باسلام
خانمی ۳۱ ساله هستم ، در دوران عقد به سر میبرم.پدرشوهرم چهار ساله فوت شدن.همسرم فرزند آخر خانواده است و دراین مدت بامادرش تنها زندگی میکرده.یک خواهر و یک برادر متاهل داره که درحال حاضر بطور کامل خودشون رو کنار کشیدن و حتی حاضر نیستن یک لیوان آب دست مادر پیرشون بدن.تمام مسئولیت مادرشوهرم به گردن همسرمه.اولین مسافرت بعد از عقد‌ رو هم حتی نتونستم تنها برم و مادرشوهرم هم باهامون اومد.مهمونی هم بریم باید خیلی خیلی زود برگردیم چون میترسه تنها تو خونه بمونه.به همسرم میگم تا الان مجرد بودی هرچی خدمت کردی اوکی ولی الان که متاهل شدی خب منم نوعروسم،دلم مسافرت تنهایی میخواد ، دلم مهمونی میخواد،چند صباح دیگه تو باید ازسرکار خسته بیایی تازه بری کارهای مادرتو انجام بدی بعد بیای خونه خودمون.نمیشه که ! تقسیم وظایف کنید.میگه نهههه‍.همینی که هست.مادرم اول تا آخر بامنه.من چکار کنم ؟