اختلاف با شوهرم

خیلی ممنون از رهنماییتون
دراین باره زیاد باهم صحبت کردیم ولی اون خیلی آدم مغرور و لجبازی هست و همیشه میگه فقط حرف حرف خودم وتا به الان هیچ نتیجه ای نگرفتم هیچ بهتر که نشده هیچ حتی بدتر هم شده
واقعا در کنار او خیلی روزای سختی رو میگذرونم
هرروز من شده اشک و گریه زاری و غصه ولی اون بیخیال میگرده میره با رفیقاش دور مشروب خوری نه سراغم میاد نه زنگی میزنه و نه حتی پیامی میده
خیلی بیش از اندازه بهم بی محلی میکنه و عشقمون یه طرفه شده
راستش من دارم سعی میکنم پل پشت سرم رو خراب نکنم که شاید از خر شیطون اومد پایین و خودش رو اصلاح کرد
ولی هرچی میگذره اوضاع داره بدتر میشه و سردتر میشه
خودم که آینده ی سیاهی رو بااون میبینم
اما خانوادم میگن باید بسوزی و بسازی
از طرفی وقتی دوسه روز باهام خوبه من رو خوب وابسته خودش میکنه منم تا میام بهش دلخوش کنم دوباره یهویی رفتارش باهام بد میشه
هم من هم خانوادم هرچی باهاش صحبت میکنیم اون بیشتر خودش رو بالا میگیره وبی محلی میکنه
به نظر شما من باید چیکار کنم؟ راه درست چیه؟ باید مثل خودش بهش بی محلی کنم و یه مدت صبرکنم یااینکه کلا جدا بشم بهتره؟