سلام من کنکوری هستم از نظر برنامه ریزی درسی مشکلی ندارم اما گاهی احساس می کنم یکی از نیمکره های مغزم از داخل یخ می کنه یا دستم بی حس میشه یا خیلی داغ ، من از لحاظ برنامه ریزی به خودم فشار نمیارم و خیلی به درس خوندن علاقه دارم چون پنج ساله در مدرسه ی سمپاد درس می خونم ولی هفت سال پیش یه دزدی اتفاق افتاده که خیلی رو من تاثیر گذاشته و من از اون وقت خواب راحت ندارم و خیلی آشفته شدم. و حتی اون اوایل همش احساس می کردم بقیه ی بچه ها توطئه می کنن کتابام رو بدزدن ، و از اینکه برق بره خیلی می ترسیدم و یک کلکسیون چراغ شارژی جمع کردم ، من دقیقا هفت ساله که هیچ جا احساس امنیت نمی کنم و همش احساس می کنم کسی توی خونه س ، یا باید کتابا رو اونقدر بخونم که کاملا یادم بمونه وگرنه سردردر می گیرم چون بچه بودم فکر می کردم این احساسات به مرور زمان کمرنگ میشه اما بدتر هم شده و خیلی پیشرفت کرده و خجالت زدم می کنه که چقدر بدبین شدم،نسبت به همه بدبین شدم ،حتی دوستی که پنج ساله با هم دوست و همکلاسی هستیم ، جدیدا خیلی بدتر شدم حتی نمی تونم تو خیابون راه برم و خیلی از این چیزهای ساده وحشت پیدا کردم. و حس میکنم که پسری که باهم دوست بودیم برام مشکل ایجاد میکنه در صورتیکه رفته یه شهر دیگه
من برای این حاشیه ها ی ذهنیم وقتی ندارم اما نمی تونم از شرشون خلاص شم