5
ذهنم خیلی درگیره حرف میشه
مشکلی که من رو آزار میده اینه که مدام حرف خانواده شوهرم توی ذهنم می مونه و خیلی ذهنم رو درگیر میکنن.اونها به عروس به عنوان یه فرد مزاحم نگاه میکنن کسی که اومده تا آرامششون رو ازشون بگیر.مدام طعنه میزنن و هر کاری که شوهرم میکنه رو از چشم من میبینن.من سعی کردم برخوردهام رو باهاشون کم کنم ولی شوهرم خانواده اش رو مثل هر مرد دیگه ای دوست داره.میخواد باهاشون در ارتباط تنگاتنگ باشه.من چیکار کنم که یه گوشم در باشه و یه گوشم دروازه.من اینطور تربیت شدم که به همه احترام بذارم و مهربون باشم ولی در این یکسال و اندی احترامی از جانب این خانواده نمی بینم و ذهنم رو شدیدا درگیر کردم.تو رو خدا کمکم کنید
شما بايد سعي كنيد بر خودتون مسلط باشيد و با خانواده همسرتون سياست و تدبير برخورد كنيد
شما نبايد به خاطر رفتارهاي بد ديگران بر خلاف آنچه كه تربيت شده ايد رفتار كنيد احترام به خانواده همسرتون روفراموش نكنيد و در مقابل شوهرتون هيچ وقت از آنها بد گويي نكنيد.و هيچ كاري نكنيد كه آنها به نقطه ضعف شما پي ببرند
خب این از بدبختی ها انسانه که مشکلات رو با خودش حمل میکنه و باعث میشه مثل شما اینطوری هر مشکلی رو با خودش حمل کنه
با سلام،دوست عزیز من هم اول مثل شما بودم یعنی نه تنها خانواده شوهرم بلکه اگه حرفی رو مادرم یا دوستم یا همکارم بهم میزد خیلی ناراحت میشدم و تا چند روز و حتی تا چند هفته همش باهاش درگیر بودم تا اینکه به خودم قول دادم که دیگه ذهنم رو درگیر این مسائل نکنم و کم کم با تمرین این اخلاقم رو خیلی کمرنگ کردم چون احساس میکردم این منم که با این رفتارم خودمو نابود میکنم شما هم سعی کن قدر زندگی و سلامتیتو بدونی و زیاد به حرفا حساس نباشی یه گوش رو در کن یه گوش رو دروازه..
از طرفی به نظرم شما نمیتونی اخلاق و رفتار خانواده همسرتون رو عوض کنی و از طرفی اگه به شوهرتون گله کنید این رفتارتون بعد از مدتی واسش عادی میشه و دیگه براش مهم نیست پس بهتره یه مقدار رو رفتار خودتون کار کنین و نسبت به این حرف و حدیثا کمی بی تفاوت باشین البته تا جایی که شخصیت و هویت شما زیر سوال نره و حرمت شما حفظ بشه