دوستی
سلام ممنون میشم که راهنماییم کنید.
من ۲۵ سالمه و یکساله که از طریق اینستاگرام با یه فردی اشنا شدم ایشون برادرشوهر دوستم هستن البته من با این دوستم صمیمی نیستم اصلا فقط درحد دوستی اینستاگرامیه. این اقا ۳۰ سالشونه و بعد دوماه حرف تو دایرکت شمارشونو بهم دادن که حرف بزنیم. منم چون کسی تو زندگیم نبود قبول کردم. ( من قبل این اقا هفت ماه با پسری به قصد ازدواج دوست بودم ولی اونقدر بهم مشکوک بودن و بی اعتماد و برای هرکاری باید اول اجازه میدادن وگرنه عصبانی میشدن و پوشش من، دوستای من، بیرون رفتن، مهمونی رفتن، کلا با اینستاگرام مخالف بودن و هفت ماه کلا تو محدودیت بودم از همه نظر تا اینکه بعد هفت ماه فهمیدم ایشون هم زمان که با من درارتباطه با دختری دوسته و سه ساله باهمن و باهم رابطه جنسی دارن و باعث شد فوری با ایشون کات کنم ولی ضربه بدی یهم وارد شد و حس سرخوردگی شدید داشتم)
اشتباهی که کردم این بود که قضیه این رابطه رو براش تعریف کردم و گفتم که افسردم اونم میگفت باید با من صمیمی بشی تا یادت بره. بعد چهار ماه حرف زدن همو دیدیم و اون تو همون دیدار اول بهم گفت که نیاز جنسی داره و این موضوع افسردش کرده. اون شب وقتی رسیدیم خونه ساعت ۸ یود اون تا ۱۲ شب خبری ازش نشد و ۱۲بهم زنگ زد و یکم حرف زدیم. و سه روز بعدش دوباره قرار گذاشتیم و اون اصرار داشت که منو ببوسه یا بغلم کنه. ولی چون فضای عمومی بودیم نمیشد. نمیدونم چرا حس خوبی ازش نمیگرفتم و فقط حس میکردم دنبال رابطه س. چون تو حرفاش میگفت اصلا حالا حالاها قصد ازدواج نداره و بچه س. و حتی چندبار بهم تاکید کرد که اگه زن داداشش بفهمه من و اون دوستیم خیلی بد میشه. و تاکید میکرد که دوستم هیچ وقت نباید بفهمه. یا وقتی خونه بود مادرش میومد میگقت از مسائل کاری میگم که مامانم نفهمه با دختر حرف میزنم چون مامانم اصرار داره ازدواج کنم ولی من نمیخوام دم به تله بدم و تا ده سال نمیخوام ازدواج کنم. و شبا راس ساعت ۱۲ میگفت خواب دارم درصورتی که من میدیدم تا یک بیداره. من بدون اینکه حتی بهش بگم از رفتارش خوشم نمیاد باهاش قطع رابطه کردم و اونم فقط یکبار زنگ زد دید جواب نمیدم دیگه نه پیامی نه زنگی. چندماه هیچ ارتباطی نداشتیم ولی تو اینستا تو فالوور هم هستیم. الان یک هقته دوباره دایرکت داده و میگه دلش برام تنگ شده و و من باخودم گفتم شاید عوض شده باشه ولی مجدد همین حرفا که نمیخواد هیچکی بفهمه و نیاز جنسی داره و اصلا قصد ازدواج نداره حالا حالاها و مسخرم میکنه میگه چرا شما دخترا فقط به ازدواج فکر میکنین بهم گفته اگه دنبال ازدواج نبودی به اون پسر داغون پا نمیدادی که تهش این بشه، و گفته که دلش میخواد تا تو یه شهریم خاطره خوبی بسازیم تا ببینیم بعدا چی میشه، بنظرتون میشه بهش اعتماد کرد؟ من خیلی بی اعتماد شدم و احساس میکنم اصلا روراست نیست.
سلام به شما دوست عزیز
احساسات شما قابل احترام می باشد اما عزیزم دقت کن که اگر بخواهی با نادیده گرفتن رفتارها و درخواست های فرد مقابل پیش بروی به این امید که در آینده این فرد تغییر کند و ازدواج کنی تنها خودت را در معرض آسیب قرار می دهی پس بهتر است دقت کنی که کیس اول شما افکار پارانوئید داشته است و ادامه رابطه با ایشان حتی اگر خیانت نیز نیم کردند آسیب های زیادی برای شما به همراه داشت همانطور که خودتان بیان کردید باید دائم به ایشان توضیح می دادید و برای داشتن ایشان از خود واقعیتان دور می شوید .
در مورد این آقا نیز عزیم دقت کن ایشان بیان می کند که هدفی مبنی بر ازدواج ندارند و اینکه بیان می کنند ببینند بعد چه می شود بیشتر به نظر می رسد برای راضی کردن شما باشد اما در این حالت فردی که در اولین دیدار صحبت های جنسی را بیان می کند اولویت خود را در این رابطه به شما بیان کرده است و اگر شما آن را نادیده بگیرید تغییری در این مسیر نمی دهد چون هدف ایشان پاسخ به نیازهای جنسیشان می باشد .
عزیزم بهتر است سعی کنی که به این موضوع توجه کنی که فردی که هدف مشخصی داشته باشد برای آن برنامه دارد و نیازی نیست که شما مدت زمان طولانی در یک رابطه با او بمانید در کنار اینکه فردی که هدف ازدواج دارد می تواند نیازهای جنسی خود را مدیریت کند و آسیب های این رابطه برای شما را در نظر می گیرد .
شما به میزان لازم نسبت به ایشان شناخت دارید و می توانید در مورد این رابطه تصمیم گیری کنید.
با سلام خدمت شما دوست عزیز
احساس ناراحتی و عدم اعتماد شما کاملا قابل درک است.
موضوع این است که اساسا هر کسی به دنبال خواسته ها و نیارهای خودش است و در همین جهت هم رفتار می کند.
بنابراین اگر ایشان به دنبال رابطه جنسی باشند تعجبی ندارد که برای آن اصرار داشته باشند و حتی برای این که نظر مساعد شما را جلب کنند این گونه مطرح کنند که ببینند در آینده چه پیش می آید.
اما همان طور که ایشان و هر انسان دیگری برای تحقق خواسته ها و نیازهای اساسی و همچنین اهداف و ارزش های خودش در زندگی پیش می رود و بر اساس افکار و طرز فکر و باورهای خودش عمل می کند، شما هم مسئول خودتان در برابر زندگی دلخواهتان و تحقق خواسته ها و نیازها و یا ارزش های خودتان در زندگی هستید و فقط زمانی خوشحال و خشنود و رضایت مند خواهید بود که طبق اصول خودتان زندگی، رفتار و انتخاب و تصمیم گیری داشته باشید.
نکته مهم دیکر این است که افراد هرگز از طریق فضای مجازی قابل شناخت نیستند و حتما باید شناخت به صورت حضوری و واقعی صورت گیرد.
نکته دیگری که مهم است به آن توجه داشته باشید این است که شما هدفتان از رابطه ازدواج است و این خیلی هم خوب است و هیچ ایرادی ندارد همان طور که هدف ایشان هم برای خودش ارزشمند است و به هر دلیلی قصد ازدواج ندارند و اتفاقا خوب است که از همین ابتدا این موضوع را با شما مطرح کرده اند چرا که مهم است که افراد از همان ابتدای رابطه چشم اندازشان و قصد و نیتشان را از رابطه مشخص کنند تا بدانند اصلا در این زمینه با یکدیگر هم مسیر هستند که رابطه را ادمه دهند و در غیر این صورت از همین ابتدا مسیر شان را از یکدیگر جدا کنند.
این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد چرا که چه بسیار هستند رابطه هایی که یا از ابتدا مشخص نکرده اند به دلیل حفظ رابطه و ترس از تنهایی و یا به این دلیل که خودشان هم تکلیفشان از ابتدا با خودشان و رابطه شان مشخص نبوده است و رابطه سال ها ادامه پیدا کرده است و زمانی متوجه شده اند که واقعیت را ندیده اند یا انکار کرده اند و به دلیل سرمایه گذاری احساسی- عاطفی و روانی و همچنین زمانی بسیار زیادی که کرده اند دیگر حاضر جدا شدن نیستند و یا این کار برایشان به مراتب دشوار تر است و به دلیل وابستگی که پیدا کرده اند و یا خیلی از حد و مرزهایی که زیرپا گذاشته اند تا رابطه را به هر قیمتی نگه دارند، برای خودشان راه بازگشتی نمی بینند.
در مورد مسئله شما هم چه برای ایشان مسخره باشد چه نباشد و چه ایشان بپسندند چه نپسندند این انتخاب شما است که برای ازدواج وارد رابطه بشوید و ایشان هم از همان ابتدا نظرشان را درباره ازدواج مطرح کرده اند و اگر نخواهید این موضوع را ببینید و آن را در تصمیم گیری تان درباره ادامه رابطه لحاظ کنید، این خودتان هستید که واقعیت را نادیده گرفته و انکار کرده اید.
چرا که بسیار عجیب و دور از ذهن به نظر می رسد که فردی که چنین نظر و رویکردی برای ازدواج دارد ناگهانی نظرش برگردد و یا در بلند هرگز نمی توان تضمین کرد که رویکردشان تغییر کند و شما هم باید دقت داشته باشید که اشتباه است که بخواهید با این نیت رابطه را با ایشان ادامه دهید در انتها دچار احساس ناکامی شدیدی خواهید شد و خودتان را در معرض آسیب قرار خواهید داد.
جدای از این، توجه داشته باشید که اعتماد کردن و اعتماد سازی در رابطه اصول خودش را دارد و قرار نیست ما سریع به هر کسی اعتماد کامل کنیم آن هم در حوزه هایی که قرار است هزینه های قابل توجهی داشته باشیم مانند روابطی از این جنس بنابراین مهم است که با این اصول هم آشنایی کافی داشته باشید تا بدانید بر اساس چه معیارهایی آن هم قدم به قدم پیش بروید.
بنابراین با توجه به تمام این موارد به شما توصیه می شود تصمیمی بگیرید که در نهایت مطابق با ارزش ها و اصول و خواسته های خودتان در زندگی باشد و در این مسیر با واقعیت ها روبرو شوید تا بتوانید انتخاب مناسب خودتان را داشته باشید و با آگاهی از پیامدهای حتمی و احتمالی دست به انتخاب و تصمیم گیری بزنید و قرار است شما در بلند مدت حس رضایتمندی را تجربه کنید که این امر فقط در شرایطی محقق خواهد شد که در مسیر ارزش ها و محدوده خودتان حرکت کنید.
به شما توصیه می شود برای این که بتوانید تمام جنبه ها را در نظر بگیرید و همچنین با اصول رابطه سالم و با کیفیت آشنا شوید و با توجه به تجربه ناخشوایندی که در گذشته و در رابطه قبلی خودتان داشته اید بدانید چه چیزهایی را در طول شناخت فردی مد نظر قرار دهید به یک روانشناس و یا مشاور مراجعه حضوری و یا غیر حضوری داشته باشید ت بتوانید با توانمندی و مهارت و احساس کارآمدی و کفایت بیشتری پیش بروید و در مسیر تحقق خواسته ها و نیازهای اساسی تان اقدامات موثرتری انجام دهید.
همچنین با هر فردی که قصد ازدواج داشتید حتما قبل از تصمیم گیری نهایی جلسات مشاوره قبل ازدواج را از یک فرد متخصص در این زمینه دریافت کنید تا با شناخت و آگاهی بیشتر بتوانید بهترین و مناسب ترین تصمیم گیری انتخاب را داشته باشید.