مخالفت با ازدواج

سلام وقت بخیر
من ۱۹ سالمه و کسی که باهاش تو رابطه م ۳۵ سالشه و پسرعمه م هستن. ما دوساله که باهم درارتباطیم.
ایشون از خیلی وقت پیش بهم علاقمند بودن ولی بخاطر سنم حرفی نمیزدن.
خیلی پسر پرتلاشی هستن و از وقتی باهم درارتباطیم فقط مشغول کار و پس انداز هستن. و هرچیزی رو که بدست اوردن تو زندگیشون با سعی و تلاش خودشون بوده. البته حمایت خانواده دارن ولی دوست ندارن کمکی بگیرن. برای هرکاری با من مشورت میکنن و خیلی نظر من براش اهمیت داره. و کمی هم غیرتی و متعصبه.
اون تو این دوسال دکتراشو گرفته و شغل ثابت پیدا کرده و به من گفته خیلی بالغ شدی و کاملا اماده زندگی مشترک هستی.
ما تصمیممون رو گرفتیم که علنیش کنیم اما وقتی عمم برای خواستگاری پاپیش گذاشتن پدرم مخالفت کردن و هرچی عمه ام اصرار کردن که جوونا باید بخوان همو بی فایده بود.
تقریبا دو هفته ست تو خونه زندانیم کردن.
مادرم میگه شما اصلا مناسب هم نیستین و هرچقدر گریه کنم پدرم منو نمیده بهشون و میخواد بفرسته منو خارج پیش عموم.
پسرعمه م خیلی حالش بده. چندبار اومدن خونه مون بابام اصلا راضی نمیشه. دلیل مخالفتشم اینه که با شوهرعمه ام مشکل دارن از قدیم و اختلاف سنیمون هم که خیلی زیاده و پدرم بهشون گفته من بچه ش به حساب میام نه به عنوان زن.
پسرعمه م بهم گفته اصلا کوتاه نمیاد و بخاطر این دلایل ها نمیکشه کنار.
من به خانواده ام گفتم بریم مشاوره اگه اونا بدون حرف زدن با ما گفتن صرفا سن نمیخوره و مناسب نیستین، من دیگه اصرار نمیکنم ولی اصلا قبول نمیکنن. واقعا نمیدونم باید چیکار کنم.
از طرفی من دو هفته اینقدر درگیر این مسائل شدم که دیشب متوجه شدم دوهفته از پریودیم گذشته و هنوز عادت نشدم. من قرص ال دی همیشه استفاده میکنم. ممکنه که باردار شده باشم یا از استرسه؟ اخه علاوه بر پریود نشدنم، سه هفته هست درد شدیدی تو سینه هام دارم واحساس میکنم هر روز دردش داره بیشتر میشه و انگار داره رشد میکنه.