سلام.شرح‌حال:یکی از برادران من از عائق محدود شد و بتدریج نوسانات خلقی پیدا کرد.بعضی از علائقش حتلت وهم آلود پیدا میکند مثلا یکبار به مسیحیت علاقمند شده بود و میگفت که نظر کرده الهی است و وفایع اطراف را به موضع مورد علاقه اش ربط میدهد و کمی حس افسردگی داشت و کلا این علایق یا با خلق هماهنگ‌ نیستند یا خلق بارزی ندارد چند سال هم وسواس گرفته بود و حدود هفت‌ساعت شستشو ادامه و خودش میگوید ماهیت وسواس و عاشقانه ها یکی هستند چون وقتی وسواس داشت‌علاقه ای نداشت و وسواسهایش تغیر شکل میدهند.به یک روانپزشک مراجعه کردیم تشخیص اسکیزوفرنی دادند اما چون نتیجه ای نگرفتیم به روانپزشک دیگری مراجعه کرد و بستری شد و تشخیص اسکیزوافکتیو گرفت و چون داروها تاثیر نداشت روانپزشک سومی تشخیص اختلتل هذیانی دادند حالا خواهش میکنم بگویید بیشتر کدام تشخیص محتملتر است چون فکر نمیکنم بدون تشخیص صحیح نتیجه بگیرد و یکبار هم دوست داشت تومور مغز بگیرد و چون فکر میکرد تومور دارد بسیار شاد بود؟تشخیص کدام صحیح بووه ممنون میشم پاسخ دهید.میشود لطف کنید و محتملترین تشخیص را عرض کنید