4
دوستی دختر وپسر
سلام من ۱۸ سالمه و با یه اقایی توی شبکهمجازی البته ایشون دوست خانوادگیدوستمهستن تقریبا اشنا قرار شد همو ببینیم ولی فقط گفت که سه شنبه ونکفت چه ساعتی و کجا من صبر کردم ولی دیدم حرفی نمی زنند خودم پی ام دادم و ما رفتیم بیرون همه چیز خوب بود و تو کافهنشستیمحرف زدیمو به شرط بندی سر شامکردیم که من باختم و منو رسوند خونمون ولی اخرش بهم گفت بیشتر همو قراره ببینیمولی بعد از اون شب هیچ پیامی به من نداد فقط توی چک کردن اینستا استوری نفر اولخ توی ۱۰ دقیقه نگاه میکنه ولی هیچینمیگه . به نظرتون باید من پیام بدمیا نه بیخیتل شم؟
سلام خسته نباشین من با یه دختری اشنا شدم که خیلی خیلی دوسش دارم اونم همینطور اما یه مشکل وجود داره که دختر که من میخوام با هاش ازدواج کنم یه بار قبل از من نامزد کده و مشکل خوردن هم اینکه پدر من خانواده ی اینا رو میشناسه و مطلع هست که چرا کهخبر داره و پدر خودم مافقه اما مادرم مخالفه که نبایذ با این ازدواج کنی واین کخ من ئخیلی دوسش دارم حاضر نیستم به هیچ وجه از دستش بدم اما دختر که مندوسش دارم میگه من دوست ندارم وارد خانواده ی بشم که مادرت با مخالفه و نمیتونم ازدواج کنم اونم منو دوست داره من میگم که تو میخوای با من ازدواج کنی نه با مادرم این مشکل نیست ومیگه که مادرت مخالفه من نمیتونم چون اون به شماره مادرم زنگ زد کهخ بگه من نمیتونم ادامه بدم که شما راضی نیستی مادر من شروع میمنه به فهش دادن اینطور حرف های مزخرف که به دختره میزنه و ناراحتش میکنه چون ئمن دوسش دارم الان نزدیک به چهار ماه بهم زنگ نزدیم اما من همیشه میبینمش از دور چون دوسش دارم از شما کمک میخوام که کمکم کنین یا به مادرم صحبت کنین من دوسش دارم خیلی خیلی
با سلام خدمت شمادوست عزیز
اینکه ایشون قبلا نامزد داشتن هیچ مانعی برای ازدواج شما با ایشون نمی شود. اما بهتر است به کمک پدر و خودتان با مادرتان صحبت کنید دلایل منطقی و بعد عاطفی برایشان بیاورید که این دختر را انتخاب کرده اید . و از مادرتان نیز بخواهید دلایل خودشان را برای شما ذکر کنند. زمانی که شما به مادرتان احترام بگذارید و با آرمش به حرفهایشان گوش دهید و به ایشان بگوید که نظرشان برایتان مهم است و دوست دارید با رضایت ایشان ازدواج کنید احتمالا برخورد ایشان نیز بهتر خواهد بود . از دعوا حتی به صورت لفظی در این مورد خوداری کنید چون ایشان بجای شما از آن خانم مورد نظر شما دلخور خواهند شد .
شاد باشید
سلام
من ۷ سال پیش به یه دختری دل بستم و خیلی هم عاشقش بودم ولی بهش چیزی نگفتم به امید روزی که باهاش ازدواج میکنم الان ۷ سال هست که میگذره من ذهنم خیلی شلوغه همش به فکر اونه و جدیدا فهمیدم همکلاسی دوره ی دبیرستانم باهاش رفیق شده من تمرکز رو تو درسهام و کارهام به کلی از دست دادم این منو عذاب میده حتی الان نمیدونم به اندازه اون قبلنا میخوامش یا نه … ولی تو این ۷ سال حتی به هیچ دختری نگاه هم نکردم
با سلام خدمت شما دوست عزیز
گاهی فرد در دوره نوجوانی گرایشی به یک فرد خاص دارد که در آن سن کاملا قابل درک می باشد اما اگر دو بعد از دوره نوجوانی نیز هنوز این احساسات وجود داشته باشد ممکن است به این دلیل باشد که فرد با خیالپردازی زیاد این فرد را ذهن خود بزرگ کرده است و یا اینکه این احساس مدیریت شده است تا به سن خاص و مناسب برسد اما با توجه به اینکه شما بیان کردید حتی نمی دانید که ایشان را دوست دارید به اندازه قبل یا خیر ممکن است به دلایل دیگری این احساس را در زمان فعلی تجربه می کنید. بهتر است اول احساسات خود را بشناسید و نه تنها به این دلیل که یکی از دوستانتان با ایشان وارد رابطه شده است این نوع احساس را دارید بهتر است حس اصلی خودتان را هم به این فرد شناسایی کنید و هم اینکه با شنیدن این موضوع که با یکی از دوستانتان رابطه دارند که احساسی را تجربه کرده اید؟ این موارد می تواند در شناخت بیشتر به شما کمک کند. در صورتی که این موضوع بر روند اصلی زندگی شما و کارکردهایتان تاثیر زیادی گذاشته است بهتر است برای بررسی دقیق به صورت حضوری به روانشناس مراجعه کنید .
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
شاد باشید