علاقه مند شدن
سلام من یک دختر ۲۵ ساله مجرد هستم که از لحاظ مسائل اعتقادی و پوشش کاملا میانه رو هستم تا به الآن هیچ وقت ارتباط با پسر رو چه در واقعیت و چه در فضای مجازی تجربه نکرده ام یعنی اصلا در مجامع مجازی شرکت نمیکنم و چون همیشه مشغول تحصیل و کار بوده ام فرصتی برای فکر کردن به این موضوعات به خودم نمیدادم حتی طی دوران دانشگاه با هیچ کس ارتباطی نداشتم اما ۴ ماه گذشته از یک پسر خوشم اومد بدون اینکه صحبت خاصی بینمان پیش اومده باشه کاملا بدون دلیل این حس به من دست داد، وقتی همراه خانواده برای خرید به یک فروشگاه رفته بودم و ایشون بعنوان فروشنده داشتند با مادرم صحبت میکردند یکهو برای اولین بار در زندگی ام یک حس خاصی به من دست داد که هر تلاشی میکنم مثل گذشته نادیده بگیرم قابل چشم پوشی نیست و چون اجبارا با خانواده گاه گاهی برای خرید به آنجا میریم هربار این حس به من دست میده ناگفته نماند دوباری پیش اومد که ایشون سعی کردند همونجا با من به نوعی ارتباط کلامی برقرار کنند و هربار میریم متوجه نگاه هاش میشم ولی هربار بدلیل بی تجربگی ام سعی می کنم از اون موقعیت فرار کنم از طرف دیگه خیلی دوست دارم حس منو درباره خودش بدونه خیلی بی تجربه ام نمیدونم چیکار کنم شناختی هم ندارم دربارش مگر اینکه فقط شاید موقعیت شغلی اش از خانواده ما پایین تر باشه…ممکنه منو راهنمایی کنید چه راهکاری میدید؟
سلام دوست عزیز
با توجه ب اینکه شما معمولاً برای خرید ب اون فروشگاه میرید و ایشون بارها شما رو دیدن اگه حسی ب شما داشته باشن قطعا بیان میکنن.
البته من برای احساس شما احترام قائلم ولی نباید با خیالپردازی زندگی کرد.
در ضمن نکته ای هست در مورد فروشنده ها ک از گفتنش تو سایت معذورم چون ممکنه ب بعضیا بر بخوره.امیدوارم خودتون بعداً متوجه بشید.
ممنون از راهنمایی تون فقط اینکه شما فرمودید اگر حسی داشته باشند بیان میکنند با صحبت هایی که گاهی از اطرافیان و هم سن و سال ها میشنوم مغایرت داره نمیدونم کدوم درست تره، اینکه پسرها تا زمانیکه مطمئن نشن پیشنهادشون با بی توجهی و ضایع شدنشون همراه نیست جلو نمیرن و باید از طرف مقابل هم سیگنالی دریافت کنن آیا این درسته؟ چون من میدونم که متأسفانه مغرورم و در ظاهرم این اجازه رو به کسی نمیدم.
اگه یک پسر شیفته یک نفر باشه حتماً راهی برای بیان احساسش پیدا میکنه…اون پسرهایی ک شما می فرمائید تا از پذیرش شخص مقابل مطمئن نشن پا پیش نمیذارن همون افرادی هستن ک مثلا (مادرشون) چند گزینه رو بهشون معرفی میکنن و اصلأ هم واسشون فرق نمیکنه کدوم رو بگیرن،اولین گزینه ای ک پاسخ مثبت بده رو میگیرن…میخوام بگم ک اون عشق و علاقهای ک مد نظر شماست در کار نیست.
خیلی ممنونم از راهنماییتون.
به امیدِ واهیِ روزی که آدم ها چه مرد و چه زن بدون اینکه نیاز باشه تلاش کنن برنامه قبلی بچینن یا فیلم بازی کنن و سیاست بکار بگیرن و… چیزی که الآن به شدت بین مردم موج میزنه بتونن علاقه خودشون رو به کمک احساس و عقلشون به تناسب، به طرف مقابل بفهمونن – بالاخره تو این دور و زمونه زیاد میبینیم و میشنویم که معذرت میخوام البته مثلا میگن چیکار کنیم مخ طرفُ بزنیم یا چطور در علاقه مان سیاست داشته باشیم !! من نفهمیدم هیچ وقت علاقه ای که توش سیاست باشه دیگه معامله ست که، دوست داشتن نیست…
کسانی مثل من که تا این سن احساسات خودشون رو سرکوب میکنن و فقط با کار و زندگی روزمره خودشون رو چنان مشغول میکنن که مبادا فکر کنن به این چیزا و به دلشون اجازه حرف زدن نمیدن و به احساسات دوران جوانی پشت میکنن و تنهایی رو انتخاب میکنن چون از عواقبی که تو جامعه هست میترسن و ترس از اینکه اگر با سیاست نباشی شکست میخوری تکلیف ما چیه واقعاً؟! ماهم روزی باید جوابگوی دل و روحمون باشیم که تو اوج جوانی بهش بی توجهی کردیم …
متأسفانه تا حدود زیادی حق با شماست و منم متأسفم بابت این شرایط.ولی بهتون اطمینان میدم ک در همین شرایط نامطلوب هم کسانی هستند ک قدر افرادی چون شما رو میدونن.