4
وابستگی
سلام خدمت مشاور های عزیز .
امیدوارم به سوالم پاسخ داده بشه
من با یه دختری آشنا شدم که همکلاسی بودیم و منجر به دوستیمون شد . بگم که من فقط ۷ روز از این دختر کوچیکترم و تقریبا هم سنیم. طی گذشت زمان من به این دختر وابسته تر و وابسته تر شدم و خیلی دوسش دارم الان اما احساس میکنم اون به من توجهی نداره ، البته که خودش میگه خیلی دوستت دارم ولی رفتاراش چیز دیگه ای رو نشون میدن . من میخوام که اونم به من وابسته شه و توجهش به من خیلی بیشتر باشه تا توجهش به بقیه . میخام به خودم وابستش کنم …
خیلی کمک بزرگی میکنید اگه راهنماییم کنید .
با تشکر از شما
با سلام خدمت شما
دوست عزیز احساسات شما کاملا قابل درک است.
به سنتان اشاره ای نکردید و نمی دانیم دقیقا منظور شما از وابستگی چیست.
اصولا در روانشناسی وابستگی مفهوم مورد قبول و سالمی نمی باشد، چرا که این معنا را می رساند که فرد بدون حضور دیگری قادر به گذران و زندگی روزمره نخواهد بود و از نظر هیجانی وابسته به حضور فرد دیگری هست که بدون او شدیدا دچار اضطراب می شود.
در مقابل مفهوم دلبستگی را داریم که نوع سالم و موثر در روابط می باشد. به معنای اینکه دو نفر به یکدیگر احساس تعلق دارند و صمیمیت و تعهد در رابطه شان برقرار است، با وجود اینکه دلتنگ و نگران هم می شوند، اما زندگی شان به هم بند نیست که بدون هم دچار اختلال شوند و به مشکل بخورند.
بهتر است به با این توضیحات به احساسات خود رجوع کنید ببینید کدام حالت در شما وجود دارد؟
نکته دیگری که بهتر است به آن دقت داشته باشید این است که معنای دوست داشتن را برای خودتان مرور و در صورت لازم بازنگری بفرمایید.
چرا که دوست داشتن طوری نیست که برای طرف مقابل احساس اجبار و تحمیل ایجاد کند.
اگر ما کسی را دوست داشته باشیم به احساسات و خواسته او هم اهمیت و بها می دهیم و در نظر دارم که او هم صاحب اختیار است و این اجازه را دارد که ما را دوست نداشته باشد و یا تصمیم دیگری بگیرد.
با توجه به تمام این موارد، ببینید می خواهید رابطه تان با ایشان در چه سطحی و تا کجا باشد.
به نظر می رسد در این مواقع بهترین شیوه بیان صادقانه احساساتتان باشد و اینکه سعی کنید بیشتر با یکدیگر آشنا شده و فرصت شناخت را برای هردوتان فراهم کنید.
اگر شباهت شما به اندازه کافی باشد (شیوه تفکر، سبک زندگی، عقاید و ارزش ها و …) و این میل و کشش دو سویه باشد، رابطه مسیر خودش را خواهد یافت.
خیلی خیلی ممنونم که پاسخ دادید .
جدا از تعاریف وابستگی و دلبستگی من تعریف دیگری رو هم خوندم که به نظر احساساتم به اون بیشتر شبیه میاد “شیفتگی”
این نزدیک تر به نظر میرسه .
من دوس دارم رابطه ی ما دائمی باشه ، حتی ازدواج و تشکیل خانواده ، اما میخام اونم منو به اندازه ای که دوسش دارم منو دوس داشته باشه . میخام که اونم شیفته ی من بشه
سلام به شما دوست عزیز
احساسات شما قابل احترام می باشد اما بهتر است در زمان روبرو شدن با یک رابطه به این مسائل توجه داشته باشید که هدف شما و این فرد از این رابطه چیست ، چه توقعاتی از یکدیگر دارید ، چه مسیری را برای این رابطه در نظر دارید و در مورد این مسائل با یکدیگر صحبت کنید تا هریک از شما در مورد ادامه یا پیان دادن به این رابطه تصمیم گیری کند .
در کنار این موراد به این موضوع نیز توجه کنید که وابستگی در رابطه می تواند هم برای خود فرد و هم رابه آسیب زا باشد چون وابستگ می تواند باعث شود که فرد از تمرکز بر دیگر مسائل زندگی خود دور بماند و توقع داشته باشد که فرد مقابل کل زندگی خود و توجه را به این رابطه اختصاص بدهد و نتواند تفاوت های فردی و شرایط فرد مقابل را درک کند .
اما در دلبستگی عبارت است از پیوند عاطفی عمیقی که با افراد مهم در زندگی خود برقرار می کنیم به شیوه ای که باعث شود هنگام تعامل با آنها احساس شعف و رضایت را تجربه کنیم و به هنگام شرایط استرس زا و بحران، در کنار آنها احساس آرامش داشته و پناهگاه امنی برای ما محسوب شوند و هر دو فرد در کنار رابطه دوستی می توانند به رشد و سازندگی خود ادامه بدهند و شرایط هر دو فرد درک می شود و در آن توقعات و خط قرمزها مورد احترام قرار می گیرد .
بهتر است سعی کنیددر تعامل سازنده و درک شرایط فعلی خودتان و هدف هردویتان از رابطه و بیان توقعات هردو طرف در مورد این رابطه نتیجه گیری داشته باشید .
متشکرم که راهنماییم میکنید . شیفتگی نزدیک ترین کلمه به احساسات من هست .
قابل توجهتون باشه که من هدفم از دوستیمون در اینده و ازدواجه .
اما من میخام که اونم منو خیلی دوست داشته باشه و شیفته ی من بشه . با چه راهکارهایی میتونم اونو شیفتهی خودم بکنم