اختلاف فرزند با خانواده
باسلام خسته نباشید .ما خانواده ۶نفره هستیم ک برادرکوچکم ک درحال حاضر۲۵سال سن دارد با ما با سردی رفتار میکند با کل اعضای خانواده .نوجوانی پرسروصدایی داشته است اختلاف فراوان با پدرم بر سر درس خواندن داشته ک به دانشگاه نیز میرود این اختلافات ادامه پیدا میکند بطوریکه درسهایش را مشروط میشده و پدرم ناراحت شده و دعوا میکرده است .سال گذشته با دختری اشنا میشود که اصلا متناسب خانواده نیست و بحث و مشاجره شدت میگیرد بطوریکه در حال حاضر با خانواده قطع رابطه کرده هیچ احساس و محبتی ب خانواده نداشته و حتی بااینکه ما چندین ماه است سعی ب برقراری ارتباط محبت امیز با برادرم داریم موفق نشدیم .دنیایش ان دختر و زندگی اش در شهر دانشجویی اش هست و ما برایش حکم دشمن داریم حتی با دیدن اشکهای مادرم نرم نمیشود .چه کنیم تا به خانواده مان برگردد؟؟؟😢
سلام به شما دوست عزیز
احساسات و نگرانی های شما برای برادرتان قابل احترام می باشد اما دقت داشته باشید که تایم طولانی با خواسته های او مخالفت شده است به این معنا که برای استقلال و علایق او در درس خواند ، نیازهای دوران نوجوانی و جوانی و در کنار آن در زمان فعلی با برای انتخاب همسر خود و این مسیر می تواند فاصله زیادی را بین شماها و ایشان ایجاد کند اینکه شماو یا پدر و مادرتان نگران ایشان هستید و از طریق مخالفت و یا اجبار او به کارهایی چون درس خواندن می خواهید امکان موفقیت او را افزایش بدهید اما دقت کنید که بدون در نظر گرفتن درخواست های او این مسیر برای او ناخوشایند می شود بهتر است در اینگونه موارد از تعامل استفاده شود به این معنا که به احساسات او احترام گذاشته شود و در احترام با او برخورد شود تا او احساس امنیت لازم را در خانواده داشته باشد تا نیازها و احساسات خود را بدون سرزنش و توهین بیان کند و در این مسیر بتوانید با تعامل و بیان دلایل و دیدگاهای خودتان در این مسیر به تصمیم گیری او کمک کنید .
در این پروسه نیز بهتر است پدر و مادرتان در تایم مشخصی در کنار احترام به احساسات فرزندتان و بدون توهین و سرزنش با ایشان صحبت کنند و فرصت بدهند تا او دلایل انتخاب خود را بیان کند و در کنار ان بهتر است برای آشنایی بیشتر خانواده ها اقدام کنید تا او شما را در این مسیر همراه خود بداند و به او بیان کنید که به عنوان یک فرد بالغ به او اطمینان دارید اما نظر خانوادگی خود را برای تصمیم گیری بهتر او بعد از آشنایی و رفت و آمد بیشتر با خانواده این خانم بیان می کنید و در کنار این موراد اگر از نظر شما اختلاف و مشکلات زیادی برای این ازدواج وجود دارد بهتر است تایید نهایی خود را به مشاوره پیش از ازدواج اختصاص بدهید .
با عرض سلام خدمت شما دوست عزیز
به نظر می رسد دوران سخت و پر چالشی را پشت سر گذاشته اید و اکنون بسیار نگران ایشان هستید.
متاسفانه گاهی اختلافات بین فردی بین اعضای خانواده تا اندازه ای جدی می شود که اینگونه مسائل را در پی دارد.
درباره اینکه در ان زمان به چه نحوی با ایشا رفتار شده و چگونه به او مخالفت خودتان را اعلام کرده اید هیچ توضیحی ندادید اما به نظر می رسد برای ایشان خیلی ناراحت کننده بوده است که تصمیم گرفته از شما فاصله بگیرد.
نکته مهم این است که اختلافات بین فردی همواره وجود دارند به خصوص درون خانواده ها و هرجا که روابط نزدیک و صمیمی برقرار است بیشتر هم هست.
نحوه مواجهه و روبرویی با اینگونه اختلافات است که بسیار حائز اهمیت است و کیفیت روابط را در آینده تعیین و پیش بینی می کند.
به طوری که رفتارهایی مانند سرزنش، تنبیه، توهین، تحقیر، مقایسه، غر زدن و پرخاشگری هرگز نه تنها ماجرا و اختلافات را حل نخواهد کرد بلکه منجر به تخریب روابط خواهد شد.
به خصوص در موارد و زمینه هایی مانند اینگونه مسائل که سطح هیجان و احساسات در آن بسیار بالا است.
و افرادی مانند ایشان که در گذشته هم به نظر می رسد سابقه رفتارهای تکانشی داشته اند و احتمالا از نظر سرشتی در روابط بین فردی حساس هستند.
از آنجا که هر کسی فقط اختیار و اراده رفتارهای خودش را دارد و نیاز به آزادی که از نیازهای اساسی همه افراد است در دوران نوجوانی سربرمی آورد، معمولا نوجوانان را نمی توان خیلی کنترل کرد و برای همین است که می گویند تاکید و تمرکزتان بر کیفیت روابط باشد.
به این معنا که اگر از کودکی سعی شود به جای تاکید بر بایدها و نباید ها بر ساختن رابطه خوب و صمیمی و سالم و نزدیک تاکید شود، در دوران نوجوانی و بزرگسالی که ابزاری برای کنترل وجود ندارد، افراد به اتکا بر همان رابطه بتوانند اثرگذاری بیشتری بر یکدیگر داشته باشند تا در اینگونه موارد بتوانند از آن بهره مند شوند.
اکنون هم باز به نظر می رسد تنها موضوعی که می توانید روی آن مانور دهید و در دست شما هست همان رابطه ساختن و جلب اعتماد ایشان است تا بداند او را درک می کنید و با او همدل هستید تا در کنار یکدیگر قرار بگیرید نه در مقابل یکدیگر.
از طریق التماس و تنما و گریه کردن و اشک ریختن هم چیزی حل نمی شود و حتی ممکن است بدتر هم بشود چرا که تما این رفتارها کنترل گرانه محسوب می شوند و ابزاری هستند برای کنترل رفتار دیگران که ایشان به محض اینکه حس کنند می خواهید به جای او تصمیم بگیرید و یا برایش انتخاب کنید و نظر و عقیده اش را ارج ننهید، همچنان به مقابله با شما ادامه خواهد داد.
این درحالی است که ادراک، باورها، نظرات، عقاید، ارزش ها و سبک زندگی افراد با یکدیگر متفاوت است و افراد برای اینکه بتوانند در کنار یکدیگر مسالمت آمیز زندگی کنند و با یکدیگر رابطه خوبی داشته باشند باید اینگونه تفاوتها را در نظر قرار داده و به آن احترام بگذارند.
و به جای قضاوت و سرزنش سعی کنند از طریق گفتگو با ادراک یکدیگر آشنا شوند و یکدیگر را درک کنند و همدلی و حمایت کنند.
فقط و فقط از این مسیر می توانیم بر روی یکدیگر تاثیر گذار باشیم و اگر از این طریق نشود حتما شیوه های دیگر هم با شکست روبرو خواهند شد.
چه بسا ایشان رابطه ای که در آن احساس ارزشمندی و تایید شدن را دریافت می کنند برای نخستین بار با همان دختر تجربه کرده و یافته باشند و برای همین هم تا این حد برایشان جذابیت دارد و با مخالفت بیشتر موضوع بدتر هم می شود.
بنابراین به نظر می رسد بهتر است به یکدیگر و عقاید یکدیگر، به عنوان یک فرد عاقل و بالغ، احترام بگذارید و این مسئله را به عنوان بخشی از واقعیت را بپذیرید که ایشان ممکن است انتخاب و نظری کاملا بر خلاف نظرات شما و خانواده تان داشته باشند و ایشان را همینگونه که هستند بپذیرید و ببینید با همین شرایط می خواهید چگونه برادر، مادر، خواهر و پدری برای ایشان باشید.
و در نظر داشته باشید که هرچه بیشتر بخواهید ایشان را تغییر دهید مقاومت و دوری و فاصله بیشتری از سوی ایشان دریافت خواهید کرد.