باعرض سلام و وقت بخیر ..اگه میشه سوالمو جواب بدین خیالم راحت شه .
من یه زمانی دانشجو بودم و همکلاسیم اینقدر دوستم داشت که همه میدونستند الی خودم . یه روزی یکی از دوستاش بهم گفت که چقدر داره اذیت میشه بخاطر این که دوستت داره و ولی فکر میکنه تو بهش محل ندی منم از نوع پوشش و حجابش خوشم امد گفتم ببینم چی میگه اگه خدا قسمت کرد ازدواج می کنم ..منم پسری هستم سی ساله .تاحالا با هیچ دختری دوست نبودم چون یجورایی نمی خوام تنوع طلبی برام پیش بیاد می خوام با یکی باشم برا همیشه.. الان نزدیک چهار سال با این هم کلاسیم هستم ..البته نه مثل رابطه های الان ..هیچ برخوردی و هیچ ارتباطی غیر شرعی توش نبود وحالا که ایشون دیده که من اخلاقم چطوری و چه اعتقاداتی دارم بیشتر وابستم شده طوری که شاید بگم بدون من زندگی براش خیلی سختر بگذره ..چیزی از من نمی خواد و فقط به بودنم قانع و دوس داره بهم برسیم .. ولی من هنوز دو دلم گاهی از این که چنین دختری آدم و دوست داشته باشه با این که میدونه چیزی تو زندگیم ندارم و می خواد باهام ازدواج کنه و همیشه دل گرمی میده که خدا گریم باهم کار میکنیم و زندگیمونو درست میکنیم .ولی بعضی موقع از خوشگل نبودنش اذیت میشم گاهی برام خوشگل و گاهی نیست .الان واقعا نمیدونم دوستش دارم یا نه .. با این که اخلاقش خوب و حجاب و غیره عالیه.ولی بعضی موقع بدلم نمیشینه میگم باید یکی خوشگلتر از این باشه ولی اخلاقش و ایمانش مانع میشه دلزده بشم چندین بار سر همین قضیه کات کردم ولی باز ایشون پا پیش گذاشته و بهم حق داده که دنبال خوشگلتر از اون باشم و خودشم سعی میکنه خوشگلتر بشه با ورزش و …. آیا این خوشگل نبودن بعضی موقع ها دلیل بر عاشق نبودنم آیا میتونه بعد ازدواج هم اینطوری بشه یا این که الان فقط در حد دوست صمیمی هستیم زیادی توجهم به ظاهرش در حالی که باطنش عالی.
بنطرتون چی کار کنم .ادامه این رابطه و ازدواج کار عاقلانه ای ویا این شک در دوس داشتن و زیبایی در همه هست ..چی کار کنم
با تشکرررر فرواان