سلام.پسری ۲۹ ساله هستم.شغل اقماری و لیسانس دارم.پدرم شغل آزاد و مادرم خانه دار.جدیداً خواستگاری دختری رفتم که پدر و مادر فرهنگی هستند. سر بیشتر مسائل تفاهم داریم جز دو مورد (شغل و تحصیلات)میخواد شاغل باشه.طبق عقاید شخصی دوست ندارم خانمم شاغل باشه برای اینکه کمتر با هم هستیم و یه سری از کار های داخل خونه رو هم باید انجام داد و به خاطر شرایط کاری من زمان استراحت رو به شهر پدری برای دیدن و یا شهر دیگه برای تفریح میرم.اینجوری نمیتونه با من جابجا شه و جدیدا گفتن استاد دانشگاه بشه تا بیشتر بتونه مرخصی بگیره که با توجه فشردگی کلاس ها بعید میدونم بتونه اینهمه مرخصی رو در طول ترم داشته باشه و همچنین مراوده با اساتید و سطح توقعات اونها و روش های زندگی اونها با توجه به کار من، باعث سردی تو روابط ما میشه و دومی میخواد ارشد بخونه و باتوجه به موارد مشابه(تعدادی همشهریانم) تو اختلاف مدرک و عاقبت جدایی یا حداقل کدورت تو روابط و همچنین هر دوی اختلاف رو از چشم مادرش میدونم چون احساس میکنم اون داره عقایدش رو تحمیل میکنه.از شما میخوام منو راهنمایی کنید. با تشکر .