سلام خسته نباشید؛ من یه دختر۲۴سالم که یک سالی هست با یه اقاپسر ۲۹ ساله دوستم , و البته این دوستی به پیشنهاد یکی از اشناهای مشترک بود که برای اشنایی قبل ازدواج شروعش کردبم؛ البته چون من فعلا شرایط ازدواج رو ندارم به ایشونم گفتم و قبول کرند تا وقتی که شرایط درست شه همدیگرو بشناسیم؛ همه چی تو این یک سال عالی بوده ؛ رفتارش , حرکاتش ؛ طرز برخوردش باهام همین چیزا باعث شده که حس دوس داشتن و البته دلبستگی دارم بهش؛ تا اینک یک ماه پیش گفت تعهد کورکورانه به رابطه نداشته باش تگه موقعیت بهتری برات پیش اومد که ازدواج کنی قبول کن؛ که بعدش فهمیدم بعد از یه بحث خونوادگی این حرفارو بهم زده (البته خودش نگفت از دوستش شنیدم) من در جریان زندگیش هستم و میبینم مشکلاتی داره و البته یک سالی هست که کسب و کار خودشو شروع کرده و کمی طول میکشه تا پا بگیره ؛ الان چند وقته با خودم درگیرم که ینی تهش چی میشه؛ نمیخوام این افکار باعث شه رفتارم تغییر کنه و همه چی خراب شه ولی دوس دارم یه اطمینانی هم برام حاصل شه ؛ واقعا مستاصلم ، نمیدونم چیکار باید کنم و نمیخوام که از دستش بدم ؛ ممنون از پاسخگوییتون