نمایش نظرها (1)

• با سلام خدمت شما دوست گرامی
  دوست عزیز احساس خشم و نارضایتی شما از شرایطی که توصیف کردید کاملا قابل درک است.
  مسلما رفتارهای مخربی مانند توهین کردن و سرزنش کردن و پرخاشگری جزو رفتارهای به شدت مخربی هستند که به رابطه آسیب جدی وارد می کنند و باعث دوری افراد از یکدیگر می شود.
  متاسفانه افراد اغلب اینگونه رفتارها را برای کنترل یکدیگر به کار می برند تا از این طریق طرف مقابل را در مسیر خواسته های خودشان هدایت کنند که نه تنها بی فایده است بلکه باعث از بین رفتن محبت و صمیمیت در بین افراد می شود.
  چرا که رابطه ای برای ما خشنود کننده و رضایت بخش است که در آن احساس ارزشمندی دریافت کنیم و به نیازها و خواسته های ما هم توجه شود نه اینکه احساس نادیده گرفتن داشته باشیم.
  بنابراین عجیب نیست با وجود چنین رفتارهایی تا این اندازه از یکدیگر خشم و کینه داشته باشید.
  اما اگر کمی به مسئله دقت کنید متوجه خواهید شد اینکه چنین حرفی را اعلام کنید هم خودش یک پرخاشگری دیگر است که در آخر نه تنها مسئله ای را حل نمی کند بلکه برعکس همه چیز را پیچیده تر و دشوارتر خواهد کرد.
  شما با چه هدفی قصد چنین کاری را دارید؟ آیا به تلافی حرف ایشان در مقابل والدینتان است که احساس کوچک شدن و خرد شدن را تجربه کردید و می خواهید همین رفتار را با او انجام دهید؟
  متوجه عمق درد شما هستیم که خیلی تجربه ناخوشایندی است و نباید این اتفاق رخ می داد اما واقعا اینگونه رفتارها راه حل نیستند.
  به نظر خودتان با انجام اینکه چه چیزهایی را به دست خواهید آورد؟

  اختلافات بین فردی همواره وجود داشته است و زوج هایی بیشترین موفقیت و بالاترین سطح از کیفیت زندگی را گذارش کرده اند که توانسته اند مشکلات و اختلافاتشان را از شیوه های موثری حل و مدیریت کنند.
  مسلما بهترین و شاید تنها شیوه موثر برای حل تعارضات بین افراد گفتگو است اما اکثرا به جای گفتگو و صحبت کردن موثر،ر بایکدیگر بحث و جدل می کنند.
  در گفتگویی که به حل مساله ختم می شود هیچگونه توهین و تحقیر و قضاوت و سرزنشی وجود ندارد بلکه به جای آن حمایت و همدلی وجود دارد.
  افراد با نیت اثبات خودشان بحث نمی کنند بلکه با هدف شناخت ادراک طرف مقابل و رسیدن به گزینه مورد توافق و رضایت هر دو نفر گفتگو می کنند و هرکسی می تواند آزادانه از افکار و احساساتش بگوید و خواسته ها و انتظاراتش را صریح و روشن مطرح کند.
  به این ترتیب افراد به سوی توافق و حل موضوع هدایت می شوند نه درگیری و پرخاشگری و ناراحتی بیشتر.
  مشخص است که چنین شیوه ای بعد از اموزش نیازمند تمرین است و یک مهارتی است که باید آن را فعالانه به دست آورد و هرکسی باید مسئولیت رفتار خودش را بر عهده بگیرد و برای بهبود این روند تلاش کند.
  دوست عزیز دقت داشته باشید که اساسا ازدواج کارکردهایی دارد که اگر قرار باشد انجام نشوند دیگر زندگی مشترک و در کنار هم بودن معنایی ندارد.
  بهتر است این نکته را هم بدانید که بر خلاف تصور عموم زندگی در چنین جو متشنجی که بچه ها مدام شاهد درگیریهای والدین و بی احترامی و بی حرمتی آنها با یکدیگر هستند، هرگز به نفع آنها نخواهد بود و مدام احساس ناامنی را در چنین فضای ناآرامی تجربه خواهند کرد.
  به اینکه شما تا کنون برای بهبود رابطه تان چه اقداماتی انجام داده اید اشاره ای نکردید اما اگر شما هم متقابلا دست به تلافی می زنید بهتر است بدانید این چرخه معیوب پرخاشگری بی انتها خواهد بود و در نهایت سلامت روان تمام اعضای خانواده را به شدت در معرض آسیب قرار خواهد داد.
  از آنجایی که هر کسی در روند رابطه سهم و نقشی دارد، بهتر است مشکلات خودتان را به شیوه های موثرتری حل و مدیریت کنید.
  بنابراین به شما توصیه می شود حتما برای دریافت زوج درمانی به یک زوج درمانگر مراجعه نمایید تا با بررسی بیشتر و انجام ارزیابی های تخصصی به شما راهکارهای لازم را ارائه دهد و مداخلات لازم را دریافت نمایید تا بتوانید در جهت ترمیم و بازسازی رابطه تان و بهبود کیفیت زندگی مشترکتان گام های موثری بردارید و در غیر این صورت حتما باید یک تصمیمی بگیرید و هر چه سریعتر جلوی روند مخرب را متوقف کنید که ادامه چنین شرایطی به هیچ عنوان به نفع هیچیک از شما نخواهد بود.