اختلاف
سلام.وقت بخیر. من و همسرم در آستانه دومین سالگرد ازدواجمون هستیم و از احساس و عشقی که بهم داره کاملا اطمینان دارم.اما موضوعی که ذهنم درگیرش بوده و هست اینه که آیا من در اولویت هستم یا شغلش. به خاطر شرایط شغلی که داره من خیلی خونه تنها میمونم و اکثر روزها ما فقط دو سه ساعت باهم وقت میگذرونیم.حتی روزهایی هم که زودتر میاد خونه خودشو درگیر کارهای دیگه میکنه.با اینکه بهش چندین بار گفتم که روز جمعه روز خونه و تفریح باشه ولی خیلی از روزهای جمعه من باز هم تنها میمونم و جرو بحث و دعوا…در مجموع من به شدت احساس تنهایی میکنم و خیلی از لحاظ احساسی ضعیف شدم.ممکنه همسرم دلبستگیش کم شده باشه؟ آخه حتی توی روز هم خیلی کم با من تماس میگیره.میگه مدام بهم فکر میکنه تو کل روز دلش برام تنگ میشه و دوست هرچه زودتر کارشو تموم کنه بیاد خونه …. اما اون چیزی که من میبینم متفاوته.
با سلام خدمت شما دوست عزیز
احساسات و نیازهای شما قابل احترام می باشد اما دقت کنید که با بحث و درگیر از همان فرصت های کمی که نیز وجود دارد ممکن است بهره لازم برده نشود و شما و ایشان اگر بتوانید این لحطات باهم بودن را با توجهب ه نیازهای عاطفی ، جنسی و… بیشتر کنید امکان تلاش برای تکرار این تنهایی ها بیشتر می شود و می توانید نتیجه گیری بهتری داشته باشید .
اگر علایق همسرتان را بشناسید از دیدن یک فسلم تا رابطه جنسی و عاطفی و..می توانید از ان برای داشتن لحظات بهتر استفاده کنید .
با سلام خدمت شما
دوست عزیز با توجه به مطالبی که مطرح کردید احساس شما کاملا قابل درک است.
نیز به دریافت عشق و داشتن روابط با کیفیت با افراد به خصوص افراد مهم زندگی مانند همسر، از جمله نیازهای اساسی و خواسته طبیعی هر فردی است.
اما گاهی مسئله اینجا است که ما فکر می کنیم همین که عاشق یکدیگر شدیم دیگر کاری نداریم و به عشق و دوست داشتن و ازدواج گاهی به شکل یک هدف نگاه می کنیم و بنابراین تا زمانی تلاش می کنیم که به این اهداف برسیم و پس از آن دیگر آن را تمام شده و جز ودستاوردهایمان به حساب می آوریم که انگار قرار اس برای همیشه هم بدون رسیدگی به همین شکل باقی بماند.
این در حالی است که هر رابطه ای نیاز به مراقبت دارد و باید برای حفظ و ارتقای کیفیت رابطه فعالانه تلاش کرد و اگر آن را به حال خودش رها کنیم، رابطه از کنترل و اراده ما خارج خواهد شد وممکن است به سمت ناخوشایندی برود.
و باید تلاش کرد که تجربه های خوشایند و خاطرات خوبی در کنار یکدیگر ساخت تا در مواقعی که مشکلات زندگی پیش می آیند ظرفیت و توان مقابله به اندازه کافی موجود باشد.
از طرف دیگر، ادراک افراد هم در مورد مفاهیم و موارد مختلف، می تواند بسیار متفاوت باشد.
به عنوان مثال ممکن است در نظر ایشان به دست آوردن پول و تامین مالی برای شما و زندگی مشترکتان نهات ابراز عشق و علاقه شان به شما باشد.
و بر عکس ادراک شما از دوست داشته شدن گذراندن زمان با کیفیت و اوقات خوش با ایشان باشد.
در این زمینه نظریه و تبیینی وجود دارد مبنی بر اینکه شیوه ابراز علاقه همسران و کلا افراد می تواند به دو دسته کلی تقسیم خواهد شد.
عده ای به سبکی که اصطلاحا با آن ابزاری می گویند و بیشتردر آقایان مرسوم است، ابراز علاقه شان را نشان می دهند.
در سبک ابزاری افراد از طریق تامین کردن مالی افراد و سرویس دادن فکر می کنند محبتشان را نشان داده اند و همین را کافی می دانند.
در سبک دیگر که نوع ابرازی است، افراد بیشتر از طریق صحبت کردن و کلامی احساساتشان را انتقال می دهند و بهاین شیوه بیان می کنند.
همین شناخت نوع و شیوه ابراز احساسات در طرف مقابلمان می تواند از شکل گیری خیلی از سوءتفاهمات پیشگیری کند.
این تفاوت در ادراک و خواسته و باور فقط و فقط از طریق گفتگوی سازنده امکان پذیر خواهد بود.
هیچ یک از رفتارهایی مانند سرزنش، دعوا، قضاوت، غر زدن و پرخاشگری و قهر و بی توجهی و هیچ رفتار کنترلگرانه دیگری در این مسیر نه تنها راهگشا نخواهد بود بلکه باعث تخریب رابطه هم خواهد شد.
مسئله دیگری که می توان در این زمینه به آن پرداخت این است که اصولا در مواردی که کار زیاد است افراد باید بتوانند زمان خودشان را بر اساس اولویت ها و ضرورت های فعالیتهای روزانه شان برنامه ریزی کنند.
و شاید در این زمینه نیازمند آموختن مهارت مدیریت زمان باشیم تا بتوانیم وقتمان را به بهترین شکل تقسیم بندی کنیم و نهایت بهرهو استفاده را از آن ببریم.
بنابراین با توجه به اینکه در اول راه و آغاز زندگی مشترکتان هستید، به شما پیشنهاد می شود برای دریافت راهنمایی لازم و ارزیابی مورد نیاز از یک زوج درمانگر کمک حرفه ای دریافت نمایید تا بتوانید برای برآوردن نیازها و خواسته هایتان از شیوه درست، گام های موثری برداشته و اقدامات کارآمدتری در این زمینه انجام دهید.