سلام وقتتون بخیر من حدود ۷ماهه که ازدواج کردم وهنوز عروسی نکردم
از اوایل ازدواج تا به الان مدام با شوهرم بحث و دعوا داریم همیشه وسط دعوا منو کتک میزنه وحتی مرا تهدید به کشتن میکنه که آخر تو را میکشم حتی از پدرو مادرم هم نمیترسه و اینکار رو در حضور خانوادم انجام میده حتی یکبار من رو جلوی خانوادم زد و پدرم برای دفاع از من به او هشدار داد ولی او حتی پدرم راهم کتک زد. کل بدن من و پدرم زخمی بود وخودش هم فرار کرد وسر این موضوع من به همراه پدرم به پاسگاه رفتیم و صورت جلسه نوشتیم ولی خانواده اش  در پاسگاه آشنا داشتند و بهشون خبر دادن که ما اومدیم شکایت کنیم وسریع مادرش و دامادشان به در خانه مان آمدند ومادرش گریه زاری میکرد که توروخدا شکایت نکنین و بروید و شکایتتان را پس بگیرید پدر هم  تو رودروایسی قرار گرفت و تسلیمشان شد و قبول کرد ولی من راضی نبودم وبعد از رفتن مادرش اینا به پدرم گفتم بیا این راه را ادامه دهیم چون مطمئنم که او دست از این کارش برنمیدارد هیچ بلکه حتی بلای بزرگتری سرمان می آورد به همین خاطر فردای اون روز باهم به پزشک قانونی رفتیم ولی متاسفانه اینقدر این آدما پارتی  وآشنا دارن که در پزشک قانونی هم آشنا داشتن و متوجه شده بودن و نامزدم به همراه شوهر خواهرش به در خانه آمدند که بروید شکایتتان را پس بگیرید نامه پزشک قانونی هم پاره کنید من قول میدهم جبران کنم وعوض شوم ودیگر این کار را تکرار نکنم من هم خامش شدم و قبول کردم مدتی گذشت ولی بازهم دوباره آن رفتارهای قبلش را تکرار کرد وبازهم مرا کتک زد من هم به او گفتم ایندفعه مثل آندفعه نیس که ببخشم پس سواستفاده نکن اوهم به حرف من خندید وگفت قبلا چکار کردید که الان کنید
وهمچنان این رفتارهاش ادامه داره خانوادمم پشتم نیستم و همش میگویند باید بسوزی و بسازی
دیگه خسته شدم کار هرروزم شده غصه و گریه زاری شما به من بگویید چیکار کنم
ممنون میشم من رو راهنمایی کنید