مادرزن
با سلام و درود
بنده پسری هستم 26 ساله، که 6 ساله با دختر عمویم ازدواج کرده ام و یک دختر دو ساله دارم. از ابتدای ازدواج با بی احترامی همسرم نسبت به خودم و خانواده ام روبه رو شدم که اکثرا با هم دعوا میکردیم و تا الان که 6 سال از ازدواجمون میگذره ادامه داره. دلیل این رفتاهاش رو فکر میکنم به مادرزنم برمیگرده. مادرزنم عقده های زندگیش رو داره وارد زندگیما میکنه. راهنمایی هایی که به همسرم میرسونه باعث رفتارهای بد همسرم میشه. چون مادرزنم رابطه ی خوبی با همسر خودش نداره، داره کاری میکنه که زن من، از نگاه مادرش منو ببینه، همش میگه تو به من زور میگی و باید و نباید میگی و…
در همین رابطه چادری بودن و به خاطر لجبازی با من دیگه چادر نمیپوشه.
همش به دنبال این هست که خودش رو به من ثابت کنه از این منظر که تو نمیتونی به من که زن هستم زور بگی.
در صورتی که اصلا به هیچ وجه من این آدمی (مرد) که همسرم و مادرزنم نیستم و اصلا نیازی به این رفتارها و این بدبینی ها نیست.
خواهش میکنم راهنماییم کنید، زندگی ام به مرحله ی جدایی نزدیک شده.
با سلام خدمت شما دوست عزیز
در این مورد بهتر است سعی کنید در زمان مناسبی بدون اینکه فرد خاصی را مقصر بدانید از همسرتان بخواهید که زمانی را برای صحبت با یکدیگر مشخص کنید که هردویتان از نظر روحی در شرایط مناسبی قرار داشته باشید و در مورد هدفهایتان از زندگی مشترک ، کمک به یکدیگر برای پیشرفت ، احترام به دیدگاها و دارایی های با ارزش یکدیگر که خانواده نیز جز آن محسوب می شود صحبت کنید و بیان کنید که شما تنها مسئول رفتارهای خودتان می باشید و اگر ایشان از فردی از خانواده شما ناراحت می باشند می توانند در احترام این موضوع را به آنها بیان کنند و سعی کنید مشکلات با خانواده ها را وارد روابط مشترکتان نکنید.
شما نیز بهتر است از حدس زدن در این مورد خوداری کنید و به خانواده همسرتان در کنار تمام تفاوت ها و ویژگی مثبت و منفیشان احترام بگذارید و رفتار همسرتان را با رفتارهای مشابهی پاسخ ندهید.
. چه میزان برای خودتان و همسرتان وقت صرف می کنید و روابط عاطفی و جنسی شما رضایت بخش می باشد؟
۲٫ هریک از شما مشکلات زندگی مشترک را با خانواده ها در میان می گذارید؟