با سلام خدمت شما دوست عزیز
اگر کمی بیشتر درباره سن و سالتان و اینکه چند سال سابقه کار دارید و آیا شغل شما در حوزه تخصصتان است یا غیر مرتبط با تخصصتان است و اطلاعاتی از این قبیل، راهنمایی دقیقتری می توانستید دریافت کنید.
به طور کلی در این موارد اگر قصد تغییر شغلتان را دارید صحبت از یک تصمیم گیری است و ماهیت تصمیم هم به این صورت است که شما درباره گزینه های موجود یک بررسی انجام می دهید ببینید انتخاب هر گزینه چه مزایا و معایبی را در پی خواهد داشت و در نهایت آن گزینه ای را انتخاب می کنید که کفه مزایا و سود آن نسبت به هزینه و معایبش سنگینتر باشد.
و این هرگز به این معنا نیست که گزینه انتخابی شما صد در صد به نفعتان بوده است و هزینه ای نداشته و یا گزینه ای که انتخاب نکرده اید حتما باید کاملا ضرر باشد و منافعی در پی نداشته باشد.
به عنوان مثال حتی اگر شغل خودتان را به دلیل استرس های آن دوست نداشته باشید اما به هرحال در حال حاضر برای شما درآمدی دارد و این جزو مزایای این انخاب است و اگر بدون در نظر داشتن یک گزینه جایگزین بخواهید ترک شغل کنید، اگرچه ممکن است دیگر آن دردسرها و استرس ها موقتا وجود نداشته باشند اما درآدی هم در کار نخواهد بود و ممکن است فاصله بین ترک شغل و یافتن یک شغل جدیدی که با ملاکهای شما هماهنگی داشته باشد و تا حد زیادی نیازها و خواسته هایتان را برآورده کند، طولانی تر از حدی که پیش بینی کرده بودید بشود.
بنابراین نکته اولی که وجود دارد این است که هر تصمیم گیری در هر زمینه ای، برابر است با از دست دادن برخی چیزها (معایب) و در مقابل به دست آوردن چیزهای دیگر (مزایا) بنابراین تصمیم صد در صد امل به این معنا که ما در انتخابمان صد در صد برد داشته باشیم در عمل دست یافتنی نخواهد بود.
نکته مهم دیگری که در این زمینه وجود دارد و باید به آن توجه شود این است که در نهایت انتخاب خودمان را با آگاهی نسبی از پیامدهای طبیعی هر یک از این گزینه ها انجام دهیم.
علت ترک شغل و نارضایتی از شغل هم در این مسئله ای که شما مطرح کردید مهم است.
به عنوان مثال اگر مسئله شما با همکارانتان باشد و یا با رییستان مشکل یا اختلاف باشد، بهتر است بدانید که اینگونه موارد ممکن است در حل کار جدید شما هم وجود داشته باشند پس اگر دلیل نارضایتی شما این باشد، ممکن است نیاز به آموختن مهارتهایی مانند حل اختلاف و تعارضات بین فردی و یا مدیریت خشم وجود داشته باشد و یا لازم باشد در زمینه هایی خودتان را توانمندتر سازید.
در کل معمولا علت عدم رضایت و خستگی از شغل باید مورد بررسی و ارزیابی بیشتری قرار گیرد که اگر گزینه های دیگری برای حل یا مدیریت مشکل وجود داشته باشد به آنها پرداخت و در غیر این صورت آخرین گزینه ترک شغل باشد چرا که با توجه به واقعیتهای موجود در بیرون که دست شما و تحت کنترل و اراده شما نیست، به طور کلی تغییر شغل کار بسیار پر چالش و پر هزینه ای محسوب می شود و باید این نکته را در تصمیم گیری تان لحاظ کنید.
در نهایت باید گزینه ای انتخاب شود که در مسیر ارزشهای زندگی شما باشد و در بلند مدت احساس رضایت و خشنوی بیشتری را برای شما در پی داشته باشد.
به شما پیشنهاد می شود برای دریافت راهنمایی های دقیقتر از مشاوره فردی استفاده کنید.
نمایش نظرها (1)
با سلام خدمت شما دوست عزیز
اگر کمی بیشتر درباره سن و سالتان و اینکه چند سال سابقه کار دارید و آیا شغل شما در حوزه تخصصتان است یا غیر مرتبط با تخصصتان است و اطلاعاتی از این قبیل، راهنمایی دقیقتری می توانستید دریافت کنید.
به طور کلی در این موارد اگر قصد تغییر شغلتان را دارید صحبت از یک تصمیم گیری است و ماهیت تصمیم هم به این صورت است که شما درباره گزینه های موجود یک بررسی انجام می دهید ببینید انتخاب هر گزینه چه مزایا و معایبی را در پی خواهد داشت و در نهایت آن گزینه ای را انتخاب می کنید که کفه مزایا و سود آن نسبت به هزینه و معایبش سنگینتر باشد.
و این هرگز به این معنا نیست که گزینه انتخابی شما صد در صد به نفعتان بوده است و هزینه ای نداشته و یا گزینه ای که انتخاب نکرده اید حتما باید کاملا ضرر باشد و منافعی در پی نداشته باشد.
به عنوان مثال حتی اگر شغل خودتان را به دلیل استرس های آن دوست نداشته باشید اما به هرحال در حال حاضر برای شما درآمدی دارد و این جزو مزایای این انخاب است و اگر بدون در نظر داشتن یک گزینه جایگزین بخواهید ترک شغل کنید، اگرچه ممکن است دیگر آن دردسرها و استرس ها موقتا وجود نداشته باشند اما درآدی هم در کار نخواهد بود و ممکن است فاصله بین ترک شغل و یافتن یک شغل جدیدی که با ملاکهای شما هماهنگی داشته باشد و تا حد زیادی نیازها و خواسته هایتان را برآورده کند، طولانی تر از حدی که پیش بینی کرده بودید بشود.
بنابراین نکته اولی که وجود دارد این است که هر تصمیم گیری در هر زمینه ای، برابر است با از دست دادن برخی چیزها (معایب) و در مقابل به دست آوردن چیزهای دیگر (مزایا) بنابراین تصمیم صد در صد امل به این معنا که ما در انتخابمان صد در صد برد داشته باشیم در عمل دست یافتنی نخواهد بود.
نکته مهم دیگری که در این زمینه وجود دارد و باید به آن توجه شود این است که در نهایت انتخاب خودمان را با آگاهی نسبی از پیامدهای طبیعی هر یک از این گزینه ها انجام دهیم.
علت ترک شغل و نارضایتی از شغل هم در این مسئله ای که شما مطرح کردید مهم است.
به عنوان مثال اگر مسئله شما با همکارانتان باشد و یا با رییستان مشکل یا اختلاف باشد، بهتر است بدانید که اینگونه موارد ممکن است در حل کار جدید شما هم وجود داشته باشند پس اگر دلیل نارضایتی شما این باشد، ممکن است نیاز به آموختن مهارتهایی مانند حل اختلاف و تعارضات بین فردی و یا مدیریت خشم وجود داشته باشد و یا لازم باشد در زمینه هایی خودتان را توانمندتر سازید.
در کل معمولا علت عدم رضایت و خستگی از شغل باید مورد بررسی و ارزیابی بیشتری قرار گیرد که اگر گزینه های دیگری برای حل یا مدیریت مشکل وجود داشته باشد به آنها پرداخت و در غیر این صورت آخرین گزینه ترک شغل باشد چرا که با توجه به واقعیتهای موجود در بیرون که دست شما و تحت کنترل و اراده شما نیست، به طور کلی تغییر شغل کار بسیار پر چالش و پر هزینه ای محسوب می شود و باید این نکته را در تصمیم گیری تان لحاظ کنید.
در نهایت باید گزینه ای انتخاب شود که در مسیر ارزشهای زندگی شما باشد و در بلند مدت احساس رضایت و خشنوی بیشتری را برای شما در پی داشته باشد.
به شما پیشنهاد می شود برای دریافت راهنمایی های دقیقتر از مشاوره فردی استفاده کنید.