سلام. خسته نباشید من 31 ساله وهمسرم38ساله 10سال هست که ازدواج کردیم وحاصل آن یک پسر9ساله ودختر 2ساله است اوایل ازدواج اوضاع مالی چندان خوبی نداشتیم و خداروشکر باپشتیبانی پدرم همسرم کسب وکار راه انداخت والان هم تعدادی کارگر زیردست مشغول کارهستند ولی همسرم همانطور که وضع مالی ما افزایش پیدا کرد ایشون هم ازمن دورتر و دورترشد تا جایی که منشی اش هرچی دلش خواست به من گفت واون هم حتی کلامی ازمن دفاع نکرد تااینکه خداخواست ومنشی اش ازاونجا فت ویکی دیگه بجاش اومد اما ازاون زمان به بعدهم سرم نه بامن مشورت میکنه نه زیاد صحبت میکنه قبل ازاینکه منشی بیاره همه کارهاش رابامن درمیون میذاشت اما الان حتی اشخاصی که ماباهاشون رفت وآمد نداریم ازهمه ی برنامه های همسرم خبردارند بجزمن ومن باید اززبان دیگران موضوعات مربوط به همسرم وحتی گاهی زندگی خودم رابشنوم این راهم بگویم که احساس میکنم بهم خیانت میکنه البته خیانتی که من میگم شوخی بامنشی و خنده وپیامک هایی که ازمن پنهان میکنه
ممنون میشم راهنمایی کنیدوجواب رابه ایمیل بنده ارسال بفرمایید