نمایش نظرها (7)

• با سلام خدمت شما دوست عزیز
  این علایم می تواند نشانه های یک اختلال جنسی باشد که نیاز است تحت روان درمانی و در طی پروسه های درمانی با این مشکلتان مواجهه شوید تا بتوانید عملکرد طبیعی تری را تجربه کنید .
  1. چند سال دارید؟
  2. چند مدت می باشد که به این فیلم ها گرایش دارید؟
  3. روابط شما با والدینتان چگونه می باشد؟
  4. شما از اذیت جنسی لذت می برید ؟
  5. در زندگی طبیعی چه میزان داشتن قدرت برای شما اهمیت دارد و استقلال دارید؟

• ۱۹سالمه
  به فیلم های پورنی ۱سالوخورده اما الان دوماه کلا ترک کردم چه فیلم چه خودارضایی و.. اما فیلم های کره ای قبلا میدیم وقبل از این فیلم های کره ای به همون فیلم های که شبکه سیما پخش میکرد مثلا فلک کردن دانش آموزه تومکتب خونه توفیلم روزگار قریب ویا فیلم هایی شبیه پاستا که سرآشپزه یه جورایی تسلط داشت روآشپزه خوشم میومد
  روابط باپدرم که کلا شهرمون نیست برای کار یه شهر دیگه هست ازبچگی این جوری بود بعضی وقت ها سه چهارماه یکبارمیادخونه باتلفن باهاش درارتباطیم ولی من هرروز درارتباط نیستم
  مادرم هم خانه داره ولی از وقتی گوشی هامون ازپارسال جداشده وگوشی دارشده ودقیقا بعد از عملی که داشته واین که من کنکور داشتم واین که دوسال پیش مجبور شدم حدود یکماه ازش ددرباشم به خاطر برادرم که دانشگاه قبول شده بود نسبت به سالهایی که دوم وسوم دبیرستان بوم کمتر حرف میزنیم نمیدونم رابطه مون مشکلی نداره فقط یکمی دورتر شدم ازش راستش حق هم داره تاقبل عملی که داشت که عمل خطرناکی هم بود خیلی وقت میزاشت برای ما هنوز هم میزاره ولی بیشتر توگوشی وبیرون رفتن بادوست هاشه قبلا اصلا بادوست هاش بیرون نمیرفت میگه دیگه شما بزرگ شدیم حقشه که برای خودت هم زندگی کنه
  ازاذیت جنسی لذت نمیبرم‌فقط دوست دارم زمانی که ازدواج کردم قبل ازاین که رابطه جنسی روشروع کنم تواتاق خواب یه مقداری از سر لذت من رواسپنک کنه نه زیادبعد رابط جنسی انجام بدم واین که کلا من ازمعلم های مرد ومشاوره مرد که سختگیر هستن خوشم میاد نمیدونم چرا
  راستش قبلا هادوست داشتم وقتی خوب درس نمیخوندم یه مشاوره ای باشه ترجیحا مرد من رونه زیاد ولی درحد ترکه ای رودست بزنه هیچ وقت اتفاق نیفتاد ولی ته دلم دوست داشتم
  راستش یه کاربعدازفیلم های پورنی وبه بهونه ای که خوب نخوندم خودم روده مرتبه بابرس اسپنک کردم هم حال داد وهم بعدش پشیمونی وعذاب وجدان وناراحتی داشتم
  راستش توزندگی خانوادگیم اصلا احساس نمیکنم بقیه من روتایید میکنن وبرادربزرگترم هم بهم سرکفت میزنه همش میخوادبگه که اون بهتره راستش ازبچگی تا همین قبل ازترک خودارضایی گوش برادرم رو میبوسیدم ودندون میگرفتم وگوشش روتودهنم میکردم وگوشش رومیکشیدم نه درحد درد واین رفتارها اصلا به صورت عاشقانه یه جور رفتار بین خواهر برادری این عمل جلوی مادر وپدر انجام میشد پدرم مخالف بود ازاین کار ولی دیگه نه این که چندسال طولانی انجام شده بودانگاردیگه عادی بود
  ولی ازوقتی که تصمیم به ترکخودراضاییم کردم تصمیم گرفتم این کارهم دیگه نکنم با این که اصلا نه حس خودارضایی دارم ونه این که حس عاشقانه وچیزی راستش ازوقتی این کاررومیکنم هی برادرم به شوخی میگم دستم روماچ کن ولی من پشت دستش میزنم
  راستش خیلی دوست داشتم ازطرف مشاورم توزمان کنکور جریمه بشم وجریمه هم میشدم وقتی برنامه رودرست جمع نمیکردم مینوشت جریمه تافردا باید تاروزبعد تعداد تست هام رومیرسوندم به حداقلی که گفته بود وگنه دوباره جریمه میشدم جریمه اش هم تین بود که ۲۴ساعت برنامه نمیداد تا اون برنامه رودرست جمع کنم راستش وقتی جریمه میشدم حال میکردم نمیدونم چرا

  • واین که اصلا نمیتونم این موضوع روخانواده هم بگم که نیاز به مشاور دارم

• واین که اصلا نمیتونم این موضوع روبه خانواده هم بگم که نیاز به مشاور دارم

• دوست عزیز با توجه به اطلاعاتی که شما در اختیار ما قرار دادید نیاز است که به صورت حضوری به روان درمانگر مراجعه داشته باشید تا در پروسه درمانی مشکلات شما به صورت دقیق بررسی شود و به شما و بهبود عملکردتان کمک شود.
  دقت کنید که این مشکلی نیست که تنها بر ترک خودارضایی از بین برود و نیاز به روان درمانی می باشد.

  درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
  021-22354304

• شما به سن قانونی رسیده اید و نیاز به بیان این موضوع به خانوادیتان نمی باشد و می توانید به تنهایی به روان درمانگر مراجعه داشته باشید

• خوب اولا پول نیازه برای این کار که اون موقع باید ازمادرم بگیرم خوب معلومه که میپرسه برای چی میخوای ومن نمیتونم دروغ بگم واین که باید ازخونه برم بیرون خوب مسلما میپرسن که کجا میرم برای همین باید یامشکلم روبهش بگم یااصلا بیخیال درمان بشم تارمانی که یه وقتی شاید مستقل بشم یعنی خونه ام ازشون جدا بشه که اگه نخوام ازدواج کنم فکرنکنم جدابشیم به نظرتون باید به مادرم مشکلم روبگم راستش خیلی سخته بیانش واصلا نمیدونم چه دیدی نسبت به من میکنه میترسم بعد تاآخر عمر پشیمون بشم که چرا به کسی گفتم