سلام ، من 37 سالمه ،تهران زندگی میکنم ، آدم خون گرمی هستم و با اطرافیانم رابطه خوبی دارم ، تو حالت عادی روابط عمومیم خوبه ، رشته کاریم برنامه نویسی حسابداری و فروش نرم افزار ، متاسفانه زود عصبانی میشم و زودهم از عصبانیتم پشیمون میشم .
اینها رو مطرح کردم که تقریبا با خصوصیات اخلاقیم آشنا بشید .
من نزدیک به 15 سال ازدواج کردم ، از اونجایی که هر آدمی ممکن اشتباهاتی تو زندگیش انجام بده من هم متاسفانه 10 سال پیش گول هوای نفسانی خودم خوردم و با ی خانم از راه دور تو اصفهان ارتباط داشتم .
مدت زمان زیادی طول نکشید تقریبا یک ماه ، هیچ ارتباط فیزیکی هم با هم نداشتیم ، تا یک روز همسرم یکی از پیامهای ایشون رو به صورت اتفاقی تو گوشی من دید ، داستان زندگی من پیچید به هم ، تا بعد از کلی ابراز تاسف و معذرت خواهی تقریبا 10 درصد شرایط عادی شد ،البته نشونه های اون قضیه تو داستانهای مختلف نمود پیدا میکرد از جمله مشکلات مالی و خیلی چیزای دیگه که من میدونستم ریشه تو همون قضیه داره تا بعد از گذشت تقریبا 5 یا 6 سال به این صورت زندگی کردن و تو همین در گیریای کم و زیاد ما پدر همسرم با من صحبتهای خوبی کرد البته اونا از اون داستان قدیم اطلاع نداشتن و فکر میکردن مشکلاتی هستش که تو زندگی همه پیش میاد و شایدم همینطور بود ولی متاسفانه بعد از اون صحبتها ، پدر همسرم سکته کرد و فوت شدند ، من احترام زیادی برای ایشون قایل بودم و هستم ، فوت ایشون برای شخص من خیلی حادثه بدی بود به خود من ضربه بدی زد بیشتر از همه فکر میکردم من باعث این سکته شدم و من باعث این مرگ ، همیشه به همسرم هم میگفتم و این باعث شد تو خودم به مرور تغیراتی ایجاد کنم ، چون واقعا عاشق زندگیم و همسرم هستم الان تقریبا 5 سال از فوت پرد همسرم میگذره ، من خودم میدونم که بهتر شدم ، ولی اون داستانی که اول براتون تعریف کردم دست از سر من و زندگیم بر نمیداره
به این صورت که تو هفته گذشته من برای دختر خواهر خانمم تو حالت شوخی و ی صحبت عامیانه تو فضای مجازی من یک جمله فرستادم با این مضمون که حالا که من از دست ناراحتم باید جبران کنی و از دلم در بیاری ، فقط همین !!!
متاسفانه همسر من این متن رو با این شرایط که از رابطه صمیمی من و خانوادشون اطلاع دارن این جمله رو مدرکی بر خیانت من گذاشتن و از من عصبانی
البته این رو باید بگم وقتی به دختر خواهرشون معترض شدم و با ایشون مطرح کردن متاسفانه ایشون هم تمام پیامها رو حذف کرده و بیشتر باعث شک شده الان در حال حاضر نمیدونم چی کار باید بکنم ، همسرم من رو به صضورت غیر مستقیم تهدید به متارکه میکنه و من هم عاشق ایشون و ……. یادم رفت بگم حاصل ازدواج ما ی پسر 10 ساله هستش که جونمم براش میدم اگر میشه لطف کنید و راهنماییم کنید