نمایش نظرها (2)

• سلام به شما دوست عزیز
  دقت کنید که اگر شما بخواهید مسیر ذهنی و انتخاب و اختیار خودتان را به این رفتارها تمرکز برهید تاثیر زیادی بر روند زندگی شما دارد .
  اگر افرادی وجود دارند که سعی در رفتارهای نامناسب و یا آسیب زا برای خانواده شما دارند بهتر است در احترام با آنها صحبت کنید و در کنار آن می توانید از مسیر قانونی نیز استفاده کنید.
  توضیحات شما خلاصه می باشد اما میزان باور پذیری به این موراد و سبک شخصیتی افراد تاثیر زیادی دارد و نمی توان در این مورد بدون بررسی نظری داد اما دقت کنید که حفظ کانون خانواده بر عهده خودتان و خانوادیتان می باشند که می توانید با تصمیم گیری درست و شمورت با یکدیگر در این مسیر تصمیم و انتخاب بهتری داشته باشید .

• با سلام خدمت شما
  دوست عزیز اگر در زمینه سحر و جادو مشاوره می خواهید می توانید در این زمینه از متخصصین این حوزه مشورت دریافت نمایید.
  اما اگر بخواهیم از طریق علم روانشناسی به این دغدغه شما پاسخ دهیم، به نظر می رسد مسئله اصلی شما این است که چگونه می توانید بر زندگی خودتان احساس کنترل بیشتری داشته باشید.
  چرا که احساس عدم کنترل در زندگی احساس بسیار ناخوشایند و ناتوان کننده ای است و حال و روز شما در این شرایط کاملا قابل درک است، اینکه فکر کنیم دیگران امور زندگی ما را در دست گرفته اند.
  برای این منظور در ابتدا باید ببینیم چه چیزهایی در واقعیت تحت اراده و کنترل ما است و چه چیزهایی نیست.
  واقعیت این است که خیلی از رخدادها و رویدادهای زندگی که رخ می دهند تحت اراده و کنترل ما نیستند و تنها چیزی که در دست ما هست، رفتار خودمان است.
  از آنجا که هر کسی دارای نیازها و خواسته هایی هست و تنها خودش مسئول برآورده ساختن این نیازها و خواسته هایش را دارد، باید به گونه ای رفتار کند که در مسیر نیازها، خواسته ها و ارزشهایی باشد که در زندگی دارد.
  با توجه به اینکه هرکسی در واقعیت دارای انرژی و منابع محدودی است، بنابراین مهم است که تشخیص درستی بدهد و بتواند بین این دو حوزه تمایز قائل شود.
  به این ترتیب می تواند از طریق شناسایی درست حوزه تحت اراده خود، انرژی و زمان محدودش را صرف امور و رفتارهایی بکند که او را در مسیر رسیدن به آنها در زندگی هدایت می کند.
  در غیر اینصورت انرژی مان را بیهوده هدر داده ایم و صرف اموری کرده ام که از ابدا قدرت تغییر و یا کنترل آنها را نداشته ایم.
  همچنین به صورت مکرر احساس ناکامی شدیدی را تجربه خواهیم کرد که به مرور زمان و در بلند مدت باعث بروز اختلال افسردگی خواهد شد.
  چرا که احساس ناکامی زمانی شکل می گیرد که ما خواسته ای داریم اما نمی توانیم برای رسیدن به آن کاری انجام دهیم و کنترلی روی آن نداریم و بنابراین در آخر احساس ناکامی را تجربه خواهیم کرد.
  با توجه به این مطالب، تشخیص درست و همچنین تعیین خواسته ها و انتظارات واقع بینانه و شدنی هم بخش مهم دیگری از این فرایند است.
  همین ادراک و فکر کاری از دست ما ساخته نیست نشان دهنده اهمیتی این ماجرا است.
  رفتار هی کسی به جز خودمان تحت اراده و کنترل ما و در دست ما نیست.
  بنابراین بهتر است آنچه را که تحت اراده و کنترل ما نیست را رها کنیم و به آن قسمتی بپردازیم که تحت اراده و اختیار ما هست.
  و به آن بخش از افکارمان بها بدهیم که ما را به چگونگی سمت حل مساله و انجام اقدامات و رفتارهای موثر به سمت خواسته یا خواسته های واقع بینانه و شدنی مان در دنیای واقعیت که در توان ما هست هدایت می کند.
  آن بخش از افکار را هم که محتوای ناامید کننده دارند به حال خودشان رها کنیم تا فقط فضایی داشته باشند که بیایند و بروند اما اجازه ندهیم ما را از مسیر دلخواهمان منحرف کنند و مانعی برای ما باشند.
  به این ترتیب احساس کنترل بیشتری خواهیم داشت و خلق و روحیه و انگیزه کافی برای ادامه مسیر ذخیره می کنیم و کمتر احساس ناکامی را تجربه خواهیم کرد.
  برای دریافت راهنمایی های دقیقتر در این زمینه می توانید مشاوره فردی دیافت کنید.