مشاوره قبل از ازدواج
سلام و روز بخیر. ببخشید من چند روز پیش یه سوال پرسیدم تحت عنوان مشاوره قبل از ازدواج و گفتم خواستگاری دارم که از هر لحاظ شرایطش اوکی هست اما خیلی مغرور و غد هستن و فکر میکنم ممکنه بد دل باشن. یه آقایی هم لطف کردن پیام منو خوندن و راهنماییم کردن که خیلی ممنونم از ایشون. من تو جلسات بعدی که با ایشون صحبت کردم در مورد مغرور بودنشون ، ایشون از یه طرف میگن در برابر همسر آیندم مغرور نیستم و خیلی هم احساساتیم . از طرف دیگه صحبتاشون با هم تناقض دارن. من خودم به شخصه خیلی احساساتی هستم و زودرنج . این آقا هم میگه منم احساساتی هستم ولی تا به من محبت و توجه نکنی ، اصلا سمتت نمیام که فکر میکنم ناشی از غرور شون میشه. چند بار هم روی این موضوع تاکید کردن که در هر زمینه ای خانمم باید شروع کننده رابطه باشه و اول خانمم به من توجه و محبت کنه تا من پاسخشو بدم در حالی که من اصلا این مورد برام خوشایند نیس. من نمیتونم بپذیرم که شروع کننده روابط احساسی خودم باشه. بهشون هم گفتم من خواسته مهمی که دارم اینکه باید بتونی منو از لحاظ عاطفی و روانی تامین کنی وگرنه من تو زندگی از پا در میام. ایشون باز حرف خودشو میزنه میگه من هم احساساتی هستم ولی هیج وقت پیش قدم نمیشم. لطفا شما راهنمایی کنید حق با منه یا خواستگارم ؟ آیا من خواسته زیادی از ایشون کردم ؟ مورد دوم اینکه من 25 سالمه و هیچ وقت دنبال دوست پسر و این برنامه ها نبودم اما ایشون به صراحت گفتن که دوست دختر زیاد داشتن . خیلی . و اینکه هدفشون از این روابط سرگرمی بوده و به قول خودشون رابطه شون در حد تلگرام و ماشین سواری تو خیابون بوده. به نظر شما همچین پسری برای ازدواج قابل اعتماد هست ؟ من ترسم از اینکه ایشون تنوع طلب شده باشن و این کار براشون تبدیل به یک عادت بشه. ممنون میشم وقت بذارین و راهنماییم کنید . صمیمانه سپاسگزارم
سلام دوست عزیز
من یادمه ک قبلا پست گذاشته بودید و منم جوابتون رو دادم.
خواسته شما خواسته زیادی نیست و هر دوی شما حق دارید ک خواسته ها و انتظاراتتون رو از شریک زندگیتون بیان کنید ولی اینکه طرف مقابل بپذیره مهمه.
متأسفانه خواستگار شما تن ب پذیرش خواسته های شما نمیده و از طرفی خواسته ای (ک قبلا گفتید) از شما دارن ک ب هیچ عنوان شما دوست ندارید.
پس نتیجه میگیریم ک شما هیچ تفاهمی با هم ندارید و در زندگی مشترک قطعا ب مشکل برخواهید خورد.ب شخصه فکر میکنم اگه این ازدواج سر بگیره احتمال خیانت هم وجود داره.
از طرفی من بهتون حق میدم ک ایشون رو دوست داشته باشید.علاقمند شدن و دوست داشتن افراد ی حس ذاتیه و خیلی طبیعیه ک شما ایشون رو دوست دارید ولی این دوست داشتن نباید باعث بشه ک آیندتون رو خراب کنید.
دوباره تأکید میکنم ب هیچ عنوان احساسی تصمیم نگیرید.
با سلام بنده با پسری از همکلاسی هام در ارتباط ودم از سه سال و نیم پیش و ما قصد ازدواج داشتیم از اولش اما کمی مخالفت از طرف خانواده اش بود و ما همش دنبال راهکارهایی بودیم که بتونیم مشکل رو حل کنیم اما خیلی فشار روی من بود و من گاهگاهی بهش غر میزدم و ابراز خستگی میکردم یک بار با من یهویی کات کرد شهریور پارسال اما بعدش من مدام بهش پیام میدادم توی تلگرام که خیلی دوسش دارم و نباید اینجوری میرفته اونم بعد از اینکه اینا رو دید به من برگشت رابطه ما بهتر شد اما بازم من ناراحتی هام رو مطرح میکردم و در مورد رفتنم به ارشد دانشگاه علم و فرهنگ امتناع کردم چون من دوس نداشتم ادامه تحصیل بدم اما اون میگفت ادامه تحصیل خیلی کمک کننده تره برای ازدواجمون چون خودش توی مقطع دکتری درس میخونه سال دوم دکتراس
حالا دوباره کات کرده منتها قبلش با من صحبت کرد و گقت چون جدایی قطعیه و من تناقضات فکری زیادی درمورد خانوادت میبینم که میدونم بعدها توی زندگیمون مشکل زا میشه
گفت نمیخوام سیمکارتمو عوض کنم یهو یه باره قطع ارتباط کنم اما تو ام باید همراهی کنی
حالا منم پیام ندادم بهش دیگه اما دیروز دیدم تلگرامش شده last seen recently و من حدس میزنم که شماره منو حذف کرده که این طوری لست سین نمایش داده میشه
این موضوع خیلی روی من تنش داره و من خیلی عصبی ام دلم میخواد برگرده میدونم خیلی دوسم داشت اما خب نمیخواستیم ازدواجمون صرفا احساسی باشه میخواستیم منطقی هم باشه من تهرانم اون اصفهان
لطفا مشاوره ای که میدید چیزای کلیشه ای هم ندید که باید فراموشش کنم و اون منو دوس نداشته و اگر دوسم داشت حتما برای رسیدن به من کاری میکرد
من فقط دوس دارم حتما دوباره برگرده چون معیارای منو داره از نظر عقلی و اینکه چطوری میتونم برش گردونم؟
با تشکر از همگی
دوست عزیز شما بهتر از هر کسی میدونید.
تا شرایط ازدواج مهیا نباشه.
اتفاق خاصی که مدنظر شماست رخ نخواهد داد.
و شما دائما در تنش و اضطراب هستید.
طرف مقابل شما منطقی رفتار کرده.
ولی اصرار بی مورد شما باعث تحریک و بازگشت ایشون شده .
و شما باید در رفتارتون تغییراتی ایجاد کنید.
چون اصرار شما به ادامه اگر هم منجر به ازدواج بشه .
در آینده شمارو در مظان اتهام ایشون قرار میده که
این شما بودید که اصرار به ازدواج داشتید پی باید مشکلات و…رو هم تحمل کنید.
به همین خاطر روی چنین موضوع مهمی باید منطقی فکر کرد.
همون اولای متن رو خوندم فهمیدم دوست دختر داشته زیاد چو گفته باید اول تو جلو بیای چون اون دوست دخترایی که داشته خواستن باهاشون بمونه فقط نازش کردن و هر کاره دیگه ای اینجور پسرا اصلا رمانتیک نیستن خیلی سرد بخورد میکنن و بی حوصله فقط شما رو میخوان چون با کسی نبودی و پاک هستی و میدونن زندگی میکنی و یک همدم میخوان به زندگیش برسی براش رحمت بکشی ولی چون با کسایی دیگه بوده تنوع پسند هست توی رابطه جنسی هم زیاد لذتی نمیبره و چون تکراری شده از بس با تنوع داشته بدون شک مشکل بر میخوری از لحاظ عاطفی دلیلی نداره مرد برای خوشحالی همسرش کاری نکنه و شروع کننده نباشه