راهنمایی در مورد ازدواج
سلام
من پسری ۲۶ ساله هستم و مهندس برق و شاغل هستم سه سال پیش با دختری از طرف یکی از دوستانم آشنا شدم و همون ابتدا ازش خوشم اومد اون گفت باید با مادم صحبت کنی و من هم صحبت کردم قرار شد باهم بیشتر آشنا بشیم اما با گذشت زمان فهمیدم بدرد هم نمیخوریم چرا که خانواده هامون از لحاظ مذهبی متفاوت بودن چرا که خانواده من بسیار مذهبی هستند و همچنین سطح فرهنگی و مالی اما با اصرار اون موندم و بعد مدتی یکسری مسائل دیگه فهمیدم همچون طلاق پدر و اعتیاد پدرش و خواهرش دینش رو زردتشت کرده و خودش هم قبل من با یکی دوست بوده و به تازگی بیماری ام اس مبتلا شده و کلا کلافه شدم حتی وقتی باهم بیرون میریم غذا نمیتونیم بخوریم چون فقط باید غذای گیاهی بخوره یا چند قدم بزنیم و حتی قیافه اش هم بهم ریخته و لاغر شده و نمیتونه راه بره اما هم دلم میسوزه و نمیتونم رهاش کنم و میگم نامردیه تو این موقعیت تنهاش بزارم وهم میترسم بعدها دچار مشکل بشم و هرچی بیشتر بگذره وابسته تر بشه از طرفی بخاطر بیمارش نباید فشار عصبی بیاد چون حالش بدتر میشه میخواستم راهنماییم کنید چیکار کنم با تشکر
دوست عزیز ازدواج با شناخت و تصمیم گیری درست میتونه زمینه آرامش شما باشه … چطور ممکنه امروز که در این انتخاب شک کردید بتونید در آینده با اون کنار بیایت و درکش کنید ؟ پس کسایی که این عیب ها و مشکلات بزرگ فرد مورد نظر را نادیده گرفته و ازدواج کرده و پس از مدتی مشکلات تا حدی پیش می رود و اختلافات تا حدی می رسد که طلاق را راه حل خود می دانند. ازدواج از سر دلسوزی به معنای نادیده گرفتن برخی مشکلات و عیب های طرف مقابل است که این عیوب می تواند موارد مختلفی همچون رفتار و گذشته خود فرد، خانواده و وضعیت اجتماعی، بیماری و مشکلاتی از این دست باشد. ما نمی گوییم که اینگونه افراد نباید ازدواج کنند اما می توانند کسی را همانند خود و از رده خود پیدا کرده و با شباهت های موجود آنان هم خوشبخت شوند. اما نکته قابل ذکر این است که اگر فردی اینگونه ازدواج یعنی ازدواج از سر دلسوزی را برای خود انتخاب می کند دیگر نباید در آینده غر زده و مشکلات طرف مقابل را به رخ او بکشد زیرا این انتخاب خود فرد بوده و با علم به این موضوع گام برداشته است. بنابراین توصیه ما این است که از اینگونه ازدواج ها به خصوص از روی احساسات پرهیز کرده و سعی کنید همواره معقولانه به موضوع بیاندیشید و سپس انتخاب کنید.
دلسوزی به دیگران و داشتن حس محبت به افراد مختلف خوب و پسندیده است اما اینکه بخواهیم با برانگیخته کردن این حس در دیگران به اهداف خود رسیده و از آنان سوء استفاده کنیم کار بسی زشت می باشد زیرا کسانی که این کار را از روی عمد انجام می دهند معلو نیست که فردا روزی این کار را در مسائل دیگر و در قبال افراد دیگر انجام دهند. بنابراین بهترین راه انتخاب با عقل و سپس مشورت در تمامی زمینه ها با فردی عاقل و مشاوری دانا می باشد.