سلام پیام من مربوط زندگی خواهرم هست چون خودش به اینترنت دسترسی نداره من پیام دادم بهتون ممنون میشم کمک کنید خواهرم 28سالشون هست همسرشون38 سالشون دوسال نامزد بود الان نزدیک به دوسال میشه عروسی کردن ویه دختر نه روزه دارن همسر ایشون همیشه خوئاهر م روکنترل میکنن سرچیزای بیخودی عصبی میشن دعوا میکنن حتی تو نامزدی هم همین طور و تو نامزدی هم بزور دوهفته یکبار میومدن خواهرم رو ببینن الان هم که عروسی کردن بزور خواهش وتمنای خواهرم میارنشون اگه مراسمی باشسه همه امون استرسمیگیریم که ایا میاره خواهر رو یانه به خواهرم گوش نمیکنن توجه نمیکنن خواهرم اگه بخوان پیزی بگن مسخره اشون میکن یا میگن زیاد حرف نز جوری شده بود که خواهرم تمایل نداشت باهاش حرف بزنه دوست صمیمی خواهر هم من هستم فقط بامن حرف میزد که همسرشون هم گیر میداد یه بار دوسه ماه بعد عروسیشون ارتباط خواهر م رو بامن محدود کردن جوری که اینترنت گوشیشون رو قطع کردن وفقط پدرومادر میتونستن پیام یازنگ بزنن بهشون الان هم کلا گوشی رو گرفتن نمیدن میگن اعتماد ندارم اگه خوستن زنگ میزنن با گوشی مادرم حرف میزنی نمیدونم تو گذشته چه مشکلی داشتن که میگن به گور میبرم باخودم اون راز رو خانواده اشون هم نمیگن مادرشون درظاهر کاری نداره ولیس در باطن بهشون میگه فلان کارروبکنید نکنید کلا دخالت میکنه نمیدونیم چیکارکنیم ممنون میشم کمک کنید چون امکان رفتن به مشاوره هم ندارن کلا به خواهرم اجازه نمیدن کاری بکنن بدون اجازه ایشون مثلا میگن خواستی وسایل اشپزخونه روجابه جا کنی باید اول ازمن اجازه بگیری مرسی واینکه من خواهرم هم واقعا چیزخاصی بهم نمیگفتیم مثلا چی ناهار گذاشتی چیکارمیکنی واینا گفته اطلاعات خونه من روچرا گزارش میدی