5
آیا جدا شوم؟
خانم ۴۲ ساله هستم که ۲۰ سال است ازدواج کردیم هیچ مشکل, دعوا یا بحثی با هم نداریم هر دو تحصیل کرده با درامد بالا هستیم مشکل اساسی ما این است که بیش از ده سال است که به دلیل شغلی در دو کشور دور از هم و جدا از هم زندگی میکنیم. دو فرزند داریم که با من هستند. از وضعیت موجود خسته هستم از لحاظ عاطفی بسیار از هم دور شده ایم ولی هیچ کداممان خیانت نکرده یم
حاضر به رها کردن شغلش نیست و اصرار دارد که من هم بخاطر بچه ها و موقعیت بسیار خوب زندگی ام اینجا بمانم
خسته هستم میخاهم جدا شوم ولی مطمنن از این که هستم هم تنها تر میشوم
چه کنم ؟ آیا جدا شدن راه حل است؟
با سلام خدمت شما دوست عزیز
زندگی مشترک نیاز دارد که دو فرد در کنار یکدیگر باشند و این تایم طولانی جدا ماند شما می تواند باعث ایجاد مشکلات روحی زیادی برای هریک از شما شود . در هرصورت هردوی شما یک سری نیازهای عاطفی و جنسی دارید که نیاز است به یکدیگر توجه کنید و در برطرف کردن آن به یکدیگر کمک کنید.
۱٫ امکان اینکه شما یا ایشان به شهر های یکدیگر بروید و در آنجا زندگی کنید وجود دارد؟
۲٫ آیا در مورد نیازهایتان با همسرتان صحبت کرده اید؟
۳٫ ایشان موافق طلاق می باشند؟
۴٫ دیدگاه همسرتان در مورد نیازها و زندگی به این سبک چیست؟
۵٫ اولویت های همسرتان به چه ترتیب می باشد؟
۶٫
مرسی از. پاسخ سریعتان
شاید. سال های اول این امکان وجود. داشت ولی الان هر. دویمان هر کدام در. محل زندگی مان دارای موفقیت های شغلی هستیم که رها کردنش مطمینا سخت است علاوه بر آن من با بچه هایمان در کشور دیگری هستیم و جابجاکردن بچه ها کار عاقلانه ای بنظر نمیرسد از طرفی حتی اگر بفرض محال با اصرار زیاد، او کار و زندگی شغلی اش را رها کند و به ما بپیوندد ولی بعد چه؟ به حتم بعد از چند. ماه پشیمان خواهد. شد. و. باز خواهد. گشت
از چهار یا پنج سال پیش به تکرار. این موضوع را با همسرم مطرح کردم ناراحتی و ناخشنودی ام را ولی اعتقاد دارد انقدر زندگی ام راحت و بی دغدغه است که خواسته ی زیادی محسوب میشود
اعتقاد دارد که زندگی مان به همین شکل بسیار. خوب است و او مشکلی ندارد و دایما میخواهد که من با شرایط کنار بیایم
در مورد طلاق حرفی نزده ام نمیدانم نظرش چیست و میترسم مطرح کنم
از واکنشش نگرانم
ضمن اینکه همه ی اطرافیان و خانواده و دوستانمان تصورشان بر این است که ما زوج موفق و خوشبختی هستیم
واقعا بودیم ولی کاش به اینجا نمی رسیدیم
کاش زندگی معمولی تری داشتیم
اولویت همسرم زندگی عاقلانه و منطقی برای موفقیت هر کداممان و بچه هایمان است هیچ اولویتی برای احساسات سرکوب شده ی من ندارد
دقت کنید دوست عزیز در این مورد نیاز است به صورت جدی اما در احترام با همسرتان صحبت کنید و بیان کنید که این شرایط برایتان سخت است تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید در هر صورت شما باید برای بدست آوردن آرامش روحی و برطرف شدن نیازهایتان یک سری سختی ها را تحمل کنید و یا برای بدست آوردن پول این دوری و برطرف نشدن نیازهایتان را قبول کنید و این موضوع بستگی زیادی به اولویت هریک از شما برای زندگی دارد.
درست است که موفقیت و درآمد خوب می تواند لذت بخش باشد اما در صورتی که به بهبود روابط و زندگی شما کمک کند .
دقت کنید که نیاز است در کنار موفقیت فرزندانتان به آرامش و نیازهای خودتان نیز توجه کنید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید.
ممنون از توضیحات تان
سوال اصلی من این است ایا در مورد جدا شدن اقدام کنم؟
با توجه به موقعیت موجود جدا شدن چه مزایا و اسیب هایی برای من خواهد داشت
با توجه به اینکه بطور کلی تنها زندگی میکنم نیاز و وابستگی مالی هم بهم نداریم چه چیزی ما را به ادامه ی این زوجیت ترغیب میکند؟
دقت کنید که بهتر است قبل از هر تصمیم گیری به صورت جدی با همسرتان صحبت کنید و از ایشان بخواهید که برای زندگیتان یک تصمیم جدی بگیرید چون این شرایط برای شما قابل تحمل نیست .
در صورتی که بازهم پاسخ ایشان منفی بود می توانید در مورد جدایی فکر کنید اما دقت کنید که با جدایی بازهم تا زمانی که فرد مناسبی پیدا شود و بتوانید به فرد دیگری اعتماد کنید تنهایی را تجربه خواهید کرد .
اما ممکن است با صحبت کردن با همسرتان به صورت مستقیم و با گفتن نیازهایتان می توانید نتایج بهتری بدست آورید شما و همسرتان نیاز است بین وضع اقتصادی بهتر و زندگیتان مشترکتان انتخاب کنید .