4
اختلاف با همسرم
من يكساله كه ازدواج كردم. همسرمو خيلي دوست دارم و خيلي شخصيتش رو دوست دارم. ولي اغلب باهم ناسازگاري داريم. هروقت من حالم خوبه و دركش ميكنم و همه چيو مديريت ميكنم، بهترين همسر دنياست. ولي واي از روزي كه مثلا بيحال باشم يا فكرم مشغول باشه يا مريض باشم، امكان نداره باهم بحثمون نشه. احساس ميكنم ايشون هيچ دركي از تفاوت هامون ندارن و هيچ تلاشي براي بهبود رابطمون نميكنن. احساس ميكنم فقط منم كه دارم گذشت ميكنم و وقتي من دچار مشكل ميشم ايشون هيچ تلاشي نميكنه. حتي اگه ببينه دارم گريه ميكنم از دستش قدمي برنميداره و ميره يه جايي ك منو نبينه و سرگرم گوشي و كتاب ميشه. اين منو خيلي آزار ميده نميدونم چيكارش كنم؟
سلام به شما مرضیه جان
خب اینکه شما بخواهید همسرتان در زمان مریضی و یا خوب نبودن حالتان شرایط شما را درک کنند چیز بدی نیست اما خب در این مسیر اهمیت زیادی دارد که شما بتوانید در زمان مناسبی که حال هردویتان خوب هست در مورد این موضوع و توقعاتی که در این زمان های از یک دیگر دارید واضح و روشن صحبت کنید تا بتوانید به نتیجه گیری بهتری برسید.
چی بگم بهش؟ بارها تلاش کردم ولی وقتی ام حالمون باهم خوبه اجازه نمیده باهاش صحبت کنم یا مثلا میگه ول کن باز این حرفارو. شروع نکن. بذار دو دقه نشستیم اعصابمون اروم باشه. خیلی نگران آینده مونم. حتی نمیاد دوتایی بریم مشاوره.میگه من مشکلی ندارم. تو اگه مشکلی داره برو خودت.
سلام من یکسال عقد کردم و سر برخی مسائل با همسرم اختلاف نظر داریم میخواستم شما راهنمایم کنید مثلاً برخی مواقع که مهمونی یا عروسی از سمت فامیلای من دعوت میشیم همش میگه من نمیام دوس ندارم ولی من هیچوقت اینجوری نمیکنم و خیلی دوس دارم تو مهمونیا و عروسی فامیلامشون شرکت کنم اصلا آدم منزوی و خجالتی نیس خیلیم اجتماعی و خوش برخورده ولی نمیدونم چرا اینجوری میکنه
سلام به شما دوست عزیز
بهتر است که در این مورد در زمانی که هنوز به مهمانی و یا عروسی دعوت نیستید در این مورد با ایشان صحبت تا بتوانید با دیدگاه و افکار ایشان آشنا شوید و در کنار اینکه در مورد احساسات و نیازهای خودتان نیز با ایشان صحبت کنید در این حالت در مسیر تعاملی باهم می توانید نتیجه گیری بهتری داشته باشید.