همسرم به دلیل اینکه من یکبار از برادر کوچکترم تعریف کردم و گفتم او فرد زرنگی است نسبت بهبرادر کوچکم حساس شده و هروقت او تماس میگیرد همسرم بهانه میگیرد که چرا باید او زنگ بزند و از این قبیل حرفه و شروع به پرخاشگری با من میکند
نسبت به مادرم هم که زن زحمتکش و کاری است و در مغازه برای خودش کار میکند هم اینگونه است و ناراحت میشود از تماس های مادر من
هرچه زمان بیشتر میگذرد این داستان ها بدتر میشود و من و تو دوران نامزدی را میگذرونیم و من همیشه در منزل پدر او هستم و هیچ شبی را به منزل پدر من نرفتیم فقط هفته ای یک بار یا دو بار ناهار یا شام میریم خونه پدر من
الان این هفته ای یکبار هم بزور اتفاق می افتد
لطفا راهنماییم کنید