نمایش نظرها (5)

• با سلام خدمت شما
  دوست عزیز احساس بلاتکلیفی شما در این شرایط کاملا طبیعی و قابل درک است.
  باید گفت با توجه به این اطلاعات محدود نمی توان درباار این رابطه نظر خاصی داد و نیاز به بررسی بیشتری هست.
  اما با توجه به اینکه می گویید اقدام خاصی انجام نمی دهد با اینکه شرایطش را دارد و خانواده ها هم راضی هستند (یعنی مانع بیرونی وجود ندارد) ولی به زندگی در خارج فکر می کنند و درباره اعتقادات که اشاره ای کردید، به نظر می رسد ایشان هنوز تکلیفشان با خودشان مشخص نیست و شاید هنوز دقیقا نمی دانند چه می خواهند و یا به تصمیم قاطعی در این زمینه نرسیده اند.
  همچنین ممکن است از نظر سبک زندگیِ، عقاید، علاقه مندی ها و ارزشها در زندگی با هم تفاوتهای قابل توجهی داشته باشید که بعدا مشکل ساز و چالش آفرین شود.
  در این مواقع می توان برای فرد یک تاریخی را به عنوان حداکثر زمان و فرصتی که می توانید به ایشان بدهید تا به یک تصمیم گیری قطعی و نهایی برسند را مشخص کرد تا آن زمان تکلیف خودشان و شما را مشخص کنند و میزان این زمان هم بستگی به خودتان و شرایطتتان دارد.
  ولی بهتر است این مدت زمان و فرصت خیلی هم طولانی نباشد با توجه به اینکه دوسال از آشنایی شما گذشته است و ظاهرا اگر اقدامی می خواستند بکنند تا الان کرده بودند مگر اینکه تردید داشته باشند و چون توضیح واضحی به شما نداده اند این احتمال پررنگتر می شود.
  همچنین اگر تصمیم به ادامه رابطه داشتید برای اینکه مناسب ترین تصمیم را با آگاهی هرچه بیشتر اتخاذ کنید، به شما توصیه می شود حتما مشاوره پیش از ازدواج دریافت نمایید.
  چرا که در این جلسات با ارزیابی و بررسی دقیق شخصیت و شرایط هر دو نفر شما و شناسایی نقاط مسئله ساز و چالش آفرین، کمک بسیار موثری به انتخاب مناسب و ازدواجتان می شود.

• سلام به شما دوست عزیز
  در این مورد طالاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
  1. شما مایل به رفتن از ایران می باشید و این سبک رفتاری ایشان برای شما مورد پذیرش می باشد؟
  2. دلیل ایشان برای خواستگاری رسمی نکردن چیست؟
  3. شما می توانید از نظر ظاهری آنگونه باشید که ایشان مایل هستند و برای شما قابل پذیرش می باشد؟
  4. معیارهای شما برای انتخاب ایشان چه ویژگی هایی می باشد؟
  5. دلایلی که برای ترک این رابطه دارید چیست؟

  • سلام و تشکر از شما
    عقیده به رفتن اون در واقع رها کردن همه چیز و همه اعتقادات و شرایط ایران هست در صورتی که من اینو قبول ندارم
    اولین دلیل که خودشون بیان میکنن این هست که دوست دارن در هر زمینه بهترین ها رو داشته باشن و از همه کسایی که تا حالا ازدواج کردن پیشی بگیرن!که به نظرم منطقی نیست وبهشون گفتم که با شرایط الانشون موافقم و برای من زندگی معتدل و با ارامش خاطر مهمتر از اینه که هر روز چشم بدوزم ب اینکه بقیه چیکار کردن یا میکنم و دومین دلیل دوری مسافت هست که اگه ازدواج صورت بگیره رفع میشه و نهایتش یک ساعت مسافته که این موضوع هم کمتر از یکسال طول میکشه و بعدش محل کارمون کنار همه
    در طول این مدت خواستگارای زیادی داشتم که از بعضیشون مطلع شد و از اظهار علاقه بقیه به من و خواستگاری اصلا ناراحت نمیشه و براش مهم نیست
    در زمینه ظاهر من هرگز نمیتونم اونجور که میگن باشم و همیشه سر این اختلاف داریم البته اینو بگم که در مسائل سیاسی و مذهبی دیگه هم اختلافات واضحی داشتیم که منجر ب دعوا شده و ایشون گاهی از من درخواست هایی دارن که از نظر من قبل ازدواج درست نیس مثلا تماس بدنی یا رفتن مسافرت های دوتایی با پیچوندن خانواده وعکس های بی حجاب
    معیارهایی که طبق اون انتخابش کردم :اصالت خانوادگی ، اخلاق و رفتار مناسب و سنجیده ، رابطه عاطفی خوبی که داشتیم در این مدت ، شرایط کاری و تحصیلی و مالی مناسب ، چهره و ظاهر متناسب ، رک بودن و صداقت
    دلایل ترک رابطه : بلاتکلیفی اذیت کننده و فشارهای خانواده و اطرافیان و اشفتگی ذهنی شدید و تاثیر روی زندگی و کار و تحصیل ، همیشه من تلاش کردم برای حفظ این رابطه و جلوی همه ایستادم و صبر کردم ولی ایشون حتی یک حرف که میشنوه منو سرزنش میکنی که تقصیر تو هستش که این حرفو به من گفتن ، همیشه حرف از این میزنه که باید ازدواجمون رو عقب بندازیم و شاید تا ۷یا۱۰سال بعد تا من شرایطم اون جوری بشه که خودم میخوام ، تابع شرایط بیرونی و حرف بقیه هست و از هر چیزی تاثیر میگیره و تسلیم میشه و تلاشی نمیکنه ، دوست داره که منو تغییر بده ، به این رابطه به چشم دوستی گاهی نگاه میکنه و هنوز هم میگه باید من بیشتر بشناسمت ولی اصلا حرفی نمیزنه در جهت اشنایی ، خیلی وقت ها برای من وقت نمیذاره و میگه سرم شلوغه و کار دارم و مسافرتم و بیرونم ، از نظر اعتقادی نظراتی داره که در زندگی اینده و تربیت فرزند به اشتراک نمیرسیم، نگرش به زندگیمون در مسائل زندگی اینده متفاوته مثلا ایشون دوست نداره بچه داشته باشیم بر خلاف من
    ممنون از وقتی ک گذاشتین

• سلام و تشکر از شما
  عقیده به رفتن اون در واقع رها کردن همه چیز و همه اعتقادات و شرایط ایران هست در صورتی که من اینو قبول ندارم
  اولین دلیل که خودشون بیان میکنن این هست که دوست دارن در هر زمینه بهترین ها رو داشته باشن و از همه کسایی که تا حالا ازدواج کردن پیشی بگیرن!که به نظرم منطقی نیست وبهشون گفتم که با شرایط الانشون موافقم و برای من زندگی معتدل و با ارامش خاطر مهمتر از اینه که هر روز چشم بدوزم ب اینکه بقیه چیکار کردن یا میکنم و دومین دلیل دوری مسافت هست که اگه ازدواج صورت بگیره رفع میشه و نهایتش یک ساعت مسافته که این موضوع هم کمتر از یکسال طول میکشه و بعدش محل کارمون کنار همه
  در طول این مدت خواستگارای زیادی داشتم که از بعضیشون مطلع شد و از اظهار علاقه بقیه به من و خواستگاری اصلا ناراحت نمیشه و براش مهم نیست
  در زمینه ظاهر من هرگز نمیتونم اونجور که میگن باشم و همیشه سر این اختلاف داریم البته اینو بگم که در مسائل سیاسی و مذهبی دیگه هم اختلافات واضحی داشتیم که منجر ب دعوا شده و ایشون گاهی از من درخواست هایی دارن که از نظر من قبل ازدواج درست نیس مثلا تماس بدنی یا رفتن مسافرت های دوتایی با پیچوندن خانواده وعکس های بی حجاب
  معیارهایی که طبق اون انتخابش کردم :اصالت خانوادگی ، اخلاق و رفتار مناسب و سنجیده ، رابطه عاطفی خوبی که داشتیم در این مدت ، شرایط کاری و تحصیلی و مالی مناسب ، چهره و ظاهر متناسب ، رک بودن و صداقت
  دلایل ترک رابطه : بلاتکلیفی اذیت کننده و فشارهای خانواده و اطرافیان و اشفتگی ذهنی شدید و تاثیر روی زندگی و کار و تحصیل ، همیشه من تلاش کردم برای حفظ این رابطه و جلوی همه ایستادم و صبر کردم ولی ایشون حتی یک حرف که میشنوه منو سرزنش میکنی که تقصیر تو هستش که این حرفو به من گفتن ، همیشه حرف از این میزنه که باید ازدواجمون رو عقب بندازیم و شاید تا ۷یا۱۰سال بعد تا من شرایطم اون جوری بشه که خودم میخوام ، تابع شرایط بیرونی و حرف بقیه هست و از هر چیزی تاثیر میگیره و تسلیم میشه و تلاشی نمیکنه ، دوست داره که منو تغییر بده ، به این رابطه به چشم دوستی گاهی نگاه میکنه و هنوز هم میگه باید من بیشتر بشناسمت ولی اصلا حرفی نمیزنه در جهت اشنایی ، خیلی وقت ها برای من وقت نمیذاره و میگه سرم شلوغه و کار دارم و مسافرتم و بیرونم ، از نظر اعتقادی نظراتی داره که در زندگی اینده و تربیت فرزند به اشتراک نمیرسیم، نگرش به زندگیمون در مسائل زندگی اینده متفاوته مثلا ایشون دوست نداره بچه داشته باشیم بر خلاف من
  ممنون از وقتی ک گذاشتین

• دوست عزیز دقت کنید که شما رد سن نوجوانی وارد این ارتباط شده اید و در این سن عموما همه چیز بر پایه خیالپردازی صورت می گیرد و جلو می رود و بعد به دلیل وابستگی ترک رابطه سخت تر می شود .
  اما دقت کنید که با توجه به توضیحات شما به دلیل اختلافات مذهبی ، دیدگاهای رفتاری ، توقعات، پوشش، رفتن از این کشور و... این رابطه یم تواند با مشکلات زیادی در صورت ازدواج نیز همراه باشد چون برای هردوی شما این اختلافات و شبیه دیگری بودن خوشایند نمی باشد و نمی توان از فرد مقابل توقع تغییر عقاید خود را داشت .
  بهتر است دقت کنید که به نظر می رسد ایشان کمالگرایی را دارند که می تواند در روند انتخاب و رفتارهای ایشان تاثیر زیادی داشته باشد و نمی توانند از شرایطی که دارند به دلیل دنبال بهترین بودن احساس رضایت داشته باشند .
  دقت کنید که روابط طولانی توصیه نمی شود به دلایل مختلف 1. اینکه ممکن است با توجه به مشکلات فعلی حتی ده سال دیگر نیز این مشکلات وجود داشته باشد 2. این میزان از کمالگرایی نیاز به برطرف شدن از طریق پروسه مشاوره دارد 3. ممکن است شما موقعیت های فعلی خود را برای ازدواج از دست بدهید 4. درگیری ها در روابط بدون هدف مشخص و برنامه مشخص و طولانی مدت می تواند باعث شود که درگیری ها افزایش یابد و اختلافات بیشتر شود 5. روابط نمی تواند کنترل شود و امکان رابطه جنس افزایش می یابد وو دلایل مهم دیگری که نیاز است شما به آن توجه کنید تا بتوانید با شناختی که نسبت به این فرد بدست آورده اید تصمیم گیری کنید .