سلام.نامزدم یه اخلاقای خیلی عجیب و خاصی داره.و وقتایی که ازم ناراحت میشه نمیتونم توجیهش بکنم و اصلن قانع نمیشه و فقط حرف خودشو قبول داره،ب ندرت پیش میاد توجیع بشه.یه سری مشکلات داره هرقد تلاش میکنم باهام حرف بزنه و درمیون بزاره باهام قبول نمیکنه وچیزی نمیگه واین اذیتم میکنع خودشم‌میگه ادم‌خیلی حرفارو‌نمیزنه توخودش‌نگه میداره ولی من عشقشم باید بهم بگه تا اروم شه شاید ارومش نمیکنم که اینطوری میکنه چجوری پس کمکش بکنم؟چجوری حالشو خوب کنم؟ب چع دردش میخورم پس اگع باهام حرف نزنع؟

بهم بگید چجوری بانامزدم ارتباط برقرار کنم که حرفاشو بهم بزنه بهش میگه چیشدی میگه هیچی مساعل خواندگیع و درمورد خودمون دوتا نیست ولی این مساعل خانوادگی که نمیگه بهم و منم نمیدونم خیلی عصبیش کرده خیلی بهش داره فشار میاره چجوری باید وادارش کنم حرف بزنه ووقتی حرف زد چجوری ارومش بکنم.من زیاد اشتباه میکنم ولی وقتی میخام توضیح بدم قبول نمیکنع بهم میگه داری توجیه میکنی وبیشتر ناراحت میشع.چجوری بهش بفهمونم واسم مهمه؟همش سکوت میکنم واین عذابم میده توروخدا بگید چیکار بکنم