دودلی در مطرح کردن علاقه
من اخیرا در یک محیط خیریه دختر خانمی رو دیدم و از طرز رفتار ایشون خوشم اومد. و فکر میکنن همین که ایشون رو یک محیط خیریه دیدم حس بهتری رو به من القا کرد. و اینکه حدس میزنم خانواده این دختر وضع مالی پایینی دارند ولی خانواده من وضع مالی خوبی دارند که فکر میکنم ممکنه در اینده برامون مشکل ایجاد کنه. حالا مشکلی که دارم اینه که همون طوری که گفتم شناخت کافی از ایشون ندارم و مدام در حال حدس و گمان هستم. و نگرانم که اگر علاقه ام رو به ایشون ابراز کنم و بعد متوجه بشم حدس هایم درست بوده و اختلافات زیادی داریم و پشیمون بشم و پشیمونی من منجر به سرخوردگی و بهم خوردن ارامش ان دختر خانم شود. پس دودلم که برم ابراز علاقه بکنم و سپس ایشون رو کامل بشناسم یا اول بشناسم بعد ابراز علاقه بکنم که البته برای این دومی راهکاری ندارم. نهایتا حس میکنم که با همین اطلاعات ناقصم با طرف ۱۰۰ درصد اوکی نیستم. نمیدونم برای افزایش اطلاعاتم برم جلو یا نه. با خودم میگم اگر الان کاملا اوکی نیستی جلو نرو و با احساسات دختر بازی نکن.
با سلام خدمت شما دوست عزیز
در اول نیاز است که شما قبل از بیان احساسات خود که امکان وابستگی برای طرف مقابلتان را دارد سعی کنید که به شناخت بیشتری نسبت به ایشان برسید و بعد در صورتی که با ششناخت هم مایل به ادامه رابطه با ایشان بودید احساسات خود را بیان کنید .
استفاده از حدس و گمان در این مسیر کمک کننده نمی باشد و می تواند شما را از شناخت واقعی دور کند .
۱٫ هریک از شما چند سال دارید؟
۲٫ برای شما وضع مالی ایشان چه میزان اهمیت دارد؟
۳٫ معیارهای شماب رای انتخاب ایشان چیست؟
۴٫ امکان شناخت و تماس بیشتر با ایشان وجود دارد؟
لطف کتید پاسخ مشاوره من را هم بدهید.
ممنون
از راهنمایی تون خیلی ممنونم.
۱.در رابطه با شرایط سنی.
کمی اختلاف سنی زیاد است من ۳۳ و دختر خانم فکر میکنم ۲۴ ساله هستند. البته من تیپ شخصیتی من طوری هست که فکر میکنم نیاز هست اختلاف سنی بیشتری با همسرم داشته باشم نسبت به دیگران و اینکه حس میکنم با توجه به مشغول به کار بودن دختر خانم نسبت به همسالان خودشان درک بیشتری دارند. و من در رفتار ایشون نکته ای که به نظرم عجیب و نا پخته بیاید ندیدم. میدونم این اختلاف احتمال شکست رابطه را بالا میبره و خودم خیلی حساسم که اگر فاصله سنی زیاد بود حتما از لحاظ شخصیتی پخته تر از همسالانشون باشن.
۲. در رابطه با وضع مالی.
واقعیتش اینه که شرایط مالی خوب اصلا برای من ارزش محسوب نمیشه فقط حس میکنم شرایط های مالی متفاوت رو فرهنگ خانواده ها تاثیر گذاره و از اینکه اخلاقیات خانوادگیشون کاملا با ما متفاوت باشه میترسم. و حس میکنم با توجه به اینکه ما خودمون ساکن منطقه متوسط شهر هستیم احتمال اینکه با یک خانواده در پایین شهر و همچنین بالای شهر تفاوت فاحش فرهنگی داشته باشیم کم نیست و این محل نگرانی من هست. خلاصه ترس اینکه با یک خانواده درب و داغون مواجه بشوم.
۳. در رابطه با معیار ها.
من ادمی هستم که به مسائل اخلاقی خیلی اهمیت میدهم و مشاهده ایشون در حال کمک دلسوزانه به قشر ضعیف جامعه خیال منو در رابطه با مسائل اخلاقی راحت کرده و این توامان شده با اینکه رفتار و سیمای ایشون هم به دل من نشسته. البته از لحاظ فیزیکی اختلاف داریم ایشون خیلی ظریف هستند و من خیلی درشت که یکی از مسائل نگران کننده برای من هست و اگر بخواهیم خیلی شفاف بگویم از لحاظ جنسی جذب ایشان و مخصوصا بدن ظریف ایشان نمیشوم ولی سیمای متوسط رو به بالا دارند. استدلال خودم برای کم اهمیت دادن به این مشکل هم این بوده که نباید اسیر زیبایی های جنسی شوم و انتخاب اشتباه کنم و بیشتر باید به همون معیار های اخلاقیم اهمیت بدهم و همین که ظاهر ایشون در کل برایم قابل قبول است و بدم نمیاید کافی است.
۴. در مورد امکان تماس بیشتر .
چون این دختر خانم مذهبی می باشند سعی میکنند حجب و حیا رو رعایت کنند و تقریبا به جز دو سه دیالوگ غیر شخصی و کاری امکان ارتباط نیست مگر اینکه متوجه علاقه من بشوند و برای اشنایی قبل ازدواج اگر قبول کنند قبل خواستگاری با هم صحبت کنیم. به نظر میرسه راه خاصی دیگه ای وجود نداره. مدت زمان تقریبا ۱ ماهه از اشنایی من با ایشون میگذره و من هفته ۱ بار تیشون تعامل داشتم و این تعامل تا ۱ ماه دیگه میتونه ادامه داشته باشه. به نظرم میرسه تا میشه ابراز علاقه رو به تعویق بیاندازم تا هرچند کم ولی شانس شناخت بیشتر رو بالاتر ببرم.
با تشکر فراوان از شما.
بی صبرانه منتظر راهنمایی هاتون میباشم.
سلام
من ٢٠ سالم هست
من يك سال و نيم هست كه با يه پسر دوستم رابطمونم واقعا خوبه
من طي اين ١.٥ سه بار اشتباه كردم كه اون هر سري اين استباهات رو ميزنه تو سرم
اين اواخر يه دعوا خيلي كوچيك ميكنيم كه من بهش گفتم چرا با خوانوادت رفتي بيرون اونم عصبي ميشه و دعوامون ميشه بعد يهو ميگه جم و جور كن از زندگيم برو منم كلي خواهش و التماس كردم كه نرو و اينا بعد كلي خواهش موند
تصميم گرفتيم همديگرو ببينيم وقتي دييديم همه چي خوب بود
ولي وقتي من از گوشيشو خواستم بهم نداد
هر چيم اصرار كردم نداد و عصبي شد كه تو به من اعتماد نداري
ميخواستم ببينم اين دليلي ميشه واسه خيانت ؟چيكار بايد بكنم من؟
با سلام خدمت شما دوست عزیز
دقت کنید که اینکه ایشان گوشیشان را به شما نداده اند دلیلی بر خیانت ایشان نمی باشد و بهتر است سعی کنید رد اول هدفتان از این ارتباط را مشخص کنید تا بتوانید رفتارها و توقعات خود را مورد بررسی دقیق تر قرار بدهید.
. هدف هریک از شما از این ارتباط چیست؟
۲٫ این آقا چند سال دارند؟
۳٫ رابطه شما در دنیای مجازی می باشد یا واقعی ؟
۴٫ دلیل شما برای اینکه ایشان نباید با خانوادیشان بیرون بروند چیست؟
۵٫ معیارهای شما برای انتخاب این آقا چه ویژگی هایی می باشد؟
هدف جفتمون پيشرفت فردي با استفاده از رابطه ايي كه داريم و در نهايت ازدواج
٢-٢١ سال
٣-واقعي
٤-يه بحث كلي بود نه خانوادش من از دستش ناراحت بودم به بيرون رفتنش گير دادم
٥-مهربون بودنش و اينكه اذم پر تلاشيه خانواده خوبي هم داره
۱-هدف نهايي ازدواج
٢-٢١
٣-واقعي
٤-اون روز از دستش ناراحت بودم بع بيرون رفتنش گير دادم
٥-مهرباني ،خانواده خوب، پر تلاش
لطف کنید پاسخ مشاوره من را هم بدهید.
ممنون