1
دلسردی از زوج درمانی
ممنون از پیشنهادتون. اما یک ساله که جلسات زوج درمانی رو میریم ولی در نهایت به اندازه انرژی که گذاشتم رضایتی از نتیجه ندارم. فکر میکردم بعد از یه مدت زمان مشخص میشینیم و رضایتمونو ارزیابی میکنیم یا با هم میمونیم یا نه
ولی بعد از بکسال بازم باید ادامه داد! این دیگه خارج از توان منه
به نظرتون افسرده شدم؟ برم دنبال درمان خودم؟
با سلام خدمت شما دوست عزیز
همانطورکه قبلا اشاره شد، تصمیم گیری در این زمینه با توجه به اهمیت آن، بهتر است در شرایط روحی- روانی بهتری صورت گیرد.
چرا که در این زمان به دلیل غلبه افکار و احساسات منفی، واقعیت تا حد زیادی تحریف شده است.
در اینکه شما در حال تجربه درد و رنج زیادی هستید شکی نیست و احتمالا از این قبیل افکار مدام در ذهنتان در حال رفت و آمد هستند:
– این چه زندگی هست که من دارم… اینهمه زوج درمانی آخرش که چی…. مثلا چه تغییری کرد… تا کی باید انرژی و زمان بذارم… زندگیم تموم شد…. پیر شدیم هنوزم اندر خم یک کوچه ایم… اومدیم و من بازم تلاش کردم بازم هیچی به هیچی…. اصلا این ازدواج از اولشم اشباه بود…. اشتباهتر از اون ادامه دادن من بود… و….
احتمالا از این قبیل افکار در حوزه همین موضوعی که مطرح کردید در ذهن شما زیادند.
دوست عزیز، باید بدانیم که کار ذهن ما اصولا تولید فکر است.
ذهن ما از صبح تا شب مانند ماشین تولید فکر عمل می کند و میبینید که کار خودش را هم خیلی خوب انجام می دهد!
حالا سوال اصلی این است که آیا ما می توانیم این ماشین را خاموش کنیم؟
اگر نمی توانیم، آیا باید اجازه بدهیم او کنترل ما را در دست بگیرد یا اینکه ما انتخاب کنیم کجا به او بها دهیم و کجا کاری به کارش نداشته باشیم و بگذاریم کار خودش را بکند و ما هم کار خودمان را انجام دهیم و به جای سر تسلیم فروآوردن، علی رغم وجود این افکار، به مسیر خودمان ادامه دهیم؟
واقعیت این است که خیلی خوب می شد اگر می توانستیم در مواقعی آن را خاموش کنیم (ذهنمان را ساکت کنیم) تا بگذارد به کارمان برسیم و مثلا در مسیر زوج درمانی مدام با تولید این قبیل افکار ما را از ادامه راه ناامید نکند! یا با همین جملات مانع ما در اقدام برای درمان فردی نشود!
اما نمی شود و او (ذهن ما) کار خودش را انجام می دهد.
در ادامه به تمرین ساده ای اشاره می شود که باعث می شود ما به افکارمان آگاهی یابیم و خودمان را از آن جدا ببینیم:
– صفحه سفیدی را تصور کنید مانند پرده سینما.
– افکار یا تصاویری که به ذهنتا می آید را روی آن تصور کنید که مانند فیلمی از سمت راست صفحه وارد و از سمت چپ آن خارج می شوند.
– می توانید رنگ جملات را در هر اسلاید متفاوت ببینید مثلا سبز، قرمز، آبی و…
– این کار را دو یا سه بار در روز و هربار به مدت سه تا پنج دقیقه انجام دهید.
– اگر موقعی انجام شود که هجوم افکار زیاد است (وقتی حالتان بد است) بهتر است.