سلام. من دختر 17 ساله هستم. چهار سال پیش به یکی از نزدیکان علاقه مند شدم. به طوری که نمیتونستم زندگیمو بدون اون تصور کنم.اول فکر میکردم چیز مهمی نیست و به مرور زمان برطرف میشه .اما روز به روز احساس من قوی تر میشد.تا الان که به این نتیجه رسدم اون به هیچ وجه به من توجه نداره و من تو زنگی اون جایی ندارم. از موقع زندگیم به هم ریخته تبدیل به یک مرده شدم . نمیتونم درس بخونم بی حوصله شدم زود عصبانی میشم . سر مسائل الکی با پدر و مادرم به مشکل میخورم. موهام ریخته و نازک شده .من درس خوندنو دوست دارم ولی دیگه نمیتونم.من از بچگی خیلی کمرو بودم و باکسی زیاد حرف نمیزنم.از موضوع هم نمیتونم به کسی بگم . این وضعو بدتر میکنه . من این زندگیو نمی خوام منم دوست دارم درس بخونم .من دیگه این عشقو نمیخوام . هر کاری میکنم بی نتیجه است . لطفا کمکم کنید.
- On مرداد ۷, ۱۳۹۶, ۶:۱۷ ب.ظ
atena1392
دسته بندی: دوست داشتن یا نداشتن دوست یا نامزد و عشق
نمایش نظرها (1)
سلام امید وارم خوب باشین شمام مثل منین ولی باید بهتون بگم زیادی حساسیت نشون دادی و رویا بافتی و خودت دوست داشتی باورش کنی من مثل کسایی دیگ نمیگم تنها باش و....
چون تو این سن همه ی دوست از جنس مخالف دارن.
هرچی بهش فکر کنی بزرگ تر میشه مشکلت به نظر من زیاد خیال بافتی