1
ارتباط با شوهر زن باردار
سلام من با شوهر یه زن باردار دوستم و میخوام اون زن رو حذف کنم هر راهی به ذهنتون میرسه راهنماییم کنین من میدونم مسیرم اشتباهه اما این فرد رو میخوام و نمیتونم تموم کنم من راههای به دست آوردنش رو میخوام لطفا راهنمایی کنید
آیا راهنمایی در این مسیر خلاف رسالت شغلی روانشناسیه ؟خب من میخوام اصلا میخوام اشتباه باشم چون اول نمیدونستم متاهله وگرنه هیچ وقت وارد نمیشدم الان که تا اینجا پیش رفتم و هزینه ی زیادی دادم میخوام ادامه بدم و به دستش بیارم
با سلام خدمت شما
دوست عزیز احساس ناکامی شما کاملا قابل درک است.
همچنین احساس خسران و از دست دادنی که در صورت جدا شدن از ایشان تجربه خواهید کرد.
و تصور این که یک مسیری را احتمالا اشتباه آمده اید و یا حتی تصور اینکه اشتباهی سرمایه گذاری احساسی- عاطفی و حتی زمانی انجام داده اید می تواند بسیار دشوار و دردناک باشد و این موضوع هم کاملا قابل درک است.
در پست قبلی شما هم که با همین موضوع بود، توضیح داده شد که بهتر است به جای اجتناب از احساسات منفی یک انتخاب و یا یک تصمیم و زمانی که خیلی روی یک واسته ان پافشاری ی کنیم، کمی مکث کنیم و ببینیم واقعا چه می خواهیم و چه مسائل و پیامدهای احتمالی در انتظارمان با توجه به این انتخاب ها و تصمیمات در انتظارمان خواهد بود.
حتما می دانید که تصمیم گیری منطقی و انتخاب گزینه منطقی و عاقلانه آن گزینه ای است که احتممال مزایای آن نسبت به معایب آن بیشت باشد
و خودتان هم دقیقا دلیل ادامه چنین مسیر و انتخابتان را همین مطرح کردید، که هزینه زیادی را تا بهحال متحمل شده اید، وگرنه وارد این رابطه نمی شدید.
و اکنون هم احتمالا از پیامدهای چنین مسیری تا حد زیادی آگاهی ندارید که چنین انتخابی انجام داده اید و اگر می دانستید به احتمال زیاد اکنون که اطلاعات لازم را دارید و می دانید که چند برابر دیگر باید هزینه بکنید آن هم برای یک آینده پر از چالش و پر از آسیب، حتما انتخاب خودتان را عوض می کردید.
اگر چه در توضیحات قبلی در پاسخ به پرسش شما به مسئله اخلاق و انتخاب مسئولانه و اخلاقی اشاره شد، هیچ ارتباطی به دیگران ندارد و یا اینکه جزو اصول روانشناسی نباشد، بلکه اشاره مستقیم به پیامدهای بلند مدت این مسیر برای خودتان بود.
چرا که پژوهش ها در حوزه شادکامی و خوشبختی به این موضوع اشاره دارند که فقط در این صورت افراد در بلند مدت حس خشنودی درونی را تجربه خواهند کرد.
اما این هم تنها یک بعد از این مسئله بود.
اساسا مطرح کردن این پرسش که :من چگونه آن فرد را به دست آورم، یا چگونه فرد دیگر را حذف کنم، هرگز جزو پرسش هایی نیستند که روانشناسی علمی برای آن ها پاسخی داشته باشد.
چرا که علم مطالعه رفتار انسان ها یا همان روانشناسی، می گوید که هر کسی بر اساس باورها، افکار، نیازها و خواسته های خودش رفتار می کند.
شما نمی توانید کسی را مجبور به انجام کاری کنید که خودش مایل نیست و یا آن را درست نمی داند.
صحبت درباره انسان است که خودش صاحب اراده آزاد، قدرت تعقل و تصمیم گیری و اختیار است و قرار نیست به راحتی ابزار دست دیگری شود و یک شی هم نیست که بتوانید آن را به نام خودتان بزنید.
که اگر این گونه بود شاید خیلی از اتفاقات به سادگی رخ می داد، کسی به دیگری خیانت نمی کرد، فرزندان به راحتی مطیع والدینشان می شدند و …
بنابراین هنوز چنین تکنولوژی خوشبختانه یا متاسفانه به وجود نیامده است.
اما اگر بخواهیم کمی انتخاب کنونی شما را مورد بررسی و بازبینی انجام دهیم می توان مواردی را مطرح کرد.
از جمله اینکه علم مطالعه رفتار همچنین می گوید که افراد سبک های رفتاری دارند که به صورت عادتی انجام می دهند و در موقعیت های مشابه به احتمال خیلی زیاد عملکرد مشابهی هم دارد، به این معنا که فردی که یک بار قید زن و بچه و زندگی خودش را زده و اسیر رابطه موازی خارج از چارچوب زناشویی شده و همسر و فرزند و ازدواج خودش را مخفی کرده است، دوباره این مسیر را خواهد رفت و اگر هم انقدر منفعل است که تحت تاثیر طرف مقابل قرار بگیرد که او را بازی بدهد و به اصطلاح مسیرش را تغییر دهد، نفرات بعدی هم وجود خواهند داشت و در این صورت شما دوباره احساس ناکامی را این بار بسیار شدیدتر و با هزینه بسیار بیشتری تجربه خواهید کرد و این بار از قبل هم آگهی داشتید و افراد متخصصی این هشدار را به شما داده بودند و توجه نکرده بودید پس حتما احساس منفی بسیار بیشتری از الان که نادانسته وارد یک مسیر شده اید در انتظارتان خواهد بود.
بحث دیگر بحث احساس گناهی است که به سراغ این افراد بعد از مدت ها می آید که متوجه می شوند زندگی قبلی خودشان را دوست داشتند و آن وقت همه چیز باز به هم خواهد ریخت.
پس دو مسئله کلی وجود دارد: اول اینکه رفتار هیچ کسی به جز خودتان تحت اراده و کنترل شما نیست که بخواهید آن را پیش بینی کنید و یا به مسیر دلخواهتان ببرید (وقتی بر روی یک خواسته غیر واقع بینانه و دست نیافتنی تاکید و تمرکز می کنید چون به آن نخواهید رسید، به شدت احساس ناکامی را تجربه خواهید کرد).
دوم اینکه انتخابی عاقلانه است که احتمال ریسک و چالش و هزینه آن کمتر از مزایا و آن چیزی باشد که به دست می آورید. (درباره موضوعی که روی بیشتر آیتم های آن کنترلی ندارید در بهترین حالت یعنی یک بازی پر چالش پرهزینه بدون سرانجام مشخص).
بنابراین اگر پرسش شما این باشد که چگونه می توانم انتخاب ها و تصمیم گیری بهتری در این زمینه داشته باشم، چگونه می توانم در مسیر نیازها و خواسته هایتان انتخاب های بهتری داشته باشم، چگونه می توانم به شیوه موثری به خواسته هایتان برسید و کمتر احساس ناکامی را تجربه کنم، چگونه می توانم در کل یک رابطه خوب و سالم و با کیفیت را با دیگران تجربه کنم، چگونه می توانم به زندگی خودان غنا و معنای بیشتری ببخشم، چگونه می توانم با احساسات و افکار منفی و به طور کلی تجربه های ناخوشایند درونی بهتر کنار بیایم و اجازه ندهم آنها کنترل من را به دست بگیرند و مانع من برای داشتن یک زندگی با کیفیت دلخواهم بشوند و از این قبیل سوالات، آن وقت روان شناسی می تواند برای شما پاسخ ها و راهنمایی ها و راه کارهایی داشته باشد.