من 17 سالمه ولی قیافم و قد و هیکلم ب ادم 20/25 ساله میخوره
عاشق یکی شدم ک 38 سالشه ولی اون برعکس من سنش کمتر میخوره همه فک میکنن 27 سالشه
طرف فامیل دوره ولی بنا بر دلایلی خیلی همدیگه رو دیدیم
من واقن دختری نیسم ک ب هر پسری دل بدم
حتی همین الانشم سر این ی نفر خیلی با خودم تو جنگم
من قبل از اینکه بیاد ایران ازش فقط شنیده بودم ک فامیل و اینا تعریف میکردن
وقتی اومد ایران و دیدمش ازش متنفر بودم و حتی یکی دیگه رو دوست داشتم
ولی از یه جایی ب بعد ک همدیگه رو واسه یه سری مراسم زیاد میدیدیم خودش اومد سمتم
توی فامیل من از همه شیطون ترم و از بقیه دخترامون منو بیشتر دوس دارن
این پسره هم خودش خیلی شیطون و پایه و خوبه
واسه همون هی میومد سمتم و سر حرفو باز میکرد
وقتی با پسرای دیگمون حرف میزدم میومد یه جوری باعث میشد که نتونیم حرف بزنیم و خودش باهام حرف میزد
همیشه هوامو داشت و مواظبم بود
اینم بگم اونقدری خودش خفن هس ک بگم حتی از من سر تره
ورزشکاره هیکلش عالیه اخلاقش خیلی خویه به همه چی مثبت نگا میکنه همیشه میخنده و خوشحاله
نمیذاره بهت بد بگذره قیافشم ک خیلی خوبه قدشم بلنده
خیلی هم پولداره تازه دختر هم ازش خواستگاری کرده
هر کسی میبینتش خوشش میاد ازش
از هر لحاظ خیلی خوبه چیزایی رو هم نشون داده که حتی خود فامیل مارو صمیمی میدونن
کلامی گفته دوست دارم ولی جدی نه با خنده
همش دستمو میگیره لپمو میکشه مواظبمه همش همه جا جلو چشممه
نمیذاره با بقیه پسرا زیاد حرف بزنم
همه جا باهامه و همش حواسش پیشمه
چون خودش ورزشکاره همش میاد میپرسه ورزشم تو چ وضعیتیه اوضاع خوب پیش میره یا نه همش راهنماییم میکنه
وقتی جایی میخواد ازم حرف بزنه همش تعریف میکنه ازم
با اینکه توی یه سری چیزا باهم اختلاف سلیقه داریم همیشه طرفمو میگیره
با پسرای دیگه فامیل شده بحث کنم ولی این ادم اصن یه چیز دیگس
منم بخوام بحث کنم خودش کوتاه میاد و هیچی نمیگه
ولی من واقن مطمئن نیستم که اون دوسم داره یا نه
از خودم واقن مطمئنم چون هیچوقت به هیچ پسری تو زندگیم همچین حسیو نداشتم
امکان داره واسه اینکه خیلی میگه و میخنده و منم چون اوکیم باهاش باهام این کارارو میکنه
و اینکه اینم بگم تو این مدتی ک اومده تو زندگیم همه چی عوض شده اصن انگار دنیام رنگ و شکل گرفته مث قبلنا بی حوصله نیسم
اصن از وقتی اومده ادمای اطرافمو بیشتر از قبل دوس دارم
حتی علاقم ب درس خوندنمم بیشتر شده که پیشرفت کنم و زودتر ب هدفام برسم
باعث شده ک حتی به خودمم بیشتر برسم به تیپ و قیافه و هیکل و اصن انگار یه انرژی داره که هر وقت بهش فکر میکنم تا چند ساعت کوک و خوبم
واسه همینه نمیخوام همچین ادمی ک اینهمه انرژی مثبته تو زندگیم و باعث پیشرفتمه از دست بدم
ولی من واقن قبل از اینکه خودش بیاد طرفم دوسش نداشتم حتی خیلی حالشو میگرفتم ولی اون خودش اومد و باعث شد الان 8 ماهه ک واقن دوسش دارم و تو این 8 ماه اکثرا تو مراسما و مهمونیا خیلی میدیدمش و حالم خیلی خوب بود کنارش ولی با این حال چندتا مشکل هست
اول اینکه واقن من باورم نمیشه ک همچین ادمی از منه نیم وجبی خوشش بیاد اونم کسی ک ب اندازه سن من تو خارج زندگی کرده و همه جور دختریو دیده
دوم اینکه سنش واقن زیاده
من مشکلی با سنش ندارم چون واقن مث27 ساله ها میمونه و اصن بهش نمیاد ک سنش بالا باشه و سن برای من مهم نی مهم خودشه
ولی مطمئنم بقیه مشکل دارن مثلا خانوادم و اینا
سوم اینکه مادر و پدرم ب خاطر ی سری مسائل ازش خوششون نمیاد و دوس ندارن بیاد طرف من
چهارم اون هنو جدی چیزی نگفته ک من فکر کنم روش ولی من واقن دوسش دارم و دوس دارم باهاش باشم ولی نمیدونم چیکار کنم
لطفا کمکم کنید من واقن تجربه این مدلی نداشتم ک انقد کسیو دوس داشته باشم