متغییر هست و ثابت نیس بیشتر وقتا بی تفاوت میشم چیزهایی ک قبلا برام ارزش داشت الان خیلی کم اهمییت شده نکه نخوامشون ن باشن خوبه نباشنم خیلی مهم نیس و پیگیر نیستم انگیزه برا زندگی ندارم نکه به خودکشی فک کنم اصلا بهش فکرم نمیکنم ولی برام مرگو زندیگم زیاد فرقی نداره اها یه چیز دیگه همش تو رویا زندگی میکنم در حال حاضر به معنای واقعی کلمه از خودم بیزارم و تحمل خودم برای خودم دشواره هر تصمیمی ک میگیرم راجب درسم نمی تونم عملی کنم یک ادم بی اراده سست شدم که حتی خودم به خودم اعتماد ندارم اصلاااااا چ برسه به بقیه این کلمه که نمیتونم بخونم تویه وجوده من ثبت شده هروقت وقت میگم میخونم یکی از درونم میگه اینم مثه دفه قبل تازه اگه هم بخونی نهایتا یه هفته اما تو رویام که باخودم فک میکنم که میتونم بخونم لطفا راهنمایی کنید خیلی ممنون