2
سردرگمی
دختری ۲۰ ساله هستم ، از پسری ۲۳ ساله خوشم اومده
مشکلاتی که وجود داره اینه که یک من و اون هردوتا مذهبی
هستیم بنابراین من نمیتونم این موضوع رو به ایشون بگم تا
منو اشتباه قضاوت نکنن ، دوم این که ایشون هم شهری هستن
اما شهر دیگه ای درس میخونن که ممکنه هرگز برنگردن ، من فقط یک بار ایشونو که منزل ما مهمون بودن دیدم و درحالی که
امیدی به هیچ ارتباطی باهاشون نداشتم
اخیرا به من پیشنهاد همکاری دادن چون هم رشته هستیم درصورتی که تو شهر تحصیلشون گزینه های زیاد دیگه ای وجود داره،
کوچکترین احتمالی هست ک ایشونم از من خوششون اومده باشه و الان قصدشون از همکاری شناخت بیشتر من باشه؟؟؟
کار درستی هست اگه یک روزی علاقمو ابراز کنم؟؟؟
سلام به شما
دوست عزیز دقت داشته باشید که احساسات شما قابل احترام می باشد اما بهتر است در اول از حیالپردازی و بزرگنمایی خوداری کنید چون نمی توان بر اساس شناخت از دور و بدون رابطه در مورد فردی برای آینده خود تصمیم گیری کرد .
با توجه به پیشنهاد کاری ایشان بهتر است شما اگر برایتان مقدور می باشد برای اینکه موقعیت شناخت بیشتر را به هردویتان بدهید از این موقعیت استفاده کنید اما دقت داشته باشید که شرایط کاری را با مدیریت بیشتر با شرایط عاطفی ادقام نکنید و سعی کنید که با همکار بودن با ایشان به این فرد نیز فرصت شناخت بدهید در این صورت اگر ایشان به شما احساسی داشته باشند می توانند به عنوان یک فرد بالغ در مورد آن صحبت کنند و شما نیز بر اساس شناخت و نه تنها خیالپردازی و…تصمیم گیری کنید.
با سلام خدمت شما
دوست عزیز هرگونه احتمالی وجود دارد اما اگر قرار است بر مبنای این احتمال یا احتمالات دیگر تصمیم خاصی بگیرید باید بدانید این فقط یک احتمال است بنابراین خیلی قابل اتکا نیست.
حصول اطمینان هم از این ماجرا تقریبا غیر ممکن اس مگر از خودش بپرسید.
اگر تصمیمی قرار است بگیرید بهتر است بر پایه واقعیت موجود و واقعی باشد و پیامدهای اشتباه بودن این احتمال را هم در نظر بگیرید تا بعدا دچار احساس ناکامی و ناامیدی شدید نشوید.
این نکته را هم در نظر داشته باشید که واقعا احساس دوست داشتن برای ازدواج کافی نیست.
مشکلی که در این مواقع ایجاد می شود، یعنی در ابتدا احساس علاقه مندی شدید ایجاد می شود و بعدا تلاش برای شناخت صورت می گیرد این است که معمولا این نوع شناخت کاملا تحت تاثیر احساس وعلاقه ما و پر از تحریف است و به بیان دیگر عشق و علاقه زیاد مانع شناخت درست می شود.
حالا شرایط شما که جوری است که هنوز شناختی هم از یکدیگر ندارید و امکان آن هم فراهم نیست با توجه به شریطی که عنوان کردید.
ظاهرا تنها راه آن قبول پیشنهاد همکاریتان است.
با خودتان مزایا و معاب این اقدام را مرور کنید ببینید اگر واقعا برایتان می ارزد، این کار را انجام دهید اما بدانید که ممکن است این صرفا یک پیشنهاد ساده برای همکاری باشد، شاید هم علاقه اولیه ای موجود باشد ولی در ادامه یا شما یا ایشان به هردلیلی به این نتیجه برسید که بعد از شاخت بیشتر نظرتان تغییر کرد و پیامدهای هرکدام از اینها را در نظر بگیرید.
ابراز علاقه دختر به پسر هم کاملا یک اتخاب کاملا شخصی است.
با اینکه این کار به خودی خود نکوهیده نیست و مشکلی ندارد اما در فرهنگ ما که این رفتار معمولا مورد پسند واقع نمی شود و حتی احتمال قضاوت منفی وجود دارد، به خصوص با تفکر مذهبی که احتمالا تشدید خواهد شد، البته هستند افرادی که با توجه به ویژگی های شخصیتیشان از این عمل استقبال می کنند و آن را نشانه استقلال شخصی و برخی ویژگی های مثبت دیگر می بینند اما این افراد تعدادشان کم است و حالت اول محتمل تر است.
به شخصیت خود شما هم خیلی بستگی دارد که اگر ابرز علاقه کنید خود را در این زمینه چگونه قضاوت می کنید و اگر بد قضاوت شوید چگونه با آن کنار می آیید؟
آیا در توان شما هست یا آسیب شدیدی می بینید؟
چون اگر واثع بینانه نگاه کنید هر احتمالی را باید در نظر بگیرید و بر مبنای اینکه ایشان هم پذیرا هستند و شما را دوست دارد نمی توان تصمیم گرفته ویا اقدام خاصی کرد.
بنابراین با در نظر گرفتن تمام جوانب و تحلیل سود و زیان انتخاب و تصمیم تان و با پذیرفتن هزینه ای که برایتان دارد تصمیم نهایی را اتخاذ کنید.
جهت تسهیل این فرایند و تصمیم گیری بهتر، پرسشهای زیر تا حدی شما را در حرکت به سمت و سوی مناسب خودتان هدایت خواهد کرد:
فرض کنید ده سال از این ماجرا گذشته است، اگر آن را چگونه حل کرده بودید و چه می کردید اکنون حس بهتری به خودتان دارید؟
اگر دوست صمیمی شما درباره همین موضوع از شما مشورت بخواهد، به او چه می گویید و چه توصیه ای می کنید؟